English Version
This Site Is Available In English

سرآغاز چگونه است؟!

سرآغاز چگونه است؟!

جلسه هفتم از دوره دوم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی سنایی نیشابور در روزهای پنج شنبه به استادی راهنمای محترم محمد، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری  مسافر اسماعیل در تاریخ 1403/11/25 با دستور جلسه  «وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من» راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد:
سلام بر جمع دوستان محبت، آن عزیزانی که گرد هم آمده‌اند تا محبت خویش را نشانی از محبت بی‌کران بدانند.

سلام دوستان، محمد هستم، مسافر.
ابتدا از نگهبان جلسه، آقای مهدی، تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا در این جایگاه خدمت کنم. پیش از ورود به دستور جلسه، هفته‌ی راهنما را به تمام راهنمایان کنگره 60، به‌ویژه راهنمایان نمایندگی سنایی تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم که در این هفته، از مرحله‌ی گفتار به مرحله‌ی عمل برسیم و آن‌گونه که شایسته‌ی مقام راهنمایان گرامی است، از آن‌ها قدردانی کنیم. درباره‌ی هفته‌ی راهنما زیاد صحبت نمی‌کنم، اما همین‌قدر بگویم که تا زمانی که یک مسافر به رهایی می‌رسد، راهنما رنج‌های فراوانی را متحمل شده و زحمات بسیاری کشیده است. امیدوارم که همه‌ی ما از این فرصتی که خداوند در اختیارمان گذاشته، سربلند بیرون بیاییم.
دستور جلسات در کنگره 60، یا فنی هستند یا مرتبط با جهان‌بینی. برای مثال، سی‌دی‌هایی مانند درمان 1 تا 5، سیستم ایکس یا سی‌دی اشباع جزو مباحث فنی محسوب می‌شوند. اما دستور جلسه‌ی امروز، یعنی "وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من"، یک موضوع جهان‌بینی است که غذای روح انسان‌ها و مسافران کنگره 60 محسوب می‌شود و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
کسانی که در سفر دوم به مواد بازمی‌گردند، یا مسافرانی که در طول سفر اول از پروسه‌ی درمان خارج می‌شوند، افرادی هستند که هنوز به آن جهان‌بینی عمیق نرسیده‌اند؛ یعنی با کوچک‌ترین مشکلات، از مسیر درمان خارج می‌شوند. ما برای خودشناسی، چهارده وادی داریم. پس از شناخت خود، باید به شناخت خداوند برسیم.
"سال‌ها پرسیدم از خود، کیستم؟
آتشم؟ شورم؟ شرارم؟ چیستم؟
دیدمش امروز و دانستم کنون،
او به جز من، من به جز او نیستم."
این از لطف خداوند است که امروز من و شما در کنگره 60 و در این جایگاه حضور داریم. قرار نیست همه‌ی ما به وادی سیزدهم رسیده باشیم. بسیاری از ما هنوز در وادی اول مانده‌ایم. هنوز به موقع در جلسات حاضر نمی‌شویم، هنوز دارو را دقیق و سر ساعت مصرف نمی‌کنیم. اما مسئله‌ی مهم این است که باید روی اشتباهات گذشته‌ی خود یک نقطه‌ی پررنگ بگذاریم و دیگر به آن اشتباهات بازنگردیم. من می‌گویم مشکل، صرفاً مواد مخدر نیست، بلکه اعتیادی است که همه‌چیز را از انسان می‌گیرد.

"اعتیاد" می‌تواند زن، فرزند، آبرو و اعتبار را از فرد بگیرد. "اعتیاد" می‌تواند صور آشکار و صور پنهان انسان را در هم بشکند. کاری که ما با خودمان کردیم، دشمن با ما نمی‌کرد! اما حالا، باید به گونه‌ای رفتار کنیم که پدر، مادر، همسر و فرزندمان را از درمان خود ناامید نکنیم. و بدانیم که انسان با مرگ از بین نمی‌رود، و پایان هر نقطه، سرآغاز خط دیگری است. اما این سرآغاز چگونه خواهد بود؟ بر اساس داشته‌های ما، جایگاه و مسیر ما تعیین می‌شود. کاربردی کردن وادی‌ها در کنگره 60 باعث می‌شود که گره‌های زندگی ما باز شود، وقایع را بپذیریم، و بدانیم که زندگی، همواره پستی و بلندی‌های زیادی دارد. اما باید به این نکته توجه کنیم که مصرف مواد مخدر، هیچ مشکلی را از ما حل نمی‌کند. اگر میان شما و زندگی اصطکاک ایجاد شود، زندگی شما را خرد، خمیر و نابود خواهد کرد. ما دورانی از زندگی خود را اشتباه آغاز کردیم و به جایی رسیدیم که سر از همه‌جا درآوردیم، جز درِ خانه‌ی حق! به هرکسی رو زدیم، جز خداوند! علتش هم این بود که نمی‌دانستیم اگر به خدا وصل شویم، آرامش تمام وجودمان را دربر خواهد گرفت. و آرامش، سهم دل‌هایی است که رو به سوی خداوند دارند. اگر قلب و ذهن ما به سمت خداوند باشد، دیگر بدِ هیچ‌کس را نخواهیم خواست. امیدوارم که تمام تغییرات ما، به سمت مثبت و به سوی خداوند باشد.
آن زمان است که سیستم خمر ما درست کار خواهد کرد. مثلث عقل، عشق و ایمان، سه ضلعی است که باید باهم باشند. عشق به تنهایی کافی نیست و در یک کلام:
اگر قرار است به صلح و آرامش برسیم، هیچ راهی نداریم جز اینکه به سوی خداوند حرکت کنیم و مستِ عشق الهی شویم.
وَالسَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.
تولد یکسال رهایی مسافر اسماعیل را به ایشان و خانواده ایشان و کنگره 60 تبریک می گویم.


آرزوی مسافر اسماعیل:
راه پیدا شده من خودم هم برای تمام شدن سخنان همسفرم و خانواده وارد کنگره شدم هرکس که وارد کنگره میشود به شرط سفر درست به حال خیلی خوبی برسه


سخنان مسافر محمد راهنمای مسافر اسماعیل:
من همیشه گفتم و میگم دو جا دعا مستجاب میشه یکی زمانی که بارون میاد یکی هم زمانی که خطبه عقد خوانده میشه ولی از نظر من در روزهای تولد هم اگر ایمان داشته باشید هرآنچه از خدا بخواهید اگر بر صلاحتان باشد مستجاب میشود و میتوان حضور خدا را حس کرد تولد ها شبیه یکدیگرند ولی در جزئیات متفاوتند وجود خدا را در اشک برادر اسماعیل میشه دید در چنین روزهایی یک انسان به اصل خود برگشته است اسماعیل اون اسماعیل قبلی نیست اسماعیل مانند ققنوس از خاکسترش دوباره متولد شد اعتیاد کانون گرم زندگی را بهم ریخته است برای پدر مادر خیلی سخته که بگویند برو بچت معتاده من میخوام به خانواده اسماعیل بگم دلواپسی ها تموم شد پس امروز روز بسیار بسیار مهمیه تولد ها پیام دارند یک پیام برای خود اسماعیل و یکی برای عموم و اینست که یک مصرف کننده شیشه و هروئین به درمان رسیده پس بقیه هم میتونند به شرطی که تابع باشی و فرمانبردار تو با هر رنگ پوستی و با هر مصرفی و با هر دینی اگر تابع باشی در کنگره درمان میشوی امیدوارم اسماعیل دقیقا در همین راه ادامه بده و به خودش و خانواده محترمش تبریک میگم من میخوام به خانواده اسماعیل و خداوند بگم آنچه در توانم هست برای اسماعیل انجام دادم امیدوارم هم شما راضی باشید و هم خداوند راضی باشد


صحبت های مسافر اسماعیل:
سلام دوستان اسماعیل هستم یک مسافر من ۲٫۵ سال زیر نظر روانپزشک بودم و هی از زیر بار درمان فرار می کردم و خانومم هم نمیتونست مچم را بگیره و فکر میکردن مصرف من حشیشه فقط و میخواستن ناترکسون درمانی رو انجام بدن و من هیچ اگاهی ای نداشتم من از صبح تا شب به هوای اسنپ و کار مصرف میکردم و کلا ۲ ساعت سر کار میرفتم و میخوام بگم واقعا سفر دوم خیلی خیلی مهمه و هر کس از کسانی که نمیان داذه براشون مشکلات پیش میاد


صحبت های راهنمای همسفر:
من خیلی خوشحالم که بعد از ۴ ماه از لژیون داریم برای اولین بار این جایگاه رو تجربه میکنم خانوم افسانه خانوم بسیار مهربان که سفر دومشون رو در لژیون من انجام میدهند و با وجود شاغل و دانشجو بودن سی دی هاشون رو مینوشتند و به موقع تکالیفشون رو انجام میدادند تبریک میگم به اقا اسماعیل و خانوم افسانه و اقای محمد راهنمای اقا اسماعیل و یه خواهشی دارم اینکه همه مسافران همسفرانشون رو بیارند چون ما در اطراف مصرف کنندگان بر اثر نااگاهیمون حتی بیشتر از آنها هم تخریب داشته ایم و کمترینش اینه که به قول آقایون دیگه تو کارشون تجسس نمیکنه


صحبت های همسفر:
خیلی خوشحالم که در این جایگاه قرار دارم و بعد از مدت ها آرامش رو تجربه میکنم تشکر میکنم از خانوم افسانه که در کنار من بودند و کمکم کردند من اصلا دیگه امیدی به درمان مسافرم نداشتم و کنگره رو به عنوان آخرین راه خواستیم که امتحان کنیم و با ناامیدی اومدم باز هم و تشکر میکنم از اقای زرگرانی که در پذیرش و طول سفر مسافرم خیلی کمکمون کردند و خداروشکر که الان درمان شده خدمت گرفته و حالش و رفتارش خیلی خوب شده و امیدوارم همه ما بتونیم تا زمانی که زنده هستیم قدردان کنگره بمونیم یه بار مسافرم از تهران اومد بعد از ۳ روز ساعت ده شب رسید و گفت میخوام برم اسنپ و هرکار کردم که نره نشد و گفت دلم تنگ شده و فردا صبحش تو ماشین به حالت بیهوش تو خیابون پیداش کردیم خداروشکر که الان درمان شده و حالمون خوبه ممنون


عکس مسافر پیام مسافر سعید
تایپ مسافر علی
ویراستاری مسافر حمزه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .