English Version
This Site Is Available In English

شال راهنمایی پیوندی با درون و برون خود

شال راهنمایی پیوندی با درون و برون خود

«ما همه راهنمایان، همه با هم کمر خم کردیم و زانوان خود را بر روی خاک نهادیم و سجده‌ای آغاز نمودیم برای شکرگزاری از انجام این عمل عظیم»

با توجه به دستور جلسه «هفته راهنما»، به منظور ارج نهادن به مقام و جایگاه راهنمایی و استفاده از تجربیات  این عزیزان در خدمت راهنمای لژیون پنجم همسفر سارا هستیم و گفتگویی صمیمانه با ایشان داشتیم که توجه شما را به آن جلب می‌نمائیم.

همسفر سارا با 12 سال تخریب سیگار وارد کنگره شدند. به مدت 11 ماه با متد DST با داروی آدامس نیکوتین خوراکی به راهنمایی خانم جلالی سفر کردند. در حال حاضر به مدت 5 سال و 6 ماه است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی ایشان شنا است. همسفر سارا در جایگاه‌های خدمتی خدمتگزار سایت، دبیر و نگهبان کارگاه‌های آموزشی، راهنمای ویلیام نمایندگی اسبیکو، پروین اعتصامی و یوسُف، دستیار اسیستانت سردار، دبیر آقای مهندس در روزهای چهارشنبه، ورزشبان والیبال و شنا، عضو لژیون سردار و پهلوانی خدمت کرده‌اند و در حال حاضر در جایگاه راهنمایی در حال خدمت است.

مهم‌ترین دلیل شما برای شرکت در آزمون راهنمایی چه بود؟

دیدن الگوها و آموختن از اساتیدم در کنگره، زمانی که می‌دیدم آقای مهندس و خانواده بزرگوارشان چقدر در این راستا تلاش می‌کردند، همیشه به خودم یادآوری می‌کردم که جا پای اساتیدم بگذارم و از هیچ تلاشی برای حال خوب خودم و افراد کنگره دریغ نکنم. دلیل دوم حال خوبی بود که با خدمت به من داده می‌شد.

چه مدت از تشکیل لژیون شما می‌گذرد و آیا فکر می‌کردید یک روز راهنما شوید؟

مدت 1 سال و 5 ماه از تشکیل لژیون پنجم گذشت و برای همین شال زیبا سال‌ها تصویر ذهنی ساختم و در جهت آن تلاش کردم. زمانی که وادی اول را می‌خواندم که تصویر ذره‌ذره پدیدار می‌شود، سعی کردم در جهت خواسته‌هایم ذره‌ذره تصویرسازی کنم و خدا را شکر لطف آقای مهندس و کنگره شامل حالم شد و من هم این شال زیبا را دریافت کردم.

لطفا از احساس خود در جایگاه راهنمایی و داشتن شال نارنجی بفرمائید.

این حس بسیار وصف ناشدنی است، اما باز رجوع می‌کنم به صحبت‌های آقای مهندس. شما تا گلی را خود نبوئید نمی‌توانید بوی آن گل را برای کسی توصیف کنید، من هرچه از احساسم و حس خوبم در این جایگاه بگویم، تا کسی آن را تجربه نکرده باشد، نمی تواند درک کند. شال راهنمایی پیوندی است با درون و بیرون خود و تلاش برای تطبیق صور پنهان و آشکار. هم شیرین است و هم تلخ؛ شیرین بابت رهایی و حال خوب یک نفر و تلخ بابت شنیدن دردهای افراد، البته دردهایی که ابتدا تلخ است ولی بعد شیرین می شود.

لطفا کمی از سختی‌های راهنما بودن و لژیون‌داری برای ما بگوئید.

هر جایگاه خدمتی سختی خودش را دارد اما شیرینی خدمت، آن سختی را پوشش می‌دهد. دیدن و شنیدن مشکلات رهجوها یکی از سختی‌هایی است که گاهی اشک شوق ریخته می‌شود و گاهی اشک درد. اما در نهایت این فراز و نشیب‌ها باعث صعود می‌شود. راهنما باید همیشه با علم کنگره جلو برود و همیشه به روز باشد. در واقع این‌ها سختی‌های راهنمایی نیست و هر روز راهنمایی بسیار لذت‌بخش و پر از آموزش است.

بزرگترین موهبت راهنمایی برای شما چه بوده است؟

راهنمایی موهبت‌های زیادی داشت؛ آموختن فرماندهی، نظم، اجرای بیشتر قوانین و این‌که بیشتر به خودم رجوع کنم. وقتی یاد صحبت‌های آقای مهندس می‌افتم که رهجو جا پای استاد می‌گذارد، خیلی تلاش می‌کنم آن باشم که مورد قبول کنگره و خداوند است و بزرگترین موهبت همین است که به دنیای بیرون و رفتارها و کلام سایر افراد، کاری نداری و فقط با خودت کار داری و این خیلی ارزشمند است.

تعادل بین خدمت و خانواده را چگونه برقرار می‌کنید؟

به قول استاد خودمان ابتدا خانواده و بعد کنگره. همیشه سعی می‌کنم این تعادل برقرار کنم و حریم هرکدام را حفظ نمایم.

مهم‌ترین توصیه  شما به رهجویان چیست؟

مهم‌ترین توصیه من به این عزیزان، فرمانبردار بودن، اهمیت به وظایف خود در کنگره، رعایت قوانین و حرکت در مسیر آموزش و خدمت است.

طراح سوال: همسفر هما رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون پنجم)
مصاحبه‌کننده: همسفر هما رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون پنجم) مسئول مصاحبه
عکاس: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .