سلام دوستان آزاده هستم، همسفر
راهنمایی یعنی؛ صبر، استقامت، آرامش و صراط مستقیم که در کنگره۶٠ راهنمایی پرداخت زکات رهایی است. بهدرستی که راهنمایان محترم کنگره۶٠ به بهترین نحو احسن در حال پرداخت زکات خود و خدمت به بندگان ناامید قدرت مطلق هستند. راهنما هرآنچه را که آموخته و کسب کرده است در جایگاه راهنمایی به رهجویان خود با عشق و محبت منتقل میکند. برای رهجو جایگاه راهنما، جایگاه مربی و معلم یا استاد را دارد که این جایگاه بسیار بلندمرتبه است و یک رهجو بهمرورزمان متوجه تمام زحمات و تلاشهای بلاعوض راهنمایان کنگره۶٠ میگردد؛ زیرا اساس کار راهنما بر مبنای محبت، عقل و ایمان است.
عشق و محبتی که از وجود راهنما فوران میکند، باعث حرکت و تلاش خود و شاگردان او میشود؛ زیرا ما در کنگره بهخوبی این موضوع را درک کردهایم؛ یعنی انسان زمانی که آموزش میدهد، خودش نیز آموزش میبیند. راهنمایان انسانهایی هستند که در این مسیر هم خود، تغییر میکنند و هم باعث تغییر دیگران میشوند. راهنما بهگونهای برخورد میکند که هیبت و جذبه پدر و محبت مادر را دارد و این دو عامل در کنار یکدیگر نیاز به علم و آگاهی بالایی خواهد داشت و راهنما بهخوبی به این درجه از علم و آگاهی رسیده است.
راهنما به صور ظاهر، ممکن است سختگیر باشد؛ اما در صور باطن، یک مادر مهربان که عاشقِ به رهایی رسیدن رهجوی خود است. ما شاهد زحمتهای راهنمایان کنگره۶٠ هستیم و از اینکه چنین سربازان راستین و صادقی در مسیر اهداف آقای مهندس خدمت میکنند، بسیار خرسند و سپاسگزاریم. امیدوارم که ما رهجویان نیز بتوانیم، سربازان لایقی برای کنگره۶٠ باشیم و به جایگاه یاریرسانی به مخلوقین خداوند برسیم. ما در هر جایگاهی از کنگره۶٠ که باشیم؛ بسیار والا و ارزشمند است و باید بدانیم که لطف خداوند شامل حال ما شده است و برای انجام این عمل عظیم شکر، شکر، شکر
سلام دوستان مریم هستم، همسفر
هفته راهنما را به جناب آقای مهندس و خانم آنی بزرگ و تمام راهنمایان کنگره ۶۰ بهویژه راهنمای خوب خودم خانم محبوبه تبریک عرض میکنم. راهنما؛ یعنی کسی که تمام سختیها را بر خود هموار و عقبهها را پشت سر گذاشته و بدون هیچگونه انتظار و چشم داشتی راه رسیدن به نور را به دیگران نشان میدهد. راهنمایان، شاخههای درخت کنگره و گلها، شکوفهها و میوهها مسافران سفر اول و تازهواردین هستند که روی این شاخهها تشکیل میشوند. راهنما برای افراد لژیون، نقش معلم و استاد را دارد و رهجو باید از او فرمانبرداری کند تا بتواند این مسیر را بهسلامت طی کند. خدمتکردن راهنما در لژیون به فرمایش آقای مهندس عبادتکردن است.
شکافتن علم و دانش خیلی ارزشمند است و راهنما دانش اعتیاد و جهانبینی را در کنگره۶۰ میشکافد. راهنما در مسیر تکامل گامهای بزرگی برداشته و این قابلستایش و احترام است. راهنمای خوب من هفتهای دومرتبه از اصفهان به شعبه ما تشریف میآورند، ایشان تمام اوقات زودتر از ما در شعبه حضور دارند و این امر باعث میشود که انرژی زیادی به ما منتقل شود. برای راهنمای گرامی خود و خانواده محترم ایشان آرزوی سلامتی و آرامش را دارم و امیدوارم روزی من نیز بتوانم؛ مانند ایشان در جایگاه راهنمایی خدمت کنم. شاکر و سپاسگزار خداوند مهربان هستم که انسانهایی را بر سر راه ما قرار داد که خود، وادی عشق و محبت هستند. انشاءالله که ما بتوانیم همیشه سپاسگزار این افراد باشیم.
سلام دوستان فاطمه هستم، همسفر
هفته راهنما را در ابتدا به راهنمای خانواده بزرگ کنگره۶۰، جناب آقای مهندس دژاکام و همچنین راهنمای عزیز خودم خانم الهام که با صبر و شکیبایی در این راه خدمت میکنند، تبریک عرض میکنم. راهنما بودن؛ یعنی رب، معلم و مربی که راهنمایان؛ همانند چراغی هستند که در تاریکیها راه را به رهجویان خود، نشان میدهند. راهنمایان کنگره۶۰ بر مبنای عمل سالم و معرفت به رهجویان درس عشق و محبت را میآموزند که در واقع آنها معلمان واقعی هستند؛ یعنی کسانی که با پرورش شاگردان و درستکردن تفکر و اندیشه آنها انسانهایی را پرورش میدهند که بخشی از یک سیستم جامعه را درست و اصلاح میکنند.
راهنما با عشق و محبتی که در سایه آموزشهای کنگره به دست آورده است به کمک انسانهایی که در تاریکی قرار دارند و خود خواستار خروج از آن تاریکی هستند، میآید و با عشق این خدمت را انجام میدهد. از راهنمای عزیزم که همیشه در هر شرایطی مرا راهنمایی کردند، کمال تقدیر و تشکر را دارم. امیدوارم که با درست انجامدادن وظایف خود، رهجوی خوبی برای ایشان و کنگره باشم. از خداوند برای ایشان و تمام راهنمایان سلامتی و طول عمر باعزت را خواستارم تا برای من و هزاران انسان دیگر بمانند و خدمت کنند.
سلام دوستان معصومه هستم، همسفر
این هفته زیبا را در رأس به استاد راهنمای بزرگ جناب آقای مهندس، خانواده محترم ایشان و کمک راهنمای عزیزم خانم مینا تبریک عرض میکنم. راهنمایان، چراغهای هر شعبه هستند. آنها بر مبنای عدالت، عمل سالم و معرفت درس عشق و محبت را به رهجویان خود میآموزند. من میدانم که هيچ زمانی نمیتوانم محبت راهنمای خود را جبران کنم. راهنما بودن؛ یعنی رب که نشاندهنده مسیر تاریکی به نور، غم به شادی، ناامیدی به امیدواری و نفرت به عشق است.
همه ما زمانی که وارد کنگره شدیم از تعادل خارج شده بودیم؛ بهراستی اگر راهنمایان نبودند و دستان ما را نمیگرفتند و با نور وجود خود، مسیر ما را روشن نمیکردند، مگر امکان داشت که ما از عمق تاریکیها خارج شویم و در راه درست قرار بگیریم. درهرصورت من بهعنوان یک شاگرد، چیزی برای جبرانکردن ندارم، فقط دستان پر مهر راهنمای خوب خودم را میبوسم و تا ابد سپاسگزار زحمات ایشان هستم. من وظیفه خود میدانم که فرمانبردار باشم و تمام فرمانهای ایشان را اجرا کنم. بر من واجب است که به او احترام بگذارم و بهموقع و سر ساعت در کنگره حضور داشته باشم. من باید خواسته رهایی از دام تاریکیها را داشته باشم تا در کنار راهنمای خود به درمان و رهایی برسم.
رابط خبری: تمام لژیونها
ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
91