دومین جلسه از دوره چهاردهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد با استادی راهنمای محترم همسفر مهدی، نگهبانی همسفر عماد و دبیری همسفر معین، با دستور جلسه "هفته راهنما"، شنبه ۲۷ بهمنماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک همسفر. این هفته قشنگ و زیبا را به همه عزیزان، علیالخصوص جناب مهندس و راهنماهای خوب کنگره ۶۰ تبریک میگویم. در این جشن، پول داخل پاکتها و مادیات لحظهای است و تمام میشود؛ اما نکته مهم، شخصی است که آن پاکت را میدهد.
قبل از ورود به کنگره، روزهایی مانند روز پدر و روز مادر برای من اهمیت چندانی نداشتند؛ اما پس از حضور در کنگره و آشنایی با جشنهایی مانند جشن ایجنت و مرزبان، هفته همسفر و... یاد گرفتم که ازخودگذشتگی را تمرین کنم. این تجربه باعث شد دیدگاهم تغییر کند و بفهمم که در روز مادر، هیچ هدیهای نمیتواند زحمات او را جبران کند؛ اما قدرشناسی در این روز، باعث میشود مادرم بداند که من به فکرش هستم.
این جشنها، تمرینی است تا یاد بگیریم در خارج از کنگره، انسان بهتری برای خانواده و اطرافیان خود باشیم.
زمانی که در آزمون راهنمایی قبول شدم، این سؤال برایم پیش آمد که چگونه راهنما شدم؟ راهنما بودن یعنی چه؟ پس از تشکیل لژیون و شنیدن مشکلات رهجوها، متوجه شدم که خودم نیز بخشی از این مشکلات را داشتهام.
.jpg)
آنجا بود که دریافتم من نیز از دل تاریکیها عبور کردهام و اکنون وظیفه دارم راه را به دیگران نشان دهم تا آنها نیز بتوانند از تاریکی خارج شوند.
راهنما در مسیر سفر از رهجوی خود جلوتر نیست و نباید تصور کند که انتهای مسیر را میداند، بلکه میتواند به رهجو بگوید که در مسیر خود با چه موانعی روبهرو خواهد شد. تمام آموزشهای کنگره زمانی ارزشمند خواهند بود که بتوانیم آنها را در بیرون از کنگره بهصورت کاربردی اجرا کنیم.
پیش از ورود به کنگره، هر کاری که به نظر درست میآمد، انجام میدادم یا اگر دیگران توصیهای میکردند، بدون تفکر آن را میپذیرفتم؛ اما کنگره به من آموخت که تفکر کنم. حضور در جمع کنگره باعث شد افکار من تغییر کند.
راهنما شدن هم سخت است و هم آسان. سختی آن این است که باید همزمان آموزش ببینی و نباید تصور کنی که چون شال گرفتهای، همهچیز تمام شده و فقط باید آموزش بدهی.
برای من، بهترین هدیه و کادوی ارزشمند، این است که رهجوهایم سیدی بنویسند و خدمتگزار باشند. خیلی ممنون که با سکوت خودتان به صحبتهای بنده گوش دادید.
مراسم تقدیر و تجلیل از راهنمایان محترم

.jpg)

دعای پایان جلسه

تنظیم گزارش:
مرزبان خبری: همسفر امین
تایپ: همسفر محمدصدرا (لژیون دوم)
ویراستاری: همسفر پوریا (لژیون اول)
ارسال خبر: همسفر جمال (لژیون اول)
سایت همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
1444