در خصوص دستور جلسه "هفته راهنما" گفتگویی را با راهنمای محترم مسافر ایمان تدارک دیدهایم؛ در ادامه توجه شما را به آن جلب میکنم:
سلام و عرض ادب خدمت شما راهنمای محترم؛ لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی نمائید.
سلام دوستان ایمان هستم یک مسافر، آنتیایکس مصرفی تریاک، حشیش و قرص، 10 ماه 13 روز به روش DST با داروی OT سفر کردم، مدت رهایی 14 سال و 10 ماه، در ادامه سفر سیگار انجام دادم، رهایی از بند سیگار 10 سال، نام راهنمای محترم آقای امین دژاکام.

چه تغییراتی بعد از راهنمایی در خود احساس کردید؟
اول از همه هفته راهنما را خدمت راهنمای همه ما، آقای مهندس دژاکام و همچنین تمام راهنماهای کنگره 60 تبریک عرض میکنم و از راهنماهایی که خدمتشان تمام شده است و در جمع ما حضور ندارند به آنها هم تبریک میگویم چون قطعاً وجود آنها بسیار مهم و تاثیرگزار بوده است.
من فکر میکنم که سفر اصلی من از زمانی شروع شد که راهنما شدم و سعی کردم تغییرات را در خودم ایجاد کنم تا اثربخش باشد؛ چون زمانیکه با عمق این کار ذرهذره آشنا شدم، متوجه وسعت و بزرگی آن شدم، فهمیدم تماماً عشق، محبت و ایثار است.
درست است که میگویند کنگره رایگان است ولی در اصل اینطور نیست و بها دارد در حقیقت بهایش را یکسری انسانها و راهنماها میدهند و از خیلی چیزهایشان میگذرند تا یک نفر به درمان برسد و قطعاً به خاطر این گذشتها جایگاهشان خیلی تغییر میکند.
بهترین هدیهای که یک رهجو میتواند به راهنمایش بدهد چیست؟
راهنما از خیلی چیزها میگذرد تا آن عشق و محبت را به یک رهجو بدهد تا به رهایی برسد به نظر من آن رهایی خیلی چیز بزرگی است چون رها شدن از بندهایی که یک رهجو گرفتار بوده است خیلی چیز با ارزشی میباشد زمانیکه منِ راهنما میبینم یک رهجو سپاسگزار و قدردان سیستم است من فکر میکنم هدیهای کامل است که به من داده میشود و هرجا که میبینم که یکی از شاگردانم در کنگره خدمتگزار است خوشحال میشوم.
به نظر شما کسی که در کنگره میماند و خدمت میکند با کسی که کنگره را رها میکند حالشان یکی است؟
به نظر من این چیزی نیست که ما بتوانیم نظر بدهیم چون من آن کسی بودم که ماندم و فکر میکنم کار درست را انجام دادم ولی نمیشود گفت آن کسی که رفته موفق نیست و حال خوبی ندارد ولی من احساس میکنم و درستش این است که حال من بهتر باشد ولی آقای مهندس میفرماید جایگاهها هم سقوط و هم صعود دارد ممکن است برای من هم سقوط داشته باشد کار، کار خطرناکی است چون خدمت کردن و خدمتگزار ماندن شجاعت میخواهد آنهایی که میپذیرند قطعاً حالشان بهتر است ولی اگر نفهمم و سقوط کنم دیگر صعود برایم سختر خواهد شد.
چه توصیهای برای افرادی به تازگی در امتحان راهنمایی قبول شدهاند دارید؟
به همه آنها تبریک میگویم چون در بین 12 هزار نفر شرکتکننده قبول شدهاند و این جای تبریک دارد چون نتیجه تلاش زیاد آنها میباشد، توصیه من برای آنها این است که راهنمایی جایگاه بسیار حساسی میباشد، در هر جایگاهی که هستیم باید سعی کنیم طبق قوانین و اصول کنگره 60 جلو برویم در جایگاه راهنمایی هم اینگونه میباشد و رعایت قوانین اول تا آخر برای خودمان مفید است.
دیدهبان محترم آقای ترابخانی میفرماید، اگر در جایگاه راهنمایی به فکر این باشید که به شاگردانتان میخواهید چیزی یاد بدهید آن روز اشتباهترین روز زندگیتان است و اگر توانستید در لژیون ارتباط خوبی با رهجوهایتان بگیرید و سعی کنید از آنها یاد بگیرید، قطعاً آن اتقاق خوب میافتد و اثر خودش را خواهد گذاشت، چیزی که من همیشه میگویم این است، که با احترام با رهجوها صحبت کنید چون آنها با کلی درد و رنج وارد کنگره میشوند و تشنه احترام میباشند و احترامی را که یک رهجو گم کرده است، راهنما میتواند به او بدهد.
نقش سیدی نوشتن در سفر رهجو از دیدگاه راهنما چیست؟
سیدی نوشتن در کنگره بسیار قوی اجرا میشود چون کنگره 60 بزرگ شده است در زمان ما وادیها بسیار کمتر بودن و ما هر لحظه منتظر بودیم سیدی جدید بیرون بیاید تا ما بتوانیم چیزی یاد بگیریم برای همنوا شدن در کنگره باید سیدی نوشت چون رهجویی که شروع به سیدی نوشتن میکند یاد میگیرد که فرمانبردار باشد.
روزی با استاد امین در رابطه با این موضوع که آقای مهندس بعضی از مطالب را 10 بار بیان میکند صحبت کردم که چرا من باید آن را 10 بار بنویسم؟ ایشان فرمودند که اگر ما آن را 9 بار بنوسیم کمکم به خودمان اجازه میدهیم که بعضی از کارها را انجام ندهیم و این نافرمانی است و آنقدر آرامآرام شکل میگیرد که متوجه آن نمیشویم و برعکس این هم صدق میکند، زمانی که من دسیدی مینویسم فرمانبرداری را یاد میگیرم و کمکم با سیستم همنوا میشوم همانند یک گروه ارکست که من تازه، وارد آن گروه شدهام و سازی به دستم دادهاند وقتی مینویسیم ساز زدن را یاد میگیریم و اگر ننویسیم فقط ادای آن را در میآوریم، هیچ لذتی از اجرای ارکست نمیبریم.
شاگردی که سیدی مینویسد در واقع ساز میزند اگر بخواهم در یک جمله خلاصه کنم شاگردی که سیدی مینویسد قطعاً رها میشود ولی شاگردی که سیدی نمینویسد شاید قطع مواد بشود ولی رها نمیشود.
به عنوان سخن آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید؛
خیلی ممنونم که از من دعوت کردید و باز هم این هفته را به تمام راهنمایان مخصوصاً آقای مهندس دژاکام تبریک عرض میکنم و خودم هم سعی میکنم قدردان راهنماهایم، آقای امین دژاکام، آقای سعید نمکی، آقای سلامی و آقای ترابخانی باشم.
تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی حسنانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
157