English Version
This Site Is Available In English

راهنما الگو و نشان‌دهنده راه

راهنما الگو و نشان‌دهنده راه

«ن والقلم و مایسطرون» سوگند به قلم و آنچه می‌نویسد. ما راهنمایان همه باهم کمر خم کردیم و زانوی خود بر خاک نهادیم و سجده‌ای آغاز نمودیم. هنگامی‌که شاگرد از دل‌وجان آماده باشد، صدای پای استاد را خواهد شنید. همان‌گونه که می‌دانیم کنگره۶۰، بر اساس اصل پذیرفته‌شده، کمک فرد رهاشده از دام اعتیاد، به فرد در حال مصرف مواد مخدر فعالیت می‌کند. حال‌آنکه در تمام دنیا یک گروه از متخصصین که تجربه‌ای از مصرف مواد نداشته؛ ولی به علم شناخت مواد تا حدودی آگاهی دارند و همچنین یک گروه که تجربه مصرف مواد داشته و در حال فعالیت درزمینه ترک اعتیاد است که راهنمایان کنگره۶۰ از گروه دوم می‌باشند. در حقیقت فقط تجربه مصرف مواد در گذشته دلیلی بر راهنما شدن در کنگره۶۰ نیست؛ بلکه درمان با متد DST، گذراندن کارگاه‌های آموزشی متعدد، درمان کامل و درنهایت رسیدن به‌تعادل، یکی از شرایط قرارگیری در جایگاه راهنمایی در کنگره است، همچنین در ادامه پیدا کردن شناخت کامل از انسان، مواد مخدر، اعتیاد و تأثیر متقابل آن‌ها بر یکدیگر و قبولی در آزمون راهنمایی که در سطح بسیار بالایی برگزار می‌شود، یکی دیگر از شروط راهنما شدن در کنگره۶۰ است که لازمه آن ماه‌ها تفکر، آموزش و مطالعه در متون کنگره است. درنهایت و پس از گذراندن مراحل فوق، فردی که اشتیاق قرار گرفتن در این جایگاه مهم و حساس را دارد؛ باید به مرحله‌ای از عشق و ایمان رسیده باشد که با درک جایگاه رفیع انسانیت و تلاش مداوم، برای رسیدن به قله آن هم‌زمان، عاشق خدمت کردن به انسان‌هایی باشد که از درد اعتیاد به او و کنگره۶۰ مراجعه نموده‌اند و خواستار رها شدن از بند‌های تاریکی می‌باشند.

جایگاه راهنمایی بسیار رفیع و قابل‌احترام است، چراکه عامل حرف‌شنوی رهجو از راهنمای خود و در ادامه رسیدن به نور و روشنایی است، پس عامل موفقیت و ماندگاری در کنگره رعایت حرمت و شأن رفیع راهنمایان است. دیدگاهی که در آن رهجو با تمام وجود، خواستار گرفتن آموزش و تجربیات ناب از استاد خویش است و آن‌چنان در علم راهنما که نشأت‌گرفته از علم کنگره است، حل می‌شود که ناخواسته خود را ذره‌ای از این مسیر حس می‌کند و با درک و آگاهی کامل که بر خواسته از عشق، عقل و ایمان است، او نیز خواستار به رهایی رساندن درراه ماندگان می‌شود و این هنر راهنما است. یک راهنمای عاشق و مسئول می‌داند که باید هرلحظه و هرزمان در جهت ارتقاء خود قدم بردارد و خود را به عشق، عقل، ایمان و تعادل در جسم، روان و جهان‌بینی که درنهایت منجر به تعادل در سیستم ایکس است، مجهز نماید. چراکه به گفته استاد امین: «هر زمان که راهنما فکر کند، کامل و بی‌نقص است؛ همان لحظه، لحظه سقوط او است».  یکی از دلایلی که به کنگره مکانی مقدس اطلاق می‌شود، این است که در آن افراد به عمق تاریکی و ظلمت سفر کرده و سپس تصمیم به بازگشت کرده‌اند و چه چیزی مقدس‌تر از این انتخاب می‌تواند، باشد. درواقع چه چیزی باعث می‌شود تا برای دیگران ارزش و احترام قائل شویم؟ پول، تحصیلات، جایگاه اجتماعی مناسب یا قدرت انتخاب و تلاش برای رسیدن از جرقه به منبع نور؟ قرار گرفتن ما در کنگره خود گویای این مطلب است که آنچه برای یک زندگی سعادتمند لازم داشته‌ایم را در خانواده، مدرسه و دانشگاه نیاموخته‌ایم و همه‌چیز دست‌به‌دست هم داد تا در محضر راهنمایی عاشق بنشینیم و بیاموزیم، آنچه نیاموخته‌ایم.

راهنما، یعنی یک الگو و نشان‌دهنده راه، چراغ راه و کسی که سرشار از تجربه‌های تلخ و شیرین است. کسی که می‌شود، به او تکیه کرد. کسی که ویرانه‌ترین ویرانه‌ها را تبدیل به آبادی و باغ‌های سرسبز می‌کند. کسی که می‌شود، با او به آرامش رسید و داشتن چنین نعمتی برای افراد کنگره، یعنی خداوند بی‌اندازه حواسش به ما بوده است. راهنما، یعنی کسی که بذر امید را در دل ناامیدان می‌کارد و کسانی که غرق در تاریکی و ظلمات هستند را به‌نور و روشنایی راهنمایی می‌‌کند؛ اما جایگاه راهنمایی فراتر از جایگاه دوستی و رفاقت است، چراکه بین رهجو و راهنما حرمت و پرده‌ای وجود دارد و مصداق شعری است که می‌گوید: «اگر این پرده بیفتد، نه تو‌ مانی و نه من» اگر حرمت بین راهنما و رهجو یا همان حرمت معلم و شاگردی از بین برود، دیگر نه راهنما می‌تواند، در کار خود موفق باشد، نه رهجو می‌تواند، آموزش بگیرد. راهنما حکم رب و مربی را برای رهجو دارد، لذا احترام به او واجب است و پیروی از آموزش‌های او، یعنی رسیدن به حال خوش. کسانی که از دور شاهد فعالیت اعضای کنگره هستند، در باورشان نمی‌گنجد که کسی بتواند، بدون دریافت مزد و پاداش روزها، ماه‌ها و سال‌ها با عشق خدمت کنند. اگر با دید حسابگرانه آن‌ها باشد، این عمل دیوانگی است؛ اما اگر با دید عاقلانه و عاشقانه از اعضای کنگره باشد، مفهومش کار هرکس نیست، مگر معنایش بداند که آن چیست. به قول آقای مهندس: «کسانی که در کنگره خدمت می‌کنند، مزد خود را قبل از اینکه خدمت کنند، گرفته‌اند، یا به عبارتی به خودشان خدمت می‌کنند»، چراکه من نوعی، سال‌ها به دنبال راهی می‌گشتم که بتوانم، در زندگی به آرامش، آسایش و حال خوش برسم و امروز در کنگره به تمام آن خواسته‌ها رسیدم؛ پس با خدمت در کنگره می‌توانم، سپاسگزار این حال خوش امروزم باشم.

گنجشک‌ها هرروز آواز می‌خوانند و هیچ‌کس برای صدای دل‌نشینشان از آن‌ها تشکر نمی‌کند؛ ولی بازهم به آواز خواندن خود ادامه می‌دهند. یکی از موضوعاتی که در آموزش‌های کنگره اهمیت بسزایی دارد، قدردانی و تشکر از مخلوقین خداوند و کسانی که به من خدمت می‌کنند، است. چراکه تشکر از مخلوق، یعنی تشکر از خالق خود. چراکه اگر از نعمتی که خداوند به من داده تشکر نکنم، آن نعمت از من گرفته می‌شود. این هفته، هفته‌ای است که باید تشکر و قدردانی خود را به نحو احسن و به بهترین شکل، یعنی زبانی، قلبی و با پاکت به کسانی که در کنگره به من خدمت کرده‌اند تا امروز به این حال خوش برسم، داشته باشم. اگر انسان قدردان و سپاسگزار چیزی که به او داده‌شده نباشد، از او گرفته می‌شود و اینکه من چقدر قدردان نعمت‌هایی که به من داده‌شده هستم، به آگاهی و دانایی من بستگی دارد. در درنهایت هفته راهنما را به آقای مهندس دژاکام و راهنمایان بزرگوار ایشان که اساس آگاهی و بینش خردمندانه را در کنگره بنا نهادند، تبریک عرض می‌کنم و سر تعظیم فرو می‌آورم و قدردان تلاش‌های بی‌وقفه ایشان و خانواده محترمشان هستم و از راهنمای عزیزم، همسفر مرضیه بابت زحمات و آموزش‌های ارزشمندشان، سپاسگزارم و سلامتی ایشان را آرزومندم.

منبع: سایت و منابع آموزشی کنگره ۶۰

نویسنده: راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر منصوره لژیون راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
عکس و ارسال: همسفر مهتاج نگهبان سایت

همسفران نمایندگی اردستان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .