English Version
This Site Is Available In English

قطعاً همه ما به خاطر داشتن یک راهنمای خوب توانستیم راه را پیدا کنیم

قطعاً همه ما به خاطر داشتن یک راهنمای خوب توانستیم راه را پیدا کنیم

به نام قدرت مطلق« الله »

هشتمین جلسه از شصتمین دوره سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ در نمایندگی پرستار با استادی: راهنما مسافر رضا، نگهبانی: مسافر حسین و دبیری: مسافر محمد با دستور جلسه « هفته راهنما »  در روز شنبه مورخ بیست و هفتم بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت 17 برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر،

خداوند را شاکرم که به من لیاقت خدمت داده شد تا در حضور شما آموزش بگیرم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که قطعاً هر حال خوبی که وجود دارد از نفس حق ایشان است، از ایجنت محترم و نگهبان عزیز هم تشکر می‌کنم که به من این فرصت را دادند،
هفته راهنما را به همگی شما تبریک عرض می‌کنم قطعاً همه ما به خاطر داشتن یک راهنمای خوب توانستیم که راه را پیدا کنیم و خداوند لطفش را نصیب حال ما کند که به مقصد برسیم یا در حال رسیدن باشیم، آقای مهندس فرمودند که اگر من می‌خواستم منتظر بمانم تا یک راهنما به صورت استاد مجرب و کارآزموده وارد سیستم شود هنوز که هنوز است یک نفر هم راهنما نداشتیم و این درایت ایشان بود که با تربیت یک سری از راهنماها که از فیلترهای مختلفی عبور کرده بودند و قطعاً یک سری نواقص نیست داشتند، سرپرستی لژیون و سرنوشت انسان‌ها را به دست آنها سپردند و گفتند بروید که با حرکت راه نمایان می‌شود و دیدیم که با این حرکت زیبا راه نمایان شد و امروز مشاهده می‌کنیم که حدود ۳۰۰۰ لژیون و ۳۰۰۰ راهنمای فعال در کنگره ۶۰ وجود دارد و این رقم یک رقم بسیار بزرگ است و یک معجزه در عالم هستی است که در باور هر کسی نمی‌گنجد، در واقع ۳۰۰۰ نفر به مدت ۲ سال از عمر خود را هزینه کردند و درس خواندند، اکنون شما همگی می‌دانید که قبولی در این امتحانات چقدر مشکل است و اینان قبول شدند و یک سال وقت گذاشتند برای کارورزی، ورزش، مصاحبه با دیده‌بانان، خدمت در نمایندگی، حضور در لژیون‌های مختلف و غیره، سپس پیمان می‌بندند و بعد منتظر می‌مانند تا نوبت به لژیون آنها شود و پس از آن ۴ سال در خدمت رهجویان عزیز هستند و به صورت یک روز در میان حاضر هستند و بابت غیبتشان جوابگو باشند تا بتوانند دل انسانهای دردمند در خاکستر مدفون شده را روشن کنند تا زمانی که یک رهجو پا به نمایندگی می‌گذارد حسش یک راهنما را بگیرد و با آن راهنما ادامه مسیر خود را طی نماید در واقع درون جهان هستی این حرکت یک معجزه محسوب می‌شود و شاید من چون در درون این حرکت هستم عظمت آن را حس نمیکنم،
در دوران مصرفم هیچکس من را تحویل نمی‌گرفت و در اجتماعات مرا به حساب نمی‌آوردند وقتی پا به نمایندگی گذاشتم دیدم یک انسانی که اصلاً مرا نمی‌شناسد و هیچ انتظاری از من ندارد با گذشت و محبت و عطوفت بسیار زیاد طوری با من رفتار کرد که من حس می‌کردم که او خود من است و او بود که مرا وارد کنگره کرد و او بود که باعث شد خداوند مرا از زمین بلند کند،
من حس می‌کنم که اگر تمامی این رهجویان راهنما شوند باز نیز کنگره و جامعه نیاز به راهنماهای بیشتری دارد،
یک راهنما برای راهنما شدن هزاران بار باید در درون خود جنگ انجام دهد و هزاران جنگ با نفس اماره که در کنگره باقی بماند و در این چهار دیواری خدمت کند و بابت هر روز بودنش باید با خود بجنگد و نبرد کند این مطلب را راهنماهای محترم بهتر می‌داند ظاهراً هر روز قدرت نیروهای تاریکی بیشتر می‌شود! آخر تا به کجا؟ تا چه زمانی؟ بعضی اوقات نزدیکان انسان هم به این آتش دامن میزنند!
ولی فقط نور عشق آن عزیزان است که به راهنمایان انرژی می‌دهد که بتوانند ادامه دهند و سرویس دهند و خسته و ناامید نشوند و باز هم ادامه دهند،
چه چیزی می‌تواند از این حرکت تشکر کند به طور قطع هر راهنما رهجوی یک راهنمایی است به نظر من آن راهنما هر چقدر ارادت و سرافکندگی در مقابل راهنمای خود داشته باشد طلیعه و بازتاب آن را در لژیون خود می‌تواند ببیند و مانند یک آینه عمل میکند،
در واقع آقای مهندس با قرار دادن این هفته‌های شکرگزاری و سپاسگزاری به من یادآوری می‌کند که آفت انسان ناسپاسی است در هر نقطه‌ای که من وارد فاز ناسپاسی شوم از همان نقطه سقوط من آغاز می‌شود که یک عدد از آنها مواد مخدر بود  و بقیه چیزهای دیگر می‌تواند باشد امیدوارم که در روز دوشنبه جشن باشکوهی داشته باشیم برای انسان‌هایی که با تمام مشکلات اقتصادی که همگی درگیر آن هستیم ایستاده‌اند و خستگی ناپذیر ادامه می‌دهند و پای اهداف و رهجویان خود ایستاده‌اند و چراغ دل انسان‌ها را روشن نمودند،
امیدوارم که این پیام را مقتدرانه به هستی بدهیم که من دیگر آن انسان ناسپاس نیستم من از راهنمای خودم به بهترین وجه وظیفه دارم در حد توانم سپاسگزاری کنم و خداوند مرا به عنوان یک انسان سپاسگزار تایید نماید،
از اینکه به سخنان من توجه نمودید سپاسگزارم.

عکاس: مسافر مهدی از لژیون دهم

تایپ و ویراست: مسافر کوشیار از لژیون نهم

بارگذاری: مسافر حسین از لژیون دوازدهم

وبلاگ نمایندگی پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .