در جایگاه راهنمایی احساس می کنم کسی همیشه مراقب من و خانواده ام است

امروز هشتمین جلسه از دوره چهل و سوم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ ویژه مسافران و همسفران ؛ نمایندگی ابوریحان با استادی راهنمای محترم مسافر محسن، نگهبانی مسافر اصغر و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه" هفته راهنما "در روز شنبه 27 بهمن ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محسن هستم مسافر. شاکر خداوند و سپاسگزار آقای مهندس هستم. از نگهبان محترم و دیگر دوستان که به من اجازه حضور در این جایگاه را دادند تشکر می کنم. هفته راهنمایان گرامی را تبریک عرض می کنم. از راهنمای خوبم  تشکر می کنم و قهرمانی تیم بسکتبال شعبه ابوریحان را تبریک می گویم. درباره هفته راهنما باید عرض کنم این جشنها برای این است که من یادم نرود با چه حالی وارد کنگره شدم. حتی فکر نمی کردم به رهایی برسم. حالا چه برسد به اینکه جایگاه راهنمایی را بخواهم تجربه کنم؟!! می خواهم بگویم اگر کسی خواسته داشته باشد و تلاش کند، حتما به خواسته خود می رسد. من در جایگاه های مختلف خدمت کردم. اوتی، مرزبانی، اما جایگاه راهنمایی یک حس دیگری دارد. من در جایگاه راهنمایی احساس می کنم کسی همیشه مراقب من و خانواده ام است. قدردانی یکی از اساسی ترین مسایل برای ما می‌باشد. یک آقایی که در کلینیک کار می کند، از آقای مهندس می پرسد که شما چطوری هفته ای صد نفر رهایی دارید؟!! آقای مهندس فرمودند: بخاطر این که ما یک نفر را که می خواهیم بالا بکشیم، این طناب را صد نفر می کشند و کمک می کنند.

ما باید قدردان باشیم، قدردانی با حس، قلب، زبانی و پاکت. تشکر می تواند یک دلنوشته باشد و به نظر من در لژیون از کسی سوال نکنید چقدر پاکت بدهیم؟ یا همه با هم پول بگذاریم و یک هدیه بگیریم. هرشخصی به اندازه توان خود قدردان باشد. بهترین لذت برای یک راهنما این است که رهجو به رهایی برسد. این امر با لذت مالی قابل مقایسه نیست، و یک رهجو باید بداند نقض فرمان، اولین قدم برای ورود به تاریکی است. یک رهجو وقتی فرمان بردار است، تحت حمایت نیروهای مثبت هم می باشد. ما یاد گرفتیم درمان اعتیاد به سن و سال و به سواد ربطی ندارد. یک رهجو باید در هر شرایطی گوش به فرمان راهنما باشد. در کنگره باید 100 خودمان را بازی کنیم. از این که به صحبت های من گوش دادید از همه شما تشکر می کنم.

مرزبان کشیک: مسافر محسن
خلاصه نویسی: مسافر علی لژیون 17
عکاس: مسافر مهدی
ویراستاری و بارگذاری: مسافر حامد و مسافر مهرداد