کنگره ۶۰ بر اساس اصل پذیرفته شده، کمک فرد رها شده از دام اعتیاد به فرد در حال مصرف مواد مخدر فعالیت میکند. امروزه در دنیا دو گروه به عنوان صاحب نظر در مقوله اعتیاد به رسمیت شناخته میشوند؛ گروه اول پزشکان و روان پزشکانی که دارای برد تخصصی اعتیاد بوده و دورههای مخصوص را گذرانده باشند و گروه دوم استادان و راهنمایان تجربی که تجربه اعتیاد و رهایی از آن را دارا میباشند که راهنمایان کنگره ۶۰ از گروه دوم هستند؛ البته به صورتی دیگر. در کنگره ۶۰ به کسی راهنما گفته میشود که در گذشته مصرف کننده مواد مخدر بوده و بعد از رسیدن به رهایی و درمان قطعی اعتیاد در آزمونهای فنی و جهانبینی راهنمایی، نمره قبولی را کسب نموده و در ادامه با اخذ نمره انضباط از مرزبانان و تاییدیه تربیت بدنی کنگره ۶۰ و کنگره دیدهبانان و همچنین انجام پیمان راهنمایی، موفق به دریافت شال نارنجی راهنمایی میشود. راهنما؛ یعنی نمایان کننده راه. راهنما و اساس کار راهنمایان عشق و محبت است. واژه راهنما و راهنمایی از اول خلقت وجود داشته است تا دیگران را راهنمایی کند و راه را به آنها نشان دهد.
راهنمایان کنگره ۶۰ هم مسیری را طی نمودهاند؛ یعنی راهی را رفتهاند که از تاریکی به روشنایی رسیده است و فرقی که یک راهنما در کنگره ۶۰ با راهنمایان و معلمان بیرون از کنگره دارد؛ این است که راهنمایان کنگره افرادی که در ظلمت و تاریکی هستند را به طرف روشنایی هدایت میکند؛ مثل خودشان که این مسیر و راه را گذراندهاند؛ ولی شاید معلمان و راهنمایان بیرون از کنگره که البته هدفشان مقدس است، یک مسیر مشخص و معینی را برای شاگردان خود مشخص میکنند. وقتی که وارد کنگره میشویم، سعی میکنیم، آن صفات ضدارزشی خود را به صفات ارزشی تبدیل کنیم، این مُیسر نمیشود؛ مگر با آموزشهای کنگره و همچنین آموزشهای راهنمایان. وقتی حرکت خود را آغاز کردیم، متوجه میشویم که باید به آن درجه از عشق و محبت و یا همان وادی ۱۴ برسیم تا بتوانیم، ابتدا به خودمان و سپس به دیگران کمک کنیم. اگر امروز حال من خوب است و به آرامش رسیدهام به خاطر عشق و محبتی است که از راهنمایم دریافت کردهام و در کنگره ماندگار شدم و سعی کردم خدمت کنم؛ همانطور که دیگران ماندند و به من خدمت کردند تا من به این حال خوب برسم.
راهنما محبتی که میکند؛ مانند خورشید است نور خورشیدی که همه از آن بهره میگیرند. دقیقاً زمانی که یک فرد به این درجه از عشق و محبت میرسد، عشق و محبت خودش را مانند نور خورشید به همه اعضای لژیون و حتی افراد کنگره میرساند و همان عشق و محبت است که باعث جذب رهجو میشود. اگر سلاح یک راهنما عشق و محبت نباشد، نمیتواند آن تغییر را در یک فرد به وجود آورد و هیچ کاری نمیتواند برای او انجام دهد. همیشه آقای مهندس حسین دژاکام میفرماید: «هدف ما در کنگره، فقط درمان اعتیاد نیست؛ بلکه هدف ما پرورش انسان میباشد و کنگره کارخانه انسان سازی است.» انسانهایی که در ابتدا به خاطر درمان اعتیاد به کنگره میآیند و کمی پیش میروند، میبینند چقدر حالشان بهتر است و چقدر تغییر کردهاند و مطمئناً در این راه فرد نمیتواند به تنهایی این مسیر سخت را طی کند و احتیاج دارد به کسانی که مسیر را قبلاً طی کردهاند و سختیهای آن را کشیدهاند و به این حال خوب رسیدهاند که به او کمک کنند. یک راهنما خدمت بسیار سنگین و رسالت بزرگی دارد؛ چرا که اگر یک قدم اشتباه بردارد، ممکن است که بذر اشتباه را بکارد و هر قدم و هر رفتار نادرست میتواند، باعث رشد یک شجره خبیثه در درون انسان شود.
راهنما نه پزشک است، نه درمانگر و نه مشاور خانواده، راهنما همانطور که از اسمش مشخص است نشان دهنده راه و یک انگشت اشاره است. راهنما اگر سعی کند خدمت خود را در چرخه تفکر سالم، ایمان سالم، عمل سالم، حس سالم، عقل سالم و در نهایت عشق سالم، انجام دهد؛ قطعاً رهجو او را الگوی خود قرار میدهد. راهنما در کنگره ۶۰ همیشه در حال آموزش دادن و آموزش گرفتن میباشد. اگر راهنما فکر کند که همه چیز را میداند و نیازی به آموزش گرفتن ندارد، بدون شک سقوط خواهد کرد و از گرداب کنگره به بیرون پرتاب میشود. پس باید همیشه به دنبال کسب آموزشهای ناب کنگره باشد تا بتواند شاگردانی فرمانبردار، برای کنگره پرورش دهد تا این کشتی سالم به مقصد برسد.
نویسنده:راهنما همسفر زهرا
رابط خبری: همسفر فروزان، رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر سمیه
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فرزانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
354