تعادل، فوق درمان

جلسه دوم از دوره اول کارگاه آموزشی خصوصی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی کارون با استادی مسافر مهیار، نگهبانی مسافر مکی و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه‌ی « وادی سیزدهم و تأثیر آن بر روی من » روز پنجشنبه مورخ ۱۴۰۳/۱۱/۲۵ در ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بکار نمود.

سخنان استاد ؛

سلام دوستان مهیار هستم یک مسافر،

ممنون از آقا اکبر و نگهبان جلسه که اجازه دادن خدمت کنم .

خداروشکر میکنم که در این جایگاه هستم و خدا رو شکر که کارمان در این نمایندگی در حال پیشرفت هست و همه چیز داره طبق برنامه انجام میشه.

 وادی سینزدهم و تاثیر آن روی من و پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگری است. الان همین که ما اینجا هستیم خودش پایان یک نقطه است و سر آغاز خط دیگری است . ما الان دیگه داخل اون شعبه نیستیم و ما الان اعضا شعبه کارون هستیم . یعنی برای من و کسانی که اینجا هستن شعبه دانیال یک نقطه بود و رفتیم سر خط جدید و شعبه کارون آغاز شد، اتفاق های جدید، آموزش های جدید، جهان بینی جدید و اصلا همه چیز جدید. ساختمان متعلق به خود کنگره ۶۰ است و متعلق به تک تک اعضای کنگره ۶۰ و کسانی که تشریف میارن و این خودش خیلی لطفه که ما اینجا هستیم. در تمامی مراحل زندگی این هم یک نوید برای من است که اتفاق های بد پا بر جا نیستن و تمام میشن و خوبی ها میان. این یه بخش موضوعه و بخش دیگر موضوع اینه که آقای مهندس داخل این وادی به یک مثلث و یک هرم اشاره میکنن که میگه من میخوام به اون تعالی برسم که داخل کنگره میگن که درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان. تعالی فوق درمان شخصی ست که سفر اولش تمام میشه و رها میشه و نیاز داره که به اون تعادل برسه و سفر دوم به مراتب که حرکت میکنه به اون تعالی برسه و اون مثلث جسم و روان و جهانبینی زمانی هر سه ضلعش تکمیل میشه و کامل میشه. اون یک ضلع دیگه و یک ساق پنهان هم داره که اون میشه مثلث خمر و باید در انسان خمر هم شروع به جوشش کنه و درست ترشح بشه. آقای مهندس هم اشاره میکند بهش که اگر ما رها شویم ولی هنوز حالمون خوب نیست در سی دی آخری که آقای مهندس صحبت میکنه اون به خاطر این که اون شخص که حالش خوب نیست خمر درون بدنش درست ترشح نمیشود و این ترشح نشدن خمر در بدن شخصی که حالشو خوب نمی‌کنه اگر بیام داخل کنگره جهان بینیم رو درست کار بکنم سر ساعت برم و بیام سی دی مو درست بنویسم خدمت بکنم در هر برهه‌ای از سفر چه سفر اول چه دومی فرقی نداره اگر من داخل کنگره یه جارو بزنم یه نگهبانی بایستم یا در اوتی یا مرزبانی یا راهنمایی. فرقی نداره هر جایگاهی من داخل کنگره داشته باشم یا کاری بکنم اگر من داخل کنگره یه کاری بخوام انجام بدم یا هر کاری طبق فرمانی که انجام می‌شه من انرژی می‌گیرم یعنی اینکه بیام داخل کنگره حتی اگر سی‌دی‌هامو کاملا به روز باشه وقتی داروم سر برنامه باشه ولی خدمت نکنم اون انرژی و حال خوبی که باید بگیرم نمی‌گیرم چون داخل کنگره خدمتی که می‌کنم واسه یه شخص نامعلومه و درسته ما همدیگر را می‌شناسیم که در اینجا هستیم و خیلی از کارهایی که انجام میشه برای آیندگان و بالاترین خدمت خلقی که من یه کاری بکنم بدون مزد و مواجب بدون اینکه بدونم در ازاش چی قراره گیرم بیاد و اون خدمت واسه کسی باشه که من نمی‌شناسمش. داخل بحث دین و عرفانی که بشیم من یه خدمت بکنم به شخصی که نمی‌شناسم و این خیلی جایگاه بالایی داره و زمانی که من این کارو بکنم اونجاست که بیشترین انرژی را بگیرم اون حال خوب و اون خمر زمانی ترشح میشه که خدمت به مردم بکنم و اون انرژی رو بگیرم و کلیدش اینجاست که اگر من احساس میکنم انرژی من پایین است و حالم خوب نیست شاید ضلع خدمتم مشکلی دارد یا شاید ضلع جهان بینی مشکل دارد یا شاید خوابم خوب نیست و خیلی شاید‌های دیگر. خواسته خیلی موثر است و امیدوارم در زندگی خودم سعی کنم روز به روز با خدمت کردن و کسب جهان‌بینی بهتر و بالاتر و کاربردی کردن هر روز من هم یک نقطه‌ای باشه.

متشکرم که به من توجه کردید.

تایپ و عکس؛ مسافر داوود 

ارسال؛ مسافر مجتبی