English Version
This Site Is Available In English

راهنمایی دوره‌ تکمیلی انسان شدن است

راهنمایی دوره‌ تکمیلی انسان شدن است

جلسه چهاردهم از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی مجازی کنگره۶۰ نمایندگی شیخ‌بهایی با استادی راهنما همسفر شهین با دستورجلسه «هفته راهنما» روز شنبه ۲۷ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ برگزار شد.

سخنان استاد:

نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند
نه هرکه آینه برداشت سکندری داند
هزار نکته باریک‌تر ز مو این‌جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند

ابتدا خداوند‌ بزرگ را بسیار شاکرم که به من اجازه خدمت در این جایگاه را داد. قبل از هر چیز هفته راهنما را به اولین راهنمای کنگره۶۰ آقای مهندس دژاکام، خانم آنی بزرگ و راهنمایان گرامی تبریک عرض می‌کنم. همان‌طور که می‌دانیم کنگره‌۶۰ بر اساس اصل پذیرفته شده کمک فرد رها شده از دام اعتیاد به فرد درحال مصرف موادمخدر فعالیت می‌کند و فرد رها شده نقش راهنما را ایفا می‌کند؛ حال ممکن است سؤالاتی از این قبيل برای ما پیش بیاید که راهنما چه نشانه‌هایی دارد؟ چگونه می‌توان راهنما شد؟ اصلاً چرا باید راهنما شد؟ پاسخ این سؤالات بنا به جزوه راهنما و راهنمایی این‌گونه بیان شده؛ راهنما به کسی گفته می‌شود که در گذشته مصرف‌کننده مواد‌ مخدر بوده و پس از رسیدن به رهایی و درمان اعتیاد در آزمون‌های فنی و جهان‌بینی راهنمایی نمره قبولی را کسب کرده؛ منابع این آزمون تمامی نوشتار‌ها، مکتوبات، جزوات کنگره۶۰ و سی‌دی‌های هفتگی می‌باشد و در ادامه با اخذ نمره انضباط از مرزبانان و تاییدیه تربیت بدنی کنگره۶۰ و کنگره دیده‌بانان و انجام پیمان راهنمایی موفق به دریافت شال نارنجی یا سبز تازه‌واردین می‌شود.

راهنما به کسی گفته می‌شود که راه بلد باشد و خود از گذرگاه‌های سخت عبور کرده باشد. راهنمایی بخشی از پروسه درمان و دوره‌ای تکمیلی جهت انسان شدن است. راهنمایی یعنی عشق، عقل و ایمان را سرلوحه کار خود قراردادن؛ انسان سالم و متعادل پرورش دادن و اگر از دیدگاه دیگر به آن نگاه کنیم راهنمایی یعنی پرداخت زکات رهایی؛ قطعاً همه ما زمانی در تاریکی‌ها به‌سر برده‌ایم و خواستار خروج از آن‌ بوده‌ایم؛ ولی رسیدن به این خواسته بهایی دارد که باید آن را بپردازیم. در کنگره هر چیز یک صورآشکار و یک صورپنهان دارد که صورآشکار این خواسته قرار گرفتن ما در این جایگاه است؛ ولی صورپنهان آن ممکن است به روز الست برگردد و پیمانی که با خداوند بسته‌ایم؛ از آنجایی که انسان موجودی فراموش‌کار است آن را به یاد نداریم. رسیدن به این جایگاه یک موهبت الهی است و اگر بدانیم که ما برای آموزش و خدمت به این جهان پا نهاده‌ایم بیشتر به این جایگاه اهمیت می‌دهیم. فلسفه کسی که در این جایگاه قرار می‌گیرد پرداخت بدهی است و با پرداخت آن به جایگا‌ه‌های بالاتر هدایت می‌شود؛ گرچه در صورآشکار نیز نتیجه آن را که همان دریافت حس خوب و حال خوش است دریافت می‌کند.

کنگره۶۰ محلی برای احیای انسان‌ها و ساختن انسان است. ما نیازمند مثلثی هستیم که یک ضلع آن خواستن، ضلع دیگر آن جهان‌بینی و قاعده آن فیزیولوژی است؛ در واقع یک راهنما باید در زمینه کاربردی کردن آموزش‌های جهان‌بینی و از نظر فیزیولوژی الگویی بی‌نقص باشد. فردی که خواسته قوی نداشته باشد و برای سلامتی جسم و روان یا افکار و اندیشه خود تلاش نکند، نمی‌تواند در این جایگاه قرار بگیرد. افرادی که خواهان این جایگاه هستند باید تشنگی لازم را در خود به‌وجود آورند؛ آن‌چه باعث شد که این خواسته در من شکل بگیرد عملکرد راهنمایم بود؛ ایشان به معنای واقعی عاشق بود، با عشق و محبت خدمت می‌کرد و این حس را به من القا کرد که عاشق را حساب با عشق است با معشوق چه حساب دارد. من از آموزش‌های ایشان دریافتم که دروازه ورود به رحمت خداوند قلب انسان‌هاست و پله‌های رسیدن به عشق خالق، عشق بلاعوض به مخلوقین خداوند است. راهنمایان کنگره ۶۰ بدون دریافت مزد و بدون منت خدمت می‌کنند که این خدمت از نظر انسان‌های بیرون از کنگره کاری بیهوده و به دور از عقل است؛ اما این کلام خداوند است که اگر شما نفسی را احیا کنید انگار همه نسل‌ها را احیا کرده‌اید.

درکنگره چهار جشن گلریزان، ایجنت و مرزبان، دیده‌بان و راهنما داریم. هدف از برگزاری جشن‌ها این است که ما تشکر و قدردانی را یاد بگیریم. قدردانی یعنی دیدن خدمت‌های دیگران و تشکر از دیگران که به نوعی قدردانی از خداوند است و این‌ کار را می‌توان به سه شکل زبانی، قلبی و عملی انجام داد؛ در کنگره این قدردانی با پاکت اجرا می‌شود که در آن یک دل‌نوشته زیبا و پول می‌گذارند و هر کسی بنا به میزان دانایی و توانایی خود باید این عمل را انجام دهد؛ گرچه این بزرگواران نیازمند پاکت‌ نیستند، هر آن‌چه انجام می‌دهند بدون منت و بلاعوض است و هیچ توقعی از کسی ندارند چون می‌دانند که این خدمت در حقیقت خدمت به خودشان است و نتیجه آن همان حال خوشی است که دارند. از نظر یک راهنما بهترین هدیه رهجو به راهنمای خود، فرمان‌برداری، انجام عمل سالم و اجرای قوانین، حرمت‌ها و احترام به جایگاه‌هاست؛ اما انجام این تمرین‌‌ها در کنگره باعث نهادینه شدن صفت قدردانی و تشکر در ما و سبب دیدن دیگران و خدمت‌های آنان می‌شود و تمام این‌ها باعث به‌وجود آمدن محبت و حال خوش خواهد شد.

در چرخه وادی دهم بعد از انجام عمل سالم به حس سالم می‌رسیم که حس سالم در ما عقل سالم و در نهایت رسیدن به عشق سالم را به دنبال دارد. بنا به فرموده آقای مهندس دژاکام: «برهمه ما واجب و ضروری است که به بهترین شکل ممکن از راهنمایان خود سپاسگزاری و قدردانی کنیم.» امیدوارم همه ما قدر این مکان را بیش از پیش بدانیم و بتوانیم آموزش‌های خود را به عمل تبدیل نموده و قدردان عزیزانی باشیم که از خود گذشتند تا ما نیز به خود برسیم؛ این خود یعنی انسان بودن یعنی سپاس ازهستی، از قدرت مطلق یعنی وادی چهاردهم و عشق چیزی نیست جز گذشتن و رفتن و رفتن و بازگشتن و کامل شدن و پیوستن به او که از او هستیم.

رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر شهین (لژیون دهم)
ویراستاری: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون بیست‌وپنجم)
عکاس: همسفر ندا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر مینا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخ‌بهایی
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .