جلسه سیزدهم از دوره دوم کارگاههای آموزشی مجازی همسفران نمایندگی شوشتر با استادی همسفر زینب و دستور جلسه: " هفته راهنما " در روز شنبه 27 بهمن ماه 1403 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
راهنما نشان دهنده مسیر تاریکی به نور، غم به شادی، نفرت به عشق است. راهنما یعنی نمایانگر راه رسیدن به آرامش، راه بهشت و نجات از جهنم درون است. هفته پرشکوه راهنما را ابتدا به راهنمای بزرگ کنگره ۶۰، آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان تبریک میگویم، همچنین به راهنمای خوب خودم همسفر مرضیه که همیشه پر انرژی و صبور بودند که مایه ارامش زندگی من شدند، همچنین به راهنما همسفر نازنین عزیز تبریک میگویم این هفته بزرگ را.
شکرگزاری یعنی تشکر کردن کنگره به ما میآموزد که هر فردی لطفی یا خدمتی در حق ما کرد شکرگزاری کنیم. هفته راهنما برای این است که از راهنماهای خود برای خدمتی که به ما کردند قدردانی کنیم. قدردانی کنم که فراموش نکنم در چه تاریکی و ناآگاهی زندگی میکردم والان نور و رهایی کنگره را در لحظه لحظه زندگیم حس میکنم. از راهنما همسفر مرضیه عزیز که با داشتن بچههای کوچک و شاغل بودن ایشان و مسولیت زندگی که بر دوش داشتند، همیشه در جلسات حضور داشتند، که یک همسفر پر از دغدغه پر از ظلمت و تاریکی را به ارامش برسانند. ما وقتی جایی میخواهیم برویم کار کنیم و خدمتی برای آن مکان انجام بدهیم، اول درباره حقوق و مزایای آن کار میپرسیم و شاید هم حالا آن کار را به نحو احسن انجام ندهیم، یا از زیر کار در روی کنیم. یا مرخصی بگیریم در هفته؛ ولی وقتی من برعکس اینها را در کنگره دیدم ته دلم گفتم: خدا که روی زمین نمیآید تا به ما کمک کند، این راهنماها همان دستهای خدا در زمین هستند، تا ما را از تاریکی به نور هدایت کنند.
راهنما بدون هیچ چشم داشتی بدون هیچ منتی با لب خندان مثل فرشته، مثل مادر که هر لحظه نگاه میکند کدام دغدغه باعث ناراحتی بچه او شده ما را حس میکند و با آموزشهایی که در کنگره یاد گرفته است، سعی میکند رهجوی خود را راهنمایی کند. شاید گفتن و نوشتن این کلمات آسان باشد؛ ولی جایگاه سختی است اما راهنماها همچنان با جان و دل زحمت میکشند.
من رهجو وظیفه کوچکی که در برابر راهنمای خودم دارم این است که سعی کنم سر جلسههای کنگره به موقع حضور داشته باشم، همیشه سیدی بنویسم، مطیع و فرمانبردار راهنما باشم و آموزش بگیرم.
نکته مهم که ما باید به آن توجه کنیم در کنگره، زمانی که ارتباط یک مسافر سفر اول یا سفر دوم را با راهنمایش در نظر میگیریم، میبینیم که جایگاه راهنما جایگاه معلم و استاد است، جایگاه دوست و رفیق نیست. در کنگره، کسی نمیتواند بگوید: که راهنمای من دوست و رفیق من است؛ زیرا در رابطهای که مبنایش دوستی و رفاقت است، مفهوم عمیق راهنمایی، حرف شنوی و حساب بردن از راهنما کمرنگ شده و از بین میرود. جایگاه راهنما بسیار بلندتر و رفیعتر از جایگاه دوست و رفیق است. مصداق شعر معروف که میگوید: اگر این پرده برافتد نه تومانی و نه من.
اگر حرمت بین راهنما و رهجو، معلم و شاگرد از بین برود نه راهنما خواهد ماند و نه رهجو. جایگاه راهنما جایگاه مربی است و بر همه ما واجب و ضروری است که جایگاه راهنمای خود را محترم بشماریم. کسی که یک نفس را احیا میکند گویی تمام نفوس را احیا کرده است.
این هفته بر تمام اعضای کنگره60، مبارک باشد. انشالله که بتوانیم به نحو احسن از راهنماهای خود تشکر و تقدیر کنیم.
نویسنده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر مرضیه(لژیون اول)
ویرایش: رابط خبری همسفر ثریا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر زینب نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شوشتر
- تعداد بازدید از این مطلب :
56