راهنما، انگشت اشاره است

فروغ صبح دانایی انیس روز نادانی چگونه پاس دارم تو را اینک

که می‌دانم خدا هم نیز چون من تو را بسیار دوست می‌دارد

ابتدا هفته‌ی پر شکوه راهنما را به تمامی راهنمایان کنگره ۶۰‌تبریک میگویم راهنمایانی که راه را نشان ما می‌دهند آنانی که بهترین راه را برای ساختن امروزمان نشانمان دادند.

راهنما انگشت اشاره است اشاره ای که در آن قدرت تشخیص نهفته است و رسم زندگی کردن را به ما می‌آموزد.

در هیچ کجای دنیا کسی نیست که بدون پاداش کاری انجام دهد ولی در کنگره ۶۰تمامی راهنماها کسانی هستند که خودشان در کنگره درمان شدند و بعد از درمانشان بدون منت و بدون دریافت هیچ‌گونه مزدی به همه‌ی افراد دردمند خدمت می‌کنند و این چیزی نیست جز عشقی که در کنگره وجود دارد  

در کنگره۶۰چهار جشن بزرگ داریم که یکی از آن جشن‌ها جشن هفته راهنما است در این هفته من به بهترین شکل از راهنمای خود قدر‌دانی میکنم، راهنمایی که بدون هیچ چشم‌داشت دست مرا گرفت و کمکم کرد تا تاریکی وجودم را ببینم و با عشق و محبتی که به من داشت روشنایی را نشانم داد کسی که تمام درد ها و رنج‌های مرا دید و با تمام وجودش آنها را لمس کرد ولی تنهایم نگزاشت راهنمایی که تاریکی مرا میدید ولی هیچوقت به روی من نیاورد.

به قول آقای مهندس دژاکام که می‌گویند دو نفر به ما می‌آموزند، روزگار و آموزگار،

اولی به قیمت عمرمان است و دومی به قیمت عمرشان..

راهنمای خوبم چگونه می‌توانم تمام لحظه‌هایی که چون سرو در مقابلم ایستادی و با شور عشقت مرا سیراب کردی جبران کنم، جز اینکه بهترین درود‌ها و دعاهای خیرم را بدرقه راهت کنم، ای لبخندت امید زندگی و غضبت مانع گمراهی تو را سپاس می‌گویم

نوشتار و تایپ: راهنما مسافر ابوالفضل 

تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر مهدی