راهنما در کنگره یعنی عاشق بودن

جلسه چهاردهم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی مجازی همسفران نمایندگی ارتش با استادی راهنما همسفر فهمیه با دستور جلسه «هفته راهنما» روز شنبه ۲۷ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ آغاز بکار کرد.

سخنان استاد:

به نام قدرت مطلق الله                                   
با تبریک هفته راهنما به اولین راهنما و استاد جناب مهندس و خانواده محترم‌‌شان. مفهوم راهنما به طور خاص در کنگره 60 به فردی اطلاق می‌شود که تجربه مصرف مواد را داشته و به درمان قطعی رسیده است، اما رسیدن به جایگاه راهنمایی صرفا به این مقوله اکتفا نمی‌کند. در واقع داشتن این تجربه به تنهایی فوندانسیون راهنمایی محسوب نمی‌گردد و لذا فردی که داوطلب جایگاه راهنمایی است، بایستی مراحل دیگری را نیز طی کند. فرد رها شده از دام اعتیاد باید در ادامه سفر خود آموزش‌های لازم را ببیند و علم و دانش شناخت مواد مخدر و انسان را تا سطحی که به شناخت کامل اعتیاد منتهی شود را کسب نماید، و از طرفی در آموزش جهان‌بینی و قوانین زندگی بر مبنای عقل و تفکر نهایت تلاش و سعی خود را بنماید و به نوعی خود را در صراط مستقیم و جهت درست حرکت قرار داده باشد. انجام عمل سالم در الویت‌های او قرار بگیرد، از آنجایی که اعتیاد پدیده‌ای است که از ترکیب انسان و مواد مخدر بوجود می‌آید، لذا برای شناخت اعتیاد باید عوامل و ترکیبات آن مورد بررسی قرار داد. راهنمایی جایگاه بسیار بلندی از نظر علم و دانش شناخت اعتیاد را دارا می‌باشد، اما نکته مهم و کلیدی در این جایگاه که بسیار حساس و تعيين کننده است، عشق راهنما در کنگره 60 می‌باشد. راهنما در کنگره یعنی عاشق بودن‌، عاشق خدمت بودن، عاشق کمک به هم‌نوع، عشق و خدمت بی توقع، کسی که با تمام وجود تلاش می‌کند تا طعم شیرین رهایی و آزادی از اعتیاد و تاریکی‌ها را به دیگران هدیه کند و لذا جایگاه راهنمایی ترکیبی از علم، عشق و رهایی است و یا به عبارتی مثلث عقل، ایمان و عشق ارتباط تنگاتنگی دارد. شاید به همین دلیل است یک راهنما خالصانه در صحنه‌های خدمت حضور دارد و با جان و دل سعی می‌کند برای آموزش و آموختن و یاری رساندن بدون دریافت هرگونه مزد و پاداشی، روزها و سال‌ها خدمت می‌کند و هیچ حساب‌گری و نفع مادی در کار نیست و البته که یک راهنما باورش این است، من تمام مزد و پاداشم را با رسیدن به رهایی به معنای واقعی دریافت کرده‌ام. من به صلح و آرامش و امنیتی رسیدم که قابل جبران با این فعالیت‌ها و خدمت‌هاست. من امروز احیا شده‌ام و به زندگی برگشته‌ام، بنابراین کم‌ترین جبران من، خدمت کردن با عشق در این مسیر نورانی است، که با کمک به انسان‌های دیگر شاید ذره‌ای از این همه دستاوردهای ارزشمند ما را بتوان جبران کرد و لذا یک راهنما در این مسیر عاشق خدمت می‌شود و خالصانه پای در رکاب خدمت می‌گذارد و سراز پا نمی‌شناسد. خدمت راهنما لحظه به لحظه برایش شادی‌آور است و طوری غرق در لذت می‌شود که گویی هر ثانیه، هم زندگی می‌دهد و هم‌زندگی می‌گیرد. راهنمایی یک جایگاه ماورائی و مافوق مادی است.

راهنما گویی در یک حلقه بالاتر از سطح زمین قرار می‌گیرد که یک دست او در دست اساتید ماورائی و دستی دیگر، به‌سوی دستان نیازمند در راه مانده است حرکت می‌کند در حالی‌که با عشق، گرمی روشنگر راه دیگران می‌شود. و همین حس و حال  بهترین پاداش و دستمزد است و البته این مقوله کار هر کس نیست، مگر مبنای آن بداند که به قول استاد سردار ما برای آموزش و خدمت قدم به حیات نموده‌ایم، آموزش ببینیم و خدمت انجام بدهیم و البته آموزش و خدمت نبض زندگی است. همان عنصری که ادامه حیات را به سوی  تکامل ممکن می‌سازد. تجربه جایگاهی راهنمایی فرصت ویژه و مغتنمی است که نصیب هر انسانی نمی‌شود. بر قسمتی از دفتر زندگی که فرد از چهارچوب‌های عادی و بسته زندگی خارج می‌شود و سوار بر بال عشق و عقل و ایمان با تکیه بر علم و دانش آگاهی پرچم روشنایی و حرکت را در دست می‌گیرد و ای‌کاش که همه راهنمایان عزیز لحظه به لحظه قدردان تمام این مسیر و فرآیند باشد و شکرگذار کسانی که در این مسیر زحمت کشیدند و تمام عواملی که دست به دست هم دارند تا کمی به معنای درست و اصولی بیاموزد و الگوی نور و روشنایی شود و با عشق خلوص تمام آنچه خودش کسب کرده طبق اخلاص به دیگران هدیه کند. فرصت محدودی که در اختیار یک راهنما قرار می‌گیرد به نظرم برجسته‌ترین و مهم‌ترین بخش زندگی و عمر او محسوب می‌شود که می‌تواند بسیار پر محتوا و سودمند باشد و اثرات آن باقی و جاودان است، هم برای خودش، هم برای دیگران که به درستی هدایت بشوند. در جهت انجام عمل سالم گام پردارند. با آرزوی موفقیت و روز افزون برای راهنمای بزرگ جناب مهندس دژاکام و تمام راهنماهای عاشق کنگره 60 در مسیر خدمت.

نویسنده: راهنما همسفر فهمیه
ویراستاری و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ارتش