زنجیره محبت زنجیر زیبایی است که با انتقال دانش از راهنما به رهجو اتفاق افتاده و چیزی جز عشق نیست و دفتری است که هیچ وقت بسته نخواهد شد. با فرارسیدن هفته راهنما مصاحبهای با راهنمایان همسفران نمایندگی ابوریحان تهیه کردهایم که تقدیم نگاهتان میشود.

راهنما همسفر سمیه (لژیون ۸)
مهمترین دلیل شما برای شرکت در آزمون راهنمایی و احساس شما پس از قبول شدن و تشکیل لژیون چه بود؟
ممنونم از سوال زیبا و کلیدی که پرسیدید و مرا به یاد روزهایی انداختید که این خواسته در من شکل گرفت و خداوند را سپاسگزارم که توفیق داد این خواسته به واقعیت تبدیل شود. من در هر مرحله و هر جایگاه رهجوی کنگره هستم و در حال آموزش زمانی که سفر اول بودم و شرایط سختی داشتم، زمانهایی که با وجود پر از خشم و کینه و تنفر وارد کنگره میشدم کنگره و راهنمای خوبم با آموزشهای کنگره دلم را آرام میکرد و تاریکیها را از وجودم پاکسازی و نور را به من هدیه میداد و به من آرامش هدیه می داد. ناباوری، ترس، ناامیدی و منیت مرا به باور عشق و محبت تبدیل میکردند و با آموزشهای خوبشان مرا به نقطه تفکر هدایت میکردند، به من شجاعت و اعتماد به نفس میدادند تا تجربه کنم، ظرفیتم و شناختم و آگاهیام بالا تر برود، آموزشهای کنگره و راهنمای خوبم را هیچ وقت فراموش نمیکنم، فراموش نمیکنم از کجا و با چه شرایطی به کجا و به چه چیزهای با ارزشی دست پیدا کردم. زمانی که به سفر دوم رسیدم، در دلم جرقه نوری زده شد، از خدمتهای کوچک شروع کردم و حال خوب و انرژی کسب کردم، قدم به قدم جلو آمدم تا نقطه تحمل و آگاهی من بالاتر برود تا جایی که در وجودم خواستم راهنما بشوم تا بتوانم به دیگرانی که مانند من روزی پر از تاریک، رنج و عذاب بودند کمک کنم، البته این کمک باز هم برای یادگیری و آموزش و کمک به خودم بود. من میخواستم بیشتر آموزش بگیریم بیشتر خود را بشناسم و خداوند بذر راهنما شدن را در دلم کاشت، با تمام وجودم سعی و تلاش کردم تا به این امر یا خواسته برسم و خداوند را شکرگزارم که رسیدم. بعد از قبولی بارها و بارها و در تمام لحظات تا به امروز خداوند را شکرگزاری و سپاسگزاری کردم که توفیق داد در این جایگاه قرار بگیرم. خیلی خوشحالم در این بُعد در کنگره خدمتگزار هستم و میتوانم با خدمت کردن خودم را بیشتر بشناسم و آموزش بگیرم و کسب انرژی کنم. در مورد تشکیل لژیون باز هم از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر و قدردانی میکنم تا به من اجازه دادند در لژیونی که آن را به امانت به من سپردهاند خدمت کنم خیلی احساس قشنگ و شیرینی از داشتن این خدمت و این لژیون دارم. لژیون من پر از عشق و محبت و آموزش است و من توفیق دارم مسئولیت این لژیون را داشته باشم و افتخار می کنم به این لژیون و اعضای خوب.
بزرگترین موهبت راهنمایی برای شما چه بوده و از نظر شما این جایگاه چه کمکی به شخص میکند؟
خداوند اجازه خدمت به مخلوقاتش را به هر کسی نمیدهد و برایش مهم است فردی که خدمتگزار مخلوقاتش است خوب آموزش بگیرد و در حال رشد و تغییر باشد. در این مسیر خدمتی، لطف خداوند شامل حال من بوده که مرا در این جایگاه قرار داد تا بیشتر آموزش بگیرم به خود شناسی برسم و دیدگاهم به خودم و انسان ها و هستی تغییر کند. خداوند در این جایگاه فرصتی به من اهدا کرد تا بیشتر نقاط ضعف و تاریکی خود را ببینم و روی آن متمرکز شوم و شیرینترین قسمت در این جایگاه، دیدن تغییر انسانها و تغییر شرایط سخت و حال رهجوها و تبدیل و حال خوش و خوشحالی و تغییرات چشم گیر شرایط زندگیشان است. به نظر من تمام اینها موهبت خداوند است به من تا ببینم و بشنوم و ایمانم قویتر شود و معنی عشق و محبت را بیشتر لمس کنم. به من در این جایگاه فرصت داده شده که از رهجوها، از آموزشهای کنگره، از انرژیای که بابت خدمت کردن به دست میآورم، برای تغییر و آموزش و یادگیری خودم استفاده کنم و بتوانم به حال خوش و آرامش برسم تا بتوانم زندگی خوب در کنار عزیزان را تجربه کنم.

راهنما همسفر معصومه (لژیون ۱۴)
انتظار شما از رهجوهایتان چیست؟
کنگره یک راه و مسیر است، کنگره یک تفکر والا از طرف آقای مهندس است و هر کس که وارد کنگره میشود اول عشق و محبت و آموزش و حال خوب دریافت میکند و بعد چشمهای از دل تاریکیهای درونیاش روشن میشود و خواستار خدمت است. فرقی نمیکند در چه جایگاهی و اگر من خوب آموزش بگیرم درک می کنم که انتظاری از کسی نداشته باشم. سراسر کنگره عشق و محبت است و فقط تمنای دل میخواهد برای دریافت این همه عشق و محبت و انرژی مثبت. کنگره حقیقت است حقیقتی که پایانی ندارد. من در کنگره یاد گرفتم ببخشم آن هم بدون چشم داشت، عشق بلاعوض داشته باشم.
به راستی این عشق بلاعوض چیست؟
عشق بلاعوض به دیدگاه من یعنی من زمانی که در رنج و عذاب بودم وقتی دستان خداوند به وسیله دستان بندگانش دستانم را بدون توقعی گرفت و به من کمک کردند تا از آن ظلمت خارج شوم و روشنایی را لمس کنم و شادی و حال خوش داشته باشم و با آموزش آگاهی و علم کنگره تغییر کنم من هم جزئی از این سیستم الهی هستم و باشم من هم بدون چشم داشت، عشق و محبت خودم را ببخشم همیشه استاد میفرماید: از طبیعت الگو بگیرد، یکی از این الگوها این است تمام هستی و حیات بدون چشم داشت و توقعی هر آنچه که دارند و تولید میکنند از روی عشق و محبت به انسانها میبخشند، من هم هر آنچه که آموزش گرفتم به دیگران انتقال بدهم استاد چه زیبا فرمودند: زکات علم به انتشار آن است. تنها انتظار من از رهجوهای لژیون این است که خوب آموزش بگیرند و در مسیر کنگره عدالت و عمل سالم و معرفت پیش روی خود قرار بدهند، آنها رهجوهای کنگره هستند و باید کمک کنند تا این کنگره و این شجره طیبه ادامه دار باشد و کمکی باشند برای پایداری و ماندگاری کنگره، همچنین سعی کنند خوب آموزش بگیرند و آن آموزشها را کاربردی کنند تا به توانایی و یادگیری آنها اضافه شود برای درست زندگی کردن و لذت بردن از زندگی و نعمتهای خداوند، برای تغییر خود خوب تلاش کنند تا الگوهای بدون نقص باشند، نه تنها برای کنگره بلکه برای جامعه و خانواده.

راهنما همسفر فاطمه (لژیون۱۲)
مهمترین دلیل شما برای شرکت در آزمون راهنمایی و احساس شما پس از قبول شدن و تشکیل لژیون چه بود؟
مهمترین دلیل من برای شرکت در آزمون این تفکر و دیدگاه بود که بتوانم دردی از دردمندان کم کنم و همینطور که به من کمک شد تا به حال خوش و آرامش برسم پس حالا به شکرانه این حال خوب وظیفه خود دانستم که تلاش کنم تا این جایگاه را کسب کنم و دلیل بعدی سپاس گزاری از خداوند و راهنمای عزیزم بود که اشتیاقم را بیشتر میکرد. احساس من بعد از قبولی واقعا وصف نشدنی و در واقع باوری در ناباوری بود و بسیار حال عجیبی داشتم که توام با شوق و لذت بود.
بزرگترین موهبت راهنمایی برای شما چه بوده و از نظر شما این جایگاه چه کمکی به شخص (راهنما) میکند؟
بزرگترین موهبت این بود که لیاقت و سعادت خدمت به من داده شد که بتوانم به همه عشق و محبت یکسان داشته باشم جایگاه راهنمایی واقعا جایگاه مقدس و ارزشمندی برای من است این جایگاه پر از آموزش برای من بود و توانستم که با گرههای وجودی خودم که در رهجو هم میدیدم روبرو بشوم و اول برای خودم حلش کنم و بعد به رهجو راهنمایی بدهم.
انجام مصاحبه: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
172