جلسه شانزدهم از دوره پنجاه و سوم کارگاههای آموزشی مجازی همسفران نمایندگی حکیم هیدجی به استادی همسفر لیلا، با دستور جلسه « هفته راهنما » روز شنبه ۲۷ بهمن ماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
اول خدای خودم را شاکر و سپاسگزارم که به من اجازه ورود به کنگره را داد تا به روزنه امید و روشنایی برسم و بعد از عزیزانی که خدمتگزاران سایت هستند تشکر میکنم که به من فرصت خدمتگزاری کردن را دادند و بعد تشکر ویژه را از راهنمای خودم خانم مهین عزیزم دارم که من را به عنوان یه رهجو قبول کردند و فرصت خدمت کردند را بهم دادند تا آموزش ببینم. دستور جلسه در مورد « هفته راهنما »است.
اول به رسم ادب این هفته پرشگون رو در رأس به آقای مهندس عزیز و خانواده محترمشان تبریک میگویم، ما همه رهجوی آقای مهندس هستیم و بعد به تک تک راهنمایان تبریک عرض میکنم، به ویژه راهنمای خودم خانم مهین بزرگوار تبریک میگویم که به صورت چراغ خاموش خدمت میکنند. آقای مهندس میفرمایند؛ راهنمایان کنگره ۶۰ مانند موتورهای کنگره هستند و ما باید از درون نگاه کنیم که آنها چه کاری انجام میدهند و چگونه خدمت میکنند.
خود آنها با اینکه چقدر مشکلات دارند ولی باز هم به کنگره میآیند و به خدمت خودشون ادامه میدهند، به درد و دل رهجو گوش میدهند و راهکار ارائه میدهند، مشکل رهجو را حل میکنند و بی تفاوت نیستند. یک رهجو نباید ناسپاس باشد، من اگر اینجا هستم باید بدونم راهنما برای من چهکار کرده است، اول یه نیم نگاهی به گذشتم بکنم با چه وضعیتی آمدم کنگره و الان چه وضعی دارم.
اگر دارم خدمت میکنم و حالم خوب است و لبخند میزنم، به لطف چه کسی بوده، چه کسی من را از تاریکی بیرون کشیده است و به سمت روشنایی هدایتم کرده است، همه این کارها را راهنمایم انجام داده است، پس باید قدردان زحماتش باشم و باید همیشه سپاسگزار او باشم، یک قسمت از تشکر من، فرمانبرداری من است و یک قسمت، خدمت کردن در کنگره است ولی قسمت اصلی تشکر با پاکت است.
باید به صورت پاکت به اندازه چیزی که دریافت کردهام و به اندازه روزهایی که از زندگیاش گذشته تا من به حال خوش برسم، به اندازه تمام وقتی که واسه من گذاشت تشکر کنم. میتواند با زبان باشد، قلبی باشد و یا با خدمت کردند باشد وقتی رهجویی در حال خدمت کردند باشد، راهنما نگاه میکند و خوشحال میشود. ما خیلی وقتها تشکر کردن بلد نیستیم ولی کنگره این را به ما آموزش داده است، باید درقبال هر کاری تشکر کنیم.
یک پدر و مادر چقدر واسه فرزندان زحمت میکشند ولی در عوض فرزند چگونه جبران میکند، فوری سهم میخواد و به فکر ارث و میراث است و به فکر پدر و مادر نیست و نمیگویند، که چهقدر برایمان زحمت کشیدند تا به این سن برسیم. تشکر کردند را به ما کنگره آموزش داده است، تا در قبال زحمات راهنما چگونه بایستی تشکر کنیم، حتی خود راهنمایان هم باید از راهنماهای خودشان تشکر وقدر دانی کنند.
یک راهنما خدمت صادقانه انجام میدهد، یک خدمت دلی، یک معلمی که تمام وقت خود را وقف رهجو میکند، تا یک فرد را از تاریکی به سمت روشنایی هدایت کند، حالا که وقت قدردانی رسید من باید به نحو احسن از آنها تشکر کنم به اندازه دریافتم، همون انرژی، همون نوری که در زندگیمان آمده است همون اندازه قدردانی کنم.
منی که با هزار درد آمدم، با بیماری آمدم، حالا که درمان شدهام، سرپاشدهام، چرا باید روزهای قبل را فراموش کنم، چرا شاکر خالق و مخلوقش نباشم، من اگر میخواستم دکتر بروم چقدر هزینه ویزیت و دارو میدادم، حالا تازه بدتر هم میشدم ولی حالا در کنگره دارم به صورت رایگان آموزش میبینم، پس اینجا من باید کلاه خودم را قاضی کنم و بگویم من از راهنمایم، من از کنگره، من از لژیون، از لژیون سردار چی گرفتم، الان وقت جبران کردن رسیده است.
با چه حالی رفتم در لژیون اما الان چه حالی دارم، اینها همه آن انرژیی است که از راهنمایم گرفتم، پس وظیفه من با پاکت تشکر کنم، گرچه با پاکت هم جبران نمیشود ولی میتوانم به راهنمایم نشان بدهم یاد گرفتم تشکر کردن را، پس من باید بدانم که کجا احیا شدم، باید بدانم کجا متولد شدم. خداوند در قبال زحمات راهنماها خودش بهآنها انرژی و توان و قدرت را میدهد، که به خدمت خودشان ادمه بدهند و تمام انسانهای گرفتار را نجات دهند.
من باید دست بوس راهنمایم باشم و به اندازه دریافتم جبران کنم. در آخر از راهنمای خوب وزحمتکش خودم خانم مهین بزرگوارم تشکر میکنم و قدردان زحمات ایشان هستم و ازخداوند مهربان طول عمر با عزت و افتخار برای آقای مهندس عزیز خواستارم.
نویسنده و تایپ: همسفر لیلا رهجوی، راهنما همسفر مهین ( لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر فرنوش رهجوی، راهنما همسفر مهین ( نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی حکیم هیدجی
- تعداد بازدید از این مطلب :
808