قانون جهان برمبنا دریافت و پرداخت است

آموزش و خدمت در کنگره مکمّل یکدیگر هستند و هردو آن‌ها ستون‌های محکمی برای ساخته‌شدنمان در کنگره به شمار می‌آیند. افرادی که آموزش می‌بینند و قصد تغییرات مثبت را در خود دارند به بهانه‌ تکمیل آموزش‌هایشان در کنگره خدمت می‌کنند و خدمتگزاربودن نمونه بارز تغییرات در مسافران و همسفران می‌باشد. وقتی آموزش درست و خدمت درست در کنار هم قرار بگیرند منجر به آفرینش عشق و محبت می‌شوند و آن‌وقت است که حاضر هستند هرگونه خدمتی را به بهانه‌ عاشقی به‌درستی انجام دهند. در خدمت زوجی آموزش‌دیده، خدمتگزار و مهربان مسافر عسگر و همسفر اکرم در جایگاه راهنمایی هستیم و دقایقی در کنار این عزیزان به گفتگو می‌نشینیم و شما را به خواندن این گفتگو زیبا دعوت می‌کنیم.

زوج راهنما و خدمت‌گزار مسافر عسگر و همسفر اکرم با انتی‌ایکس تریاک‌کشیدنی وارد کنگره شدند به روش DST و با داروی درمان OT به مدت ۱۰ ماه و ۲۰ روز با راهنما مسافر محمود عموزاد و همسفر رقیه سفر کردند، رهایی از دام اعتیاد ۳ سال و ۲ ماه  و مسافر عسگر یک سفر سیگار داشتند با راهنمایی آقا الیاس رهایی ۳۰ ماه.

کنگره و خدمت‌کردن در کنگره چه تأثیری در زندگی مشترک شما داشته است؟

مسافر عسگر:
زندگی به هر شکلی پیش می‌رود. همه در تلاش هستند که راه بهتری پیدا کنند، همه فعالیت‌های انسان‌ها برای بهترکردن زندگی است؛ ولی راه مناسب که در دسترس همگان باشد در همه سطوح جامعه خصوصاً از لحاظ جهان‌بینی وجود ندارد. با ورود به کنگره و دریافت آموزش‌های لازم خدا را شکر به یک آرامش نسبی در زندگی‌مان رسیدیم.
همسفر اکرم:
وقتی به زندگی قبل و بعد از کنگره نگاه می‌کنم اصلاً قابل مقایسه نیست. نگاه من نسبت به مسائل و مشکلات زندگی عوض شده و از آقای مهندس یاد گرفتم مشکلات رحمت خداوند است. حضور در کنگره، آموزش و خدمت‌کردن باعث آگاهی و بیداری انسان می‌شود و این بستگی به من دارد که چه‌قدر به بیداری رسیده باشم و این تاثیرات و تغییرات را ببینم.

چرا برای شما خدمت‌کردن در کنگره خسته‌کننده نیست؟

مسافر عسگر:
چون کار دل است، اگر پول در میان بود به جایی می‌رسیدم که دیگر کافی است؛ ولی چون کار با دل است انتها ندارد. اینکه باری از دوش همنوع برداری، لذت‌بخش است و به حال خوبی می‌رسیم. این کار این‌قدر ارزشمند است که شیخ اجل سعدی می‌فرماید: تو کز محنت دیگران بی‌غمی☆ نشاید که نامت نهند آدمی.

همسفر اکرم:
کسی که در کنگره و در مسیر صراط‌مستقیم باشد هیچ‌وقت خسته نمی‌شود، ان‌شاءالله بتوانم به آن شناخت و آگاهی لازم برسم. خدا را شکر می‌کنم اجازه خدمت به من داده شد و هر قدمی در کنگره برمی‌دارم، اول خودم انرژی می‌گیرم. من مدت ۴ سال بدون مسافر به کنگره می‌آمدم و طبق قانون آن زمان چون مسافر نداشتم اجازه خدمت‌کردن هم نداشتم و بعد از اینکه مسافرم وارد کنگره شد و سفرش را شروع کرد به من اجازه خدمت‌کردن داده شد و در این مدت چند سال تشنه خدمت‌کردن بودم. بابت خدمت‌کردن در این چند سال خیلی محرومیت کشیدم، الان که این توفیق به من داده شد از خداوند می‌خواهم تا زمانی‌که اجازه حیات دارم در کنگره ماندگار باشم و خدمت کنم.

امروز کنگره در زندگی شما عزیزان چه اولویتی دارد؟

مسافر عسگر:
کنگره به زندگی من نظم داد. هر چیزی در جای خودش انجام می‌شود، حتی خوابیدن در زندگی‌مان وقت و ساعت دارد، دیگر هر کاری در هر جا و باری بهر جهت نیست. به هر قیمتی هر کاری نمی‌کنم؛ ولی سعی می‌کنم کار کنگره که بر عهده من است بر زمین نماند؛ چون هر کار معنوی با خودش بار مادی به همراه دارد.
همسفر اکرم:
کنگره من را با خود واقعی من روبرو کرد، خانواده و عزیزانم را به من برگرداند. سلامتی، حال‌خوش، آرامش و برکت در زندگی من جاریست. من همه این نعمت‌ها و برکات را مدیون کنگره، آقای مهندس و خانواده محترمشان و راهنماهای عزیزم هستم. عزیزی از من سوال کرد که چرا روز ازدواج پسرت به کنگره آمدی؟ من در جواب به ایشان گفتم؛ امروز روز خیلی خوبی برای من است و اگر کنگره نبود من نبودم، خانواده‌ام نبودند و من این روز قشنگ را تجربه نمی‌کردم. من به جرات می‌گویم کنگره و خدمت در کنگره از اولویت‌های اول زندگی من است.

پیام شما برای همسفرانی که از همراهی با مسافر خود خسته شدند، چیست؟

مسافر عسگر:
ادامه دادن و باز نماندن از راه خیلی مهم است. از آب نرم‌تر و از سنگ سخت‌تر در طبیعت نداریم؛ ولی همان قطره آب وقتی به‌طور مستمر و ادامه‌دار روی سنگ سخت می‌ریزد سنگ را سوراخ می‌کند؛ ولی این کار باید با آموزش باشد نه اینکه سرخود که بیشتر به فراری‌دادن شخص مسافر می‌انجامد. 

همسفر اکرم:

تا زمانی‌که من همسفر به‌خاطر مسافرم به کنگره بیایم، هر جا که مسافرم درست عمل نکند، خسته می‌شوم و حالم خراب می‌شود. هرزمانی‌که دوربین را سمت خودم بگیرم و آموزش‌ها را روی خودم کاربردی کنم و به مسائل درون خودم بپردازم؛ حتی اگر مسافر من تا آخر عمرش مصرف‌کننده بماند حالم خراب نمی‌شود.

چه انگیزه‌ای باعث شد در کنار هم برای جایگاه راهنمایی اقدام کنید. آیا در این مسیر موفق بوده‌اید؟

مسافر عسگر:
اینکه موفق بوده‌ایم یا نه باید در نتیجه معلوم شود، فعلاً شکر خدا و به لطف کنگره مشغول انجام وظیفه هستیم؛ چون همه کسانی که مصرف‌کننده هستند دردهای مشترک دارند، من و خانواده‌ام هم رنج این معضل را کشیده‌ایم و امروز با نظر لطف خداوند و زحمت‌های آقای مهندس و دیگر عزیزان که برای درمان من زحمت کشیدند و من را از ته چاه تاریک اعتیاد به دنیای آزادی و رهایی رسانده‌اند و من لذت رهایی را می‌چشم من و همسفرم بر خود واجب می‌دانیم که هر چند اندک؛ ولی تأثیرگذار در بهره‌مند‌شدن دیگر عزیزان که گرفتار این دام هستند در لذت رهایی آنان شریک باشیم.

همسفر اکرم:
قانون جهان برمبنای دریافت و پرداخت است. قبل از اینکه من به کنگره چیزی بدهم، اول بدون قیدوشرط دریافت کردم و به آرامش، سلامتی و حتی بالاتر از آن‌چه در تصور و خواسته من بود، رسیدم. امروز وظیفه خود می‌دانم پرداختی خود را نسبت به کنگره انجام دادم که باز هم برکت و حال‌خوش به من باز می‌گردد. دیگران کاشتند و ما خوردیم☆ ما می‌کاریم که دیگران بخورند. اینکه در این مسیر موفق بوده‌ام یا نه، موفقیت یک راهنما پایان ۴ سال خدمت مشخص می‌شود که عملکرد راهنما در دوره ۴ سال خدمت چگونه بوده است.

چه تغییراتی در خود و خانواده  بعد از ورود به کنگره حس کرده‌اید؟

مسافر عسگر:
من تحصیلات دانشگاهی دارم و زیاد کتاب خواندم؛ ولی بی‌اغراق بگویم که خیلی چیزها را در مورد انسان و قوانین حاکم بر هستی نمی‌دانستم و آن‌قدری هم که جسته و گریخته می‌دانستم، برای من اجرایی نبود و برای من جزء دانایی عام بود؛ ولی از وقتی که از آموزش‌های کنگره برخوردار شدم، سعی در کاربردی‌کردن دانسته‌هایم دارم و نظم خاصی در زندگی‌مان به‌وجود آمده است و شکر خدا همه راضی از حضور در کنگره هستیم.
همسفر اکرم:
تا قبل از کنگره ظاهر زندگی خودم را آرام و خوب نشان می‌دادم که در واقع این‌طور نبود. بعد از ورود به کنگره یاد گرفتم فقط روی وجود، تفکر، تلاش و آموزش خودم حساب کنم. مسائل و مشکلات زندگی پشت‌سرهم می‌آیند؛ شاید سخت‌تر از قبل این ما هستیم که تغییر کرده‌ایم و با وجود مشکلات حالمان خوب است و از زندگی با وجود کم‌وکاستی لذت می‌بریم.

از نظر شما نقش همسفر در به‌تعادل‌رسیدن مسافر چگونه است؟

مسافر عسگر:
سوال جالبی است حداقل در مورد خودم در شرایطی که دچارش بودم. شخص مصرف‌کننده شرح حالش دقیقاً مثل موجودی است که در تله گیر کرده و عملاً هیچ کاری از او ساخته نیست و چشمش به کمک یکی دیگر است که او را نجات بدهد و چه خوب است که آن یک نفر همسرش باشد و به‌عنوان همسفر با آموزش و آگاهی در کنار بیمارش باشد. پرخاشگری‌اش هم به‌خاطر مصرف مواد و غروری است که شکسته شد که دیگر کاری از دستش بر نمی‌آید.
همسفر اکرم:
یک همسفر با بهره‌گیری از آموزش‌های ناب کنگره می‌تواند شرایط را برای سفر درست هموار نماید و فضا منزل را با مدیریت خود به آرامش برساند. اگر همسفر نقش خود را درست اجرا کند، مسافر در طول سفر رنج کمتری را تحمل می‌کند. اگر من به‌عنوان همسفر، مسافرم را با همه خوبی‌ها و بدی‌ها دوست داشته باشم این حس را به مسافرم هم انتقال می‌دهم. 

به‌نظر شما یک خدمتگزار واقعی چه ویژگی‌هایی باید در جهت رشد و اهداف کنگره داشته باشد؟

مسافر عسگر:
اگر بشود اسم خدمتگزار را روی بنده بگذارید. کاری که در کنگره انجام می‌دهیم به‌خاطر دریافت حال‌خوش است؛ پس در ابتدا دارم به خودم خدمت می‌کنم، من به کنگره نیامدم که بگویم من فلان چیز را می‌دانم. در کنگره همه‌چیز مشخص شده است و من باید در چهارچوب قوانین کنگره حرکت کنم و مهمترین چیز در این مسیر گوش به‌فرمان بودن است.
همسفر اکرم:
از نظر من مهمترین ویژگی عضو کنگره بودن، رعایت اصول، قوانین و حرمت کنگره و فرمانبرداربودن است. کسی که حرمت کنگره را رعایت کند و فرمانبردار کنگره و راهنما خود باشد در ادامه می‌تواند خدمتگزار واقعی کنگره باشد.

مسافر محترم بفرمایید آیا حضور همسفر شما در جلسات کنگره۶۰ تأثیری برای ورود شما به کنگره داشت؟

حتماً از تاثیر حضور ایشان است که پای من به کنگره باز شد و با آموزش‌هایی که ایشان در کنگره دریافت نمودند، باعث شدند که من سفر کم‌فرازوفرودی را تجربه کنم و بنده همیشه سپاسگزار همسفرم هستم به‌جهت اینکه خیلی مسر و پرتلاش روی هدفی که داشتند که همان نجات زندگی مشترک بود، مانده‌اند. چهار سال در گرما و سرما و از یک طرف هم من که بسیار لجباز، پرادعا و دائماً بهانه‌جویی می‌کردم که ایشان را از مسیر کنگره خارج کنم تا از من نخواهد که به کنگره بیایم، کار ساده‌ای نیست؛ ولی نتیجه آن همه سختی، شیرین بود. کسی که اذنش را صادر می‌کند شرایطش را هم فراهم می‌کند.

خانم اکرم عزیز ما شاهد بودیم چندین سال شما بدون مسافر به سفر خود ادامه داده‌اید، چه چیزی باعث شد شما ایستادگی کنید و چه امیدی در شما بود؟ پیام شما برای این نوع همسفران چیست؟

این لطف خداوند و آقای مهندس بود که به من اجازه داده شد تا بدون مسافر مدت ۴ سال آموزش بگیرم. در طول این سال‌ها  آموزش و امیدی که راهنما عزیزم خانم رقیه به من می‌دادند و عشق و محبتی که از همسفران عزیز شعبه دریافت می‌کردم، نور امید در دلم زنده می‌ماند، رهایی‌های شعبه دلم را قرص می‌کرد و روز به روز ایمان و باورم نسبت به کنگره بیشتر می‌شد. سال‌های اول توفیق دیدار آقای مهندس در پارک طالقانی برای من مهیا شد و با آقای مهندس در مورد مسافرم صحبت کردم. ایشان فرمودند: شما بیا آموزش بگیر مسافر شما هم می‌آید و «نوبت باران محفوظ است». با شنیدن این صحبت آقای مهندس دلم  قرص‌تر شد و هر روز مصمم‌تر از روز قبل به شعبه می‌آمدم و خدا را شکر مثل همیشه لطف خداوند شامل حال ما شد و اتفاقات قشنگ که سال‌ها انتظارش را کشیدم، محقق شد. پیام من به همسفرانی که در این مسیر تنها سفر می‌کنند این است که صبر داشته باشند و در کنار صبر، بی‌صبری نداشته باشند. به فرموده آقای مهندس «نوبت باران محفوظ است».

کلام آخر:

مسافر عسگر:
من و خانواده‌ام همیشه سپاسگزار خدا و مدیون آقای مهندس و خانواده محترمشان هستیم و سپاسگزار راهنما محترم آقا محمود عموزاد؛ چون من واقعاً چنین حسی ندارم الان که این‌جا هستم به‌خاطر این است که یک روزی مصرف‌کننده بودم و برای درمان‌اعتیاد به کنگره آمدم، واقعاً کنگره چیزی فراتر از درمان‌اعتیاد است؛ برای کسی که خواهان انسان‌بودن باشد.

همسفر اکرم:
شاکر خداوند و سپاسگزار آقای مهندس و خانواده محترمشان هستم و از راهنماهای عزیزم خانم رقیه و خانم الهام و همه عزیزانی که در طول این چند سال خدمت خالصانه انجام دادند، بی‌نهایت سپاسگزارم.

از زوج خدمتگزار همسفر اکرم و مسافر عسگر کمال تشکر را داریم که وقت ارزشمند خودشان را در اختیار ما گذاشتند. ان‌شاءالله نور این خدمات در زندگی‌شان جاری باشد، عاقبت بخیری و حال خوش را برای خانوادشان از خداوند خواستاریم.

تهیه گزارش و طراح سوال: همسفر نرگس (لژیون آزاد)
عکاس : همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
نمایندگی همسفران نیما‌یوشیج بهشهر