English Version
This Site Is Available In English

وادی‌ها همه کلام الهی هستند

وادی‌ها همه کلام الهی هستند

جلسه دهم از دوره دهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی دلیجان با استادی مرزبان مسافر دانیال، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر میلاد، با دستور جلسه:" وادی سیزدهم و تاثیر آن بر روی من"، روز چهارشنبه مورخ ۲۴ بهمن ماه ۱۴۰۳ در ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان دانیال هستم یک مسافر؛ خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم، از آقای مهندس و خانواده‌ی محترمشان سپاسگزارم که اجازه دادند امروز در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم و خدمت کنم. سپاسگزاری می‌کنم از تمام خدمتگزاران این شعبه به خصوص آقا محمد بهروز راهنمای لژیون سوم که اجازه خدمت در این جایگاه را امروز به من دادند. دستور جلسه وادی سیزدهم است؛ پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. دستور جلسه هفته قبل وادی دوازدهم بود با این عنوان که: در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود.

میخواهم یک بازگشتی به گذشته‌ی خودم داشته باشم که وادی دوازدهم را مجسم می‌کنم در ذهن خودم؛ روزگاری بود که من ذره ذره متد دی اس تی شیطان را شروع کردم و به جایی رسیدم که خسته شدم و با ورود به کنگره یک نوری را مشاهده کردم و دنبالش کردم، رسیدم به وادی سیزدهم:" پایان هر نقطه سر‌آغاز خط دیگریست". ۱۰ ماه الی ۱۰ماه و نیم سفر کردم زیر نظر راهنمای محترم آقای فهیمی و به ر‌هایی رسیدم. بعد از ر‌هایی وارد سفردوم شدم. هر مسافری که وارد می‌شود در کنگره همین اتفاق برای او می‌افتد. از روزی که وارد لژیون می‌شود تا روزی که به ر‌هایی می‌رسد. اما در مورد وادی سیزدهم یک مثالی را آقای مهندس زده‌اند آن هم راجع به دلو آبی است که داخل چاه می‌گردد.

همین اتفاق در سفر اول برای من افتاد؛ وقتی من زیر نظر راهنما رفتم آن دلو خالی آب را به طناب آویزان کردم و فرستادم پایین چون می‌دیدم آب زلال آن پایین هست. منظور آقای مهندس از آب زلال همان نهر‌های عشق است که در وادی سیزدهم به آن اشاره می‌کند. طبیعتاً آن دلو وقتی ذره ذره پایین می‌رود زیر نظر راهنما نباید به دیواره‌ی چاه برخورد کند چون اگر برخورد کند آب گلی می‌شود وبه آب زلال من نمی‌رسم. من اگر مرتب اجرا کنم صحبت‌های‌ایشان را خیلی آرام دلو به آب می‌رسد و لحظه‌ای می‌رسد که دلو داخل آب می‌شود و پر آب می‌شود و آن لحظه از نظر من گرفتن گل ر‌هایی از آقای مهندس است که امروز عباس گل ر‌هایی گرفته است به او تبریک می‌گویم همچنین به احمد تبریک می‌گویم وبه علیار که هفته‌ی قبل گل ر‌هایی گرفت نیز تبریک عرض می کنم.

زمانی که گل ر‌هایی را از دستان آقای مهندس گرفتم یعنی ۱۰ماه‌ونیم سفر تمام شده و جسم من به تعادل رسیده است و دیگر وسوسه نمی‌شوم، برای سیگار هم دیگر وسوسه نمی‌شوم و وارد دنیای دیگری می‌شوم، دنیایی که خداوند وعده‌اش را داده است و بعد از طی کردن مسیر باید به آن برسم و بعد وارد سفر دوم که می‌شوم که آن دلو را آقای مهندس مثال می‌زند بر گشتن آن دلو پر از آب که به بالا می‌آید راحت نیست، یعنی در سفر دوم یک مسافر همه‌ی ضد ارزش‌ها را شناخته است همه‌ی آن عنکبوت‌های کنار چاه، سنگریزه‌ها و ریشه‌های درخت و به طور کلی همه‌ی ضد ارزش‌ها را در سفر اول راهنما به من معرفی کرد و گفت که این خطرات هست و حالا آن آب را که می‌خواهم بالا بیاورم خطرات را دیگر می‌شناسم و باید با آن‌ها مبارزه کنم، ذره ذره که من دلو را می‌کشم بالا روی زمین که رسید حالا باید ببینم حال خوش را دارم یا نه؛ امروز اگر کسی در خیابان با من بد حرف زد آیا من کنترل دارم؟  آیا دانیال سرش را پایین میاندازد و گذشت می‌کند یا نه؟ با یک واکنش بدتر و سخن زشت‌تر جوابش را می‌دهم؟ این چیزی است که من خیلی وقت‌ها نمی‌توانستم با آن کنار بیایم. اگر اشتباه نکنم آقای مهندس می‌گویند که نوشتن ۱۲ وادی چند ماه طول کشید ولی نوشتن وادی سیزدهم و چهاردهم چندین سال طول کشید. من نمی‌توانم در وادی سیزدهم مطلب را باز کنم.

به همان اندازه که خودم درک و شناخت و آگاهی دارم توضیح می‌دهم. هر کس به اندازه‌ی شناخت و برداشت و آگاهی خودش می‌تواند در مورد وادی سیزدهم توضیح دهد. نه تنها وادی سیزدهم بلکه همه‌ی وادی‌ها را وقتی نگاه می‌کنم همینطور هستند. آقای مهندس در سی دی کلمه می‌گویند که من دارم کلام الهی را به مردم می‌رسانم و وادی‌ها همه کلام الهی هستند. یعنی اگر یک جایی که حرفی که خوب هست و به دل من بنشیند آن کلام، کلام الهی است اما اگر دیدم نه مشکلی درش هست باید بدانم که مسیرم را باید تغییر بدهم. ممنون و متشکرم که به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ: مسافر میلاد- رهجوی لژیون سوم 

ویرایش، عکس و ارسال خبر: مرزبان خبری 

نمایندگی دلیجان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .