سفر دوم آغاز خدمت صادقانه می‌باشد

جلسه دهم از سری پنجاه و پنجم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی سلمان فارسی به استادی مسافر فراز، نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر ناصر با دستور جلسه وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من در روز پنجشنبه 25 بهمن ماه 1403 ساعت 16:00 آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

طبق آموزش‌های کنگره۶۰ اعتیاد در سه قسمت جسم، روان و جهان‌بینی در ما تخریب به وجود می‌آورد، برای اینکه هر شخص بتواند به درمان برسد، باید سه ضلع جسم روان و جهان‌بینی به‌موازات یکدیگر رشد کنند. در این وادی می‌فرماید: (پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست) شخصی که به‌عنوان تازه وارد به کنگره60 می‌آید و سفر خود را شروع می‌کند پایان نقطه‌ی مصرف مواد او می‌باشد و آغازی است برای یک نقطه دیگر که رهایی و درمان است، از یک شروع به یک پایان. رهجو هنگامی‌که به کنگره۶۰ می‌آید باید پشت نقطه قرار بگیرد. پشت نقطه قرار گرفتن یعنی چه؟ یک مسابقه دو میدانی را که در نظر بگیرید آن ورزشکارانی که می‌خواهند در مسابقه شرکت کنند در پشت خط آغاز قرار می‌گیرند و باید تابع قوانین آن مسابقه باشند تا ‌مسابقه را انجام بگیرد، برای مثال همه متحدالشکل هستند، از مدت زمان این مسابقه و مسافت آن هم آگاه هستند.

رهجو سفر اولی هم باید حرمت و قوانین کنگره۶۰ را قبول کند و آگاه باشد که درمان در کنگره۶۰ با روش D.S.T و داروی OTانجام می‌گردد. رهجو باید در قالب کنگره ۶۰ قرار بگیرد و قرار نیست کنگره ۶۰ در قالب منِ رهجو قرار بگیرد. در کنگره۶۰ بایستی به روش D.S.T متد درمان، راهنمای محترم و به خود نیز ایمان داشته باشیم تا بتوانیم به درمان قطعی برسیم، خيلی روش‌ها را تجربه نمودیم اما به نتیجه نرسیدیم. سفر خود را شروع می‌کنیم و به نقطه پایان که همان رهایی است می‌رسیم. با هر قدمی که من برمی‌دارم این نقطه‌ها شروع می‌شود و در مسیر این نقاط، به یکدیگر متصل می‌گردند تا به آخرین نقطه، که رهایی است برسد. شخصی که وارد سفر دوم می‌شود مصداق وادی سیزدهم (پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست) می‌گردد.

پیام این وادی به ما می‌گوید نمی‌توانی دوباره شروع کنی و خط قبلی را دوباره ادامه دهی، خط قبلی باید کیفیت بالایی داشته باشد که دیگر نیازی به تکرار آن خط نداشته باشیم. همه ما برای به دست آوردن حال خوب و آموزش گرفتن باید وقت بگذاریم و از این زمان، بهترین استفاده و دریافت را بهره‌مند شویم، همیشه کمیت مهم است ولی کیفیت اهمیت بیشتری دارد. امیدوارم که همیشه بتوانیم خط را صحیح بنویسیم که نیازی به تکرار نداشته باشیم. تکرار تاریخ، به ما یادآوری می‌کند که دانایی ما ثابت مانده است و افزایش پیدا نکرده است. یک رهجو بعد از اتمام سفر اول خود، سفر جدیدی آغاز می‌کند و این شروع تازه خدمت صادقانه در کنگره۶۰ می‌باشد.

دستور جلسه دوم

آقا رضا زمانی که وارد لژیون۲۱شد مانند بسیاری از مصرف‌کننده‌گان، ازنظر جسم، ر‌وان و جهان‌بینی تخریب زیادی به خود وارد کرده بود. هنگامی که سفرش را آغاز نمود، به او گفتم این سفری که می‌خواهی انجام‌ بدهی، کاری است هم سخت و هم سهل، از همین ابتدا کفش‌های آهنی خود را بپوش تا بتوانی این سفر را انجام بدهی. اگر می‌خواهی درمان شوی هیچ راهی به غیر از کنگره۶۰  نیست، فقط به‌ تلاش‌ خودت بستگی دارد. طبق قوانین و اصول کنگره۶۰  قدم بردار، ۲ ماه فرمان‌برداری کن اگر نتیجه نگرفتی بعد هر کاری که خواستی انجام‌ بده. آقا رضا شخص مغروری بود اما با آموزش‌ها و فرمان‌برداری به این شخصیت عالی رسید.

هنگامی که به ایشان گفتم در کنار سفر ایکس باید سفر سیگار هم انجام بدهی با وجود ترسی که در اول کار داشت و تخریب روزانه چهار پاکت سیگار باز هم فرمانبرداری نمود و پرونده اعتیاد خود را بایگانی نمود. در سفر دوم خدمتگزار قسمتOT شد و درحال حاضر در قسمت صوتی خدمت می‌نماید. آقا رضا در هفته یک سی دی را بصورت کامل می‌نویسد که باعث خوشحالی من است. از حق نگذریم اگر همسفران ایشان یاری نمی‌کردند سفرشان به این آسانی تمام نمی‌شد، یک خانواده کاملاً کنگره‌ای هستند. هیچ لذتی بالاتر از این نیست، که آموزش‌های کنگره۶۰ را دریافت و این انرژی را در زندگی و اجتماع خرج کنند. از خداوند برای این خانواده بهترین‌ها را خواستارم و امیدوارم در کنگره۶۰ مانا باشند و به خواسته‌هایشان برسند.

اعلام سفر مسافر رضا:

آنتی ایکس مصرفی: شیره خوراکی و دودی، مدت تخریب بیش از30 سال، مدت سفر12 ماه و 1 روز، مدت رهایی 1 سال و 2 ماه، ورزش در کنگره 60 والیبال و تنیس.

آرزوی مسافر رضا:

امیدورام تمام مصرف کنندگان جامعه، در کنگره 60 حضور پیدا کنند.

سخنان مسافر رضا:

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به من فرصتی عطا فرمود تا در این جایگاه قرار بگیرم، از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان تشکر می‌نمایم، از راهنمای خودم آقا فراز بابت زحمات بسیار زیادی که برای من کشیدند تشکر می‌کنم و همیشه مانند یک برادر من را راهنمایی می‌نمودند، حساب بزرگ‌تری یا کوچک‌تری نبود با سخت‌گیری‌های ایشان، باعث شد من در کنگره 60 ماندگار شوم و مانند فلزی که در کوره آتش، آب‌دیده می‌شود آقا فراز من را نیز محکم و آب‌دیده قرارداد، ایشان به‌موقع سختگیری می‌کردند و پس از مدتی هم‌دستم را می‌گرفت.

نیمه‌شبی برادرم با من تماس گرفت و ازمن درخواست نمود به ملاقات پسرش که در استان خاش خدمت سربازی انجام می‌داد برویم، بدون اطلاع و هماهنگی با خانواده‌ام همراه برادرم برای ملاقات پسرش رهسپار شدم صبح همان روز همسفرم تماس گرفت و پرسید، کجایی؟ در جواب گفتم زاهدان، مجدداً پرسید چرا بی‌خبر؟ می‌خواهم بگویم که من در زمان مصرفم چقدر دچار منیت بودم، اما در حال حاضر خدا را شکر می‌نمایم که به دانایی رسیدم و با آن گذشته تاریک برای همیشه خداحافظی نمودم، جدایی از مصرفی که داشتم روش زندگی کردن را نیز بلد نبودم.

تصور می‌کردم باید همیشه در حال کار کردن باشم و کسب درآمد نمایم، برای اینکه بتوانم با خیال راحت به مصرف خود ادامه دهم و از آزادی بسیاری برخوردار باشم مخارج خانه را زیادتر پرداخت می‌کردم. در کنگره60 حضور پیدا کردم، آموزش گرفتم و متوجه شدم، چقدر در زندگی‌ام دچار افسوس و ناراحتی بودم و خانواده‌ام از آرامش و آسایش محروم بودند. اکنون با حضور خانواده‌ام در کنگره 60  آن آرامش و آسایش به زندگی‌ام بازگشت، امیدوارم در کنگره 60 ماندگار باشم و خدمتگزار صدیق کنگره60 باشم.

سخنان راهنمای همسفر، همسفر سمیه:

خداوند را سپاسگزارم که به‌واسطه اولین سال‌روز تولد این خانواده در این جایگاه قرار گرفتم. عرض تبریک و خدا قوت خدمت راهنمای محترم آقای فراز فروغی، اگر آقا رضا رهجو فرمان‌بردار و منظم نبودند امروز در این جایگاه قرار نداشتند واین حس و حال خوب را تجربه نمی‌کردند. به خانواده ایشان تبریک عرض می‌نمایم، به قول راهنمای محترم آقا فراز هیچ لذتی بالاتر از آن نیست که کل خانواده در کنگره۶۰ حضورداشته باشند و از آموزش‌ها بهره‌مند شوند، در این خانواده عشق و محبت موج می‌زند و ما لذت می‌بریم پا به‌پای هم در این مسیر هم‌قدم می‌باشند و حرکت می‌کنند.

عرض تبریک به راهنمایان بخش خانواده، در طول مدت سفر این عزیزان در کنگره۶۰ با آموزش درست این عزیزان را همراهی نمودند. اگر بخواهم از خانم طیبه صحبت نمایم و دلیل اینکه امروز در این جایگاه قرارگرفته‌اند، حس خوب و فرمانبرداری ایشان است و برای عدم ادامه مسیر هیچ‌گونه بهانه‌ای نياوردند و از حرکت بازنایستاد و حضور به‌موقع داشت و در پارک کنگره۶۰ همیشه حضور داشتند. در نوشتن سی دی‌ها تلاش نمودند و توانستند هفته‌ای یک سی دی به بنده تحویل دهند و خوشحالم بابت منظم بودن و حرکت زیبای ایشان و به خاطر حس قشنگی که در کنار هم دیگر دارند لذت می‌برم. امیدوارم توانایی‌هایشان را دست‌کم نگیرند و هردو عزیز با اعتمادبه‌نفس بالا در کنگره۶۰ خدمت نمایند و مانا بمانند.

سخنان همسفر مریم:

خدا را شاکر و سپاسگزارم بابت این لحظه و بابت لمس این جایگاه از آقای مهندس و خانواده‌شان سپاسگزارم بابت این بستر که برای ما فراهم کردند از راهنمای عزیزم خانم مریم صانعی که جای ایشان خیلی در این جلسه خالی بود سپاسگزارم، از خداوند برای ایشان خواستار آرامش ‌و صبر هستم از راهنمای خودم خانم فاطمه فنایی بسیار سپاسگزارم که اجازه دادند من در لژیون ایشان قرار بگیرم، از راهنمای ویلیامم خانم زهرا جعفری سپاسگزارم که در این سفر ما را همراهی کردند و از راهنمای تازه واردین خانم فاطمه تقی زاده تشکر می‌کنم، من تنها عضو خانواده بودم که از مصرف پدرم مشکلی نداشتم وقتی صحبت می‌شد باافتخار می‌گفتم بابایم مصرف‌کننده است ولی از مصرف‌کننده‌هایی است که به فکر خانواده‌اش و بچه‌هایش و آن‌هایی که دوستشان دارد است و مشکلی با این موضوع نداشتم.

تا این‌که آمدیم کنگره 60 من مصرف نیکوتین داشتم و بابا از این موضوع اطلاع نداشتند وقتی گفتم می‌خواهم بیایم لژیون ویلیام با تعجب به من نگاه کردند ولی مانع سفر من نشدند و هیچ مخالفتی نکردند، خیلی از ایشان سپاسگزارم ما به‌واسطه پدر به کنگره 60 آمدیم هرکدام از ما یک سری مشکلاتی داشتیم که با ورود به کنگره ۶۰ مشکلاتمان یکی پس از دیگری حل شد، از آقا فراز تشکر می‌کنم خیلی آموزش ایشان روی پدرم اثر گذاشت و همیشه پدرم میگویند اگر راهنمای دیگر غیر از آقا فراز بود من به رهایی و ‌حال خوش نمی‌رسیدم، در حال حاضر پیوند محبت در خانواده ما بسیار زیاد است اگرنه نمی‌توانستیم این‌طوری در کنار هم باهم صحبت کنیم، زیرا همیشه حرف حرف بابا بود و هر چی ایشان می‌گفتند همه باید می‌گفتند چشم، خدا را شکر می‌کنم که وقتی مسئله‌ای پیش می‌آید راحت می‌توانیم باهم صحبت کنیم و در خصوص خصوصی‌ترین مسائل زندگی راحت می‌توانیم با پدر صحبت و مشورت کنیم. در آخر ازایجنت محترم و مرزبانان تشکر می‌کنم که اجازه دادند ما در کنار مسافرمان جشن بگیریم، ‌هفته راهنما را به همه راهنمایان شعبه سلمان فارسی تبریک میگویم.

سخنان همسفر طیبه:

خدا را شاکرم هستم که در این جایگاه قرار گرفتم، از آقا مهندس دژاکام ممنونم که این بستر را فراهم نمودند. از آقای فراز فروغی تشکر می‌کنم که مانند یک برادر برای ما زحمت کشیدند. از مسافر عزیزم تشکر می‌کنم و از خداوند می‌خواهم که شال راهنمایی را دریافت نمایند. از راهنمای عزیزم خانم سمیه تشکر می‌کنم بسیار برای من زحمت کشیدند تابه‌حال خوش برسم. امیدوارم که به خواسته‌های قلبی خود برسند. از دختران گلم تشکر می‌کنم که پیام کنگره۶۰ را به من دادند. از پسر عزیزم آقا سعید تشکر می‌کنم که در حال سفر هستند. انشاالله سفر خوبی داشته باشند. از ایجنت و مرزبانان محترم و کلیه افرادی که در جشن ما حضور پیدا کردند نیز تشکر می‌نمایم.

سخنان همسفر زهرا:

خداوند بزرگ را شاکر هستم بابت این جایگاه، تشکر می‌کنم از آقا فراز که عشق و محبت را در دل پدرم گذاشتند که باعث شد زندگی ما خیلی زیباتر از قبل بشود و تشکر می‌کنم از همسرم که خداوند بهترین همسفر را قسمت من کردند، همچنین تشکر می‌کنم از راهنمای خوبم خانم سمانه. و اما واژه قشنگ بابا، بابای خوبم، بابای عزیز، مهربان و  بابای صبورم، اگر تا فردا بخواهم صفت‌های خوب را بگویم باز هم کم است، بهترین بابای دنیا را من دارم و بابت آن شاکر خداوند هستم که ۳۵ سال مصرف تخریب کمی نیست، واقعاً کمترین تخریب را به ما وارد کردند خیلی ممنونم بابا و بهت افتخار می‌کنم و برای تمام دختران کنگره۶۰ آرزو می‌کنم که از این حال خوش برخوردار بشوند. کنگره۶۰ خیلی چیزها به من آموخت، اول صبر که اگر مشکلی می‌آید قطعاً بلای زیبایی پشت آن است و باید تحمل نمایم تا به آن حال خوش برسم.

نگارش: گروه مسافرین سایت

ویرایش: گروه مسافرین سایت

عکاس: مسافر علی جعفری لژیون 23

کاور و تنظیم: مسافر سجاد سنابادی لژیون 23

از طرف خدمتگزاران سایت تقدیم نگاه زیبایتان