با توجه به حضور راهنما همسفر فتانه در نمایندگی رازی، در ادامه گفتگویی صمیمانه با ایشان داشتیم که توجه شما را به آن جلب میکنیم.
همسفر فتانه و مسافرشان امیر با آنتیایکس مصرفی شیشه و الکل وارد کنگره شدند. به مدت چهارده ماه با متدDST و داروی OT به راهنمایی مسافر ایرج ورمزیار و همسفر پریناز سفر کردند. در حال حاضر به مدت هفت سال است که به لطف خدا و دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر والیبال و رشته ورزشی همسفر در کنگره والیبال است. همسفر فتانه در جایگاههای خدمتی دبیری، نگهبانی، ورزشبان والیبال، نگهبان داوری در پارک طالقانی، دبیر لژیون سردار، مرزبان، راهنمای تازه واردین، راهنمای DST در حال خدمت هستند.
پایان کدام خدمت برای شما سرآغاز خدمت دیگری بود؟
همه خدمتهای کنگره زنجیره وار به هم متصل میشوند و ظرفیت را در انسان بیشتر و بیشتر میکنند. اما زمانی که فلسفه همسفر بودنم را عمیقاً درک کردم، متوجه شدم که خدمت به خودم بوده که این نقش به من داده شده و آن زمان بود که پر روزی شدم تا پذیرش بیشتری در آموزش داشته باشم. گویی فهم من بیشتر شد، خدمت برای خودم که حالم خوب شود و شعاع را اینگونه اضافهتر کنم.
شما به عنوان همسفری که در پارک حضور دارید، چه توصیهای به عزیزانی که هنوز ورزش را جدی نمیگیرند دارید؟
عقل سالم در بدن سالم است، زمانی که حس به کمک ما نمیآید میتوانیم از نیروی عقل و عشق و ایمان کمک بگیریم این بستر که به صورت رایگان با عشق در اختیار ما قرار گرفته است و جمع شدن خانواده کنگره در محفل پارک نشان از خود ایمان است. اندکی تفکر برای این که به مدینه فاضله خود برسید، باید به مثلث درمان یعنی جسم، روان و جهانبینی توجه داشته باشید. پس به پا میخیزم و میدانم که تنها چیزی که با پارک بودن از دست میدهم خواب صبح است که فایدهای ندارد. اینگونه است که دریافتهایم بسیار است و حقه نفس را این گونه مهار کنیم، کمترین حقه به نفس این باشد که من برای صبحانه کنار عزیزانم راهی پارک میشوم و در ادامه اتصالات بیشتر و خواسته قویتر و در این امر به نفس مطمئنه میرسیم.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20250213_130029_765.jpg)
لطفاً بفرمایید با چه هدفی و چه دیدگاهی تصمیم گرفتید در لژیون مالی شرکت کنید؟
از بیرون نظارهگر باغی بودم، ولی ورود به باغ صفایی دیگر دارد. هدفم چشیدن مزه میوههایش بود. شاید میخواستم درگیر معاملهها و معجزاتی که میگفتند شوم، ولی چون مسیرش صراط مستقیم بود، در ادامه دیدم که چگونه میتوانم صاحب پولم باشم و شعاع کمک کردنم بیشتر شده و من برای آیندگان کمک میکنم. این اتفاق مبارک، توشهام شد برای آغاز و پایانهای قشنگتر از حیاتم که نتیجهاش مطلوبتر از خطوط قبلیام بوده و هست.
بازتاب خدمت در جایگاه راهنمایی در زندگیتان چطور بود؟
حرف مساوی عمل است و یا شاید عمل من است که من حرف برای گفتن دارم. من را بزرگتر، قلبم را مهربانتر و معاملاتم را به گونهای دیگر کرده است. احساس میکنم مسیر زندگیم روشنتر از قبل شده و برای این موهبت الهی همیشه شکرگزاری خداوند و کنگره۶۰ هستم.
ما چگونه میتوانیم به آقای مهندس کمک کنیم تا در کشف دانشهای کشف نشده به نتایج بهتری برسند؟
محبت را سرلوحه کارمان قرار دهیم و قوانین را رعایت کنیم. خدمت کنیم و آنچه را که به دست آوردیم فقط برای خود نگه نداریم. یعنی مثلثی را در نظر داشته باشیم که اول سلامتی خود، بعد توجه به خانواده و بعد جهان پیرامون را در نظر داشته باشیم. ادامه تحصیل دهیم، مخصوصاً در رشته روانشناسی و ورزش کنیم. زمانی که در سکوی موفقیت بودیم، شعار کنگره را به گوش همگی برسانیم. در واقع میتوانیم در پایههای مالی و علمی نیروی کمکی خوبی باشیم و باشد که در این مسیر فرزندان آبادگر کنگره۶۰ باشیم.
لطفاً حس خود را نسبت به این واژهها بیان کنید:
راهنما: وادی چهاردهم
عشق: جولانگاه هستی
سردار: بزرگ شدن و بزرگ ماندن
ایمان: تجلی نور خداوند
طراح سوال: راهنما همسفر سارا لژیون (سوم) همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سارا ( لژیون سوم)
مصاحبه کننده: راهنما همسفر سارا (لژیون سوم)
عکاس: همسفر ساناز رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رازی
- تعداد بازدید از این مطلب :
27