به نام قدرت مطلق الله
«پایان هر نقطه، سر آغاز خط دیگری است.» هر آغازی یک پایانی و هر پایانی شروعی دوباره دارد. در دوران مدرسه با گذراندن شش سال تحصیل به پایان آن میرسیم؛ اما اینجا پایان راه نیست، اگر هم به این صورت باشد سر فصل و آغاز شروع دیگری است. هر مسئلهای که حل میشود چالش و اتفاق دیگری قد علم میکند و این خود، زیستن است.
ما به این جهان آمدهایم که حل کردن را بیاموزیم و ارتقاء پیدا کنیم. همانطور که شخصی با مصرف مواد وارد کنگره۶۰ میشود، اولین گام در جهت تغییر را برمیدارد و با تغییر مصرف و روش مصرف، زندگیاش متفاوت میشود. نظم و انضباط پیدا میکند و بعد از گذشت یک سال هنوز ماجرا ادامه دارد؛ اما این پایان راه نیست و آغاز سفر دوم است که فرد در جهت خودشناسی و شناسایی نقاط تاریکش قدم برمیدارد و آنها را از نار به نور تبدیل میکند؛ پس برای انسان هیچ پایانی نیست. ما بودیم، هستیم و خواهیم بود.
لژیون سردار هم برای من آغازی بود که پایانی ندارد. بخشیدن اولین و آخرین صفات خداوند است. هر شخص در این مسیر قدم بگذارد، ایمانش چندین برابر میشود.
زندگی مانند یک دایره است که هر زمان به انتهای مسیر میرسد، انگار دوباره آغاز شده است و خوشا به حال آن کسی که میدهد و به دنبال باز پس گرفتن نیست.
خداوند را شاکرم که من را با کنگره و صفات با ارزش آن آشنا کرد و نور امید و نور عشق در زندگی من تابانده شد تا از تاریکیها و موانع عبور کنم. این حال خوبی که امروز شامل من و مسافرم شده است همه به برکت وجود آقای مهندس دژاکام و آموزشهای ایشان است. او مردی مهربان و از جنس دل است.
هنگامی که با لژیون سردار آشنا شدم شناخت دقیقی از آن نداشتم، به آن درک و دریافت نرسیده بودم، قدرت، حس و حال لژیون را فقط از طریق مسافرم و افراد لژیون شنیده بودم؛ اما وقتی خود شخصا سر لژیون سردار رفتم، عشق و محبت اعضاء و خدمتهای بلاعوضشان را مشاهده کردم، آن جرقه به من برخورد کرد، من را بیدار کرد و معجزه سردار بودن را درک کردم.
به این باور قلبی رسیدم که من هم میتوانم. به مرور زمان متوجه شدم که در کائنات قانونی وجود دارد، من ظرفی دارم، اگر نبخشم میگویند ظرفیتم همین مقدار است. هنگامی که به اندازه همان ظرفی که دارم ببخشم و خدمت کنم، ظرفی بزرگتر از آنچه که هست به من داده میشود تا بتوانم بیشتر ببخشم. این مقدار از درک و حس را مدیون لژیون سردار و راهنماییهای راهنمای گرانقدرم میباشم که مرا با ظرف وجودیام آشنا کردند و قدرت بخشش و خدمت را به من آموختند. امیدوارم قدرت درک و بخششم آنقدر بزرگ و بزرگتر شود تا بتوانم خدمت کنم و خدمتگزار شایستهای برای کنگره۶۰ باشم.
نویسنده: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر فائزه (لژیون ششم)
ویراستاری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
145