در سیدی سوال جناب مهندس فرمودند: بحث ما در گذشته راجعبه ساختن انسان بود؛ که انسان چگونه ساخته میشود. همه مکاتب برای ساختن انسان برنامه داده اند. ساختن انسان به چه منظور بود؟ اینکه انسان خداشناس باشد؟ آن جای خود را دارد؛ اما مفهوم این است که بتواند اطلاعات و آگاهی بگیرد تا از حیات خودش به نحو مطلوب برخوردار باشد که در آسایش و آرامش باشد. برخورداری از حیات یک ضرورت است یا یک ارزش است؟ بله یک ارزش است و آن قدر برخورداری از حیات ارزش است که خداوند وعده بهشت میدهد. وعده بهشت یعنی در یک مکانی به طریقی در آسایش و در آرامش باشد. پس انسان در فرصتی که زندگی میکند و حیات دارد بهگونهای باشد که از زندگی برخوردار باشد. ساختن انسان مسئله مهمی است و دارای مثلثی است، که یک ساق آن آموزش و اطلاعات و جهانبینی است؛ ساق دیگر آن فیزیولوژی یا جسم انسان است و قاعده مثلث خواسته انسان است که انسان بخواهد تا به مرحله لازم برسد، تا بتواند از زندگی برخوردار باشد.
در ادامه پرسش پاسخ مطرح گردید:
لطفا درمورد انسان ماده است توضیح دهید. منظور از انسان ماده است این است که جسم انسان از ماده تشکیل شده است و جسم ما از عنصرهایی مثل آهن فسفر، منیزیم و...ساخته شده است؛ بنابراین وقتی میگویند انسان از خاک آفریده شده به این معنی نیست که مجسمه انسان از خاک درست شده است؛ درنتیجه یعنی تمام عناصری که در جسم انسان هست همه در خاک نیز وجود دارند. حیوانات و گیاهان هم از ماده آفریده شده اند.
چرا ذهن شلوغ داریم و چیزی را درک نمیکنیم؟ برای اینکه هر چیزی به مرحله لازم برسد و یا به آگاهی کامل برسد؛ باید مراحلی را طی کند. برای مثال وقتی انسان سواد یاد میگیرد؛ مرحله به مرحله آموزش میگيرد. در طول سالها هر هنری را که در نظر بگیریم؛ سال ها طول میکشد که انسان بتواند ذرهذره به آن علم و دانش برسد؛ برای اینکه ما هم به ذهن آرامی برسیم باید تجربیاتی را کسب کنیم و چیزهایی را باور کنیم. ما چیزهایی را که میشنویم یک مسئله است و وقتی دچار آن مسئله میشویم یک مسئله دیگر است. انسان باید روزی عملاً به این مسئله برسد که دروغ گفتن برای انسان آفت است و انسانهایی که دروغ میگویند؛ فیزیولوژی بدن آنها کاملا تغيير میکند و تمام زهرش به بدن خودشان میرسد. برای داشتن ذهن آرام باید تجربیات زیادی را کسب کنیم و آرام آرام یاد بگیریم؛ مثلا کسی که میخواهد شنا یاد بگیرد؛ باید ذرهذره شنا یاد بگیرد؛ تا اگر یک دفعه داخل آب بپرد خفه نشود. ما چون آموزش لازم را نگرفتیم ذهنمان درگیر است. زمانی اتفاقی برایمان پیش می آید؛ یاد می گیریم آن را کنار بگذاریم و انسان باید به مرحلهای برسد که به مطالب بیاهمیت فکر نکند؛ باید تشخیص دهد کدام مطالب بهدرد می خورد و کدام بهدرد نمیخورد و وقتی ذهن آرام شد آن موقع ما میتوانیم تشخیص دهیم چه چیزی را بیان کنیم و چه چیزی را بیان نکنیم.
خلاصه سیدی سوال
نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
رابط خبری: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر هستی رهجوی راهنما همسفر رؤیا (لژیون یکم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
75