هدف اصلی کلیه ادیان از ابتدا ساختن انسان بود. ساختن به چه منظور؟
به این منظور که جدا از شناخت خداوند، انسان بتواند اطلاعات و آگاهی کسب کند تا از حیات خود به نحو مطلوب برخوردار شود و در آسایش و آرامش باشد. همانطور که قبلاً گفته شد برای ساختن انسان به مثلثی نیاز است که یک ضلع آن جهانبینی و ضلع دیگر فیزیولوژی و قاعده آن خواستن خود انسان بود. خود انسان بخواهد تا به مرحله لازم برسد و از زندگی برخوردار باشد. استاد میفرماید: ما خوب میدانیم که در نوشتن کتاب مسائل و مشکلات دارید به سبب نوع بیان کلمات که باید مفهوم اصلی را برساند. علم به همه انسانها تعلق دارد و وقتی راه درست باشد در انتها به هم وصل میگردد. سوالی در مورد انفجار سلول شده بود که پاسخ می دهم انفجار سلولی فرقی نمیکند در شهر انسان هر سلول مانند مولکول است زیرا در انسان ماده حاکم است اگر شخصی بیمار شود در سلول تغییر و تحوّل ایجاد می گردد و گاهی سلول به دلایلی تحمل حالت نُرمال را از دست می دهد و تغییر شکل می دهد. در ادامه پرسش و پاسخ مطرح میگردد
سوال: درمورد این که انسان مادّه است توضیح میدهید؟
جواب: منظور این است که جسم انسان از مادّه تشکیل شده است، انسان از خاک درست شده یعنی از عناصری که در جدول مندلیف وجود دارد ۶۴ عنصرش در جسم ما هست. مانند: کلسیم، پتاسیم، منیزیم، سدیم، آهن و..... پس منظور این نیست که فقط مجسمه انسان از خاک درست شده است. یعنی تمام عناصری که در جسم انسان است در خاک هم هست حیوانات و گیاهان هم همینطور است.
سوال: چرا ما ذهنی شلوغ داریم؟
جواب: برای اینکه هر چیزی به مرحله تکامل برسد باید مراحلی را طی کرده و ذرّه ذرّه آموزش ببیند تا به علم و دانش برسد ما برای اینکه به ذهن آرام برسیم باید یک سری تجربیاتی را کسب کنیم و آرام آرام یاد بگیریم که هر مطلب بی ارزش و کم اهمیّت را در ذهن خود نگهداری نکنیم. ما هنوز آموزش لازم را نداریم. اگر یک حرف کوچک به ما بگویند گاهی تا ۵ سال این حرف روی قلب ما می ماند و کینه به دل میگیریم. وقتی کینهتوزی میکنیم تمام فیزیولوژی به هم میریزد و تمام زهرش به جسم خود ما می رسد.
سوال: نظر شما در مورد مدیتیشن و خود هیپنوتیزم چیست؟
جواب: مدیتیشن یعنی آرام و قرارگرفتن ، خود هیپنوتیزم هم یعنی به یک حالت خواب مصنوعی بروی. چیزی که برای ما مهم است هدف است. مدیتیشن و خود هیپنوتیزم هدف نیست، کنگره هدف نیست، حتی دین اسلام هم هدف نیست. اینها همه وسیلهاند و طرز استفاده ما از این وسیلهها مهم است که آیا ما را به تباهی میکشاند یا ما را هدایت میکند. ما همیشه هدف را با وسیله اشتباه میگیریم. مدیتیشن یعنی در گوشه ای آرام بنشینی تا آرامش بگیری و تمرین کنی تا ذهنت آرام شود. اگر به آن مرحله از پختگی نرسیده باشی مدیتیشن ارزشی ندارد. همین سیدی که شما مینویسید خودش یک مدیتیشن است؛ چون ذهن شما آرام میگیرد. موقعی که مینویسید فقط روی آن موضوع تمرکز میکنید پس اگر مدیتیشن باعث آرامش ما باشد خوب است اگر نه باعث می شود وقت ما را بگیرد.
سوال: مسافری که مصرف غالباش قرص بوده و بعد از سفر دچار حالت گیجی شده آیا راهکاری برای درمانش وجود دارد؟
جواب: مسئله مهم این است که وقتی فردی وارد کنگره۶۰ می شود حتماً همه چیز را به راهنما بگوید. مثلاً نگوید من قرص برای ستون فقراتم میخورم ربطی به مصرف تریاکم ندارد. باید راهنمای تازه واردین بپرسد که چه چیزیی استفاده میکنی؟ اکثر کسانی که بعد از رهایی دچار گیجی میشوند کسانی هستند که تا چند ماه به راهنما چیزیی نمیگویند.
فرد ۹ ماه از سفرش گذشته رسیده به ۰/۳ تازه میگوید من شبی یک عدد قرص دیازپام میخورم. این ایجاد مشکل میکند باید از اول بگوید تا راهنما برنامه ریزی کند تا قرصهایی را که مربوط به روان گردانها است آنها را موقعی که دارد با ot بالا پایین میکند از مدار حذف کند، قطع نمیکند با ot جایگزین میکند. اشتباه همه در این است که فکر میکنند هر چیزی که گیاهی است خوب است بدترین ضررها را گاهی داروهای گیاهی دارند. تریاک، حشیش، کوکائین، قارچ (LSD) کل مواد مخدّر پایه و ریشه گیاهی دارند.
سوال: کسی که سفر کرده سیدی هم مینویسد خدمت هم میکند چرا هنوز حالش بد است؟
جواب: چشمه باید ازدرون بجوشد. باید تفکّر شخص درست بشود همه چیز از درون می آید. OT فیزیولژی را تنظیم میکند، کمک هست، دارو هست، ولی نگاه ما هم خیلی شرط است . ممکن است بهترین سفر را کرده باشید سیدی هم بنویسید خدمت هم بکنید ولی افکارت درست نشده باشد، هنوز دنبال نکات منفی میگردی، هنوز نیمه خالی لیوان را میبینی، طلبکاری، اگر در بعضی مسائل موفق نشدی دیگران را مقصر میدانی باید فکرت را روی خودت متمرکز بکنی، باید آگاهی ات را بالا ببری افکار و اندیشه انسان است که حال او را خراب می کند، توقعات بیجا از دیگران حال انسان را بد میکند پس خودمان حال خودمان را خوب می کنیم. حتی اگر شده الکی خوش باشیم.
سوال: چرا پدر و مادرها بین فرزندان فرق میگذارند؟ جواب: این امر خیلی طبیعی است ممکن است بچهای دائم به پدر و مادر غُر میزند، طلبکار است، نق می زند، حرف گوش نمیکند، شیشه مصرف میکند، شیشه میشکند، دعوا میکند، تهدید میکند ولی بچه ای هم هست که حرف پدر و مادر را گوش میکند نق نمی زند، غُر نمی زند، کمک هم میکند، مرتب دانشگاه میرود و برمیگردد با آنهایی که خیانت میکنند برابرند؟ خب این معلومه که با هم فرق دارند اگر در صراط باشند، اهل باشند پدر و مادر همه را به یک دید نگاه میکند که این هم بستگی به تعلیم و تربیت دارد.
سوال: در مورد چگونگی ارتباط بیان ژن با خصوصیات رفتاری انسانها توضیح میدهید؟
جواب: هرکاری که در سیستم ما انجام میگیرد توسط بیان ژنها است. ژن یک فرمانده است مانند کتاب آسمانی ما که یک سری مطالب را می گوید. مطالب را چه کسی به سمع ما می رساند؟ DNA هست. DNA مرکز ژن است و RNA بیانش است. مثلاً بیان میکند که تو سیمان تولید کن، تو چی تولید کن. کسی که مواد میکشد یک سری مواد جذب و وارد مغزش میشود در احساسات و عواطف شخص تغییر ایجاد میکند. مادّه هایی مثل: دوپامین، سروتونین، دینورفین، اندروفین، انکفالین در بدن تولید میشوند اینها همه توسط بیان ژنها تولید میشوند. انکفالین مادّهای است ضد درد هر جای بدن درد داشته باشد بعد از اعلام خودش را به آن نقطه میرساند و درد را ساکت میکند. این انکفالین را بیان ژن تولید میکند. پایه و اساس اکثر بیماریها تغییر بیان است. در بیماری اعتیاد مشکل اصلی فیزیولوژی بیان ژنها است که باعث درست شدن نیست و جهان علمی تا کنون به این قضیه توجّهی نکرده است. پس وقتی میخواهیم یک بیماری و یا اعتیاد را درمان کنیم باید بیان را تغییر بدهیم. یعنی، رِگوله یعنی تنظیم شدن، دیس رِگوله یعنی از تنظیم خارج شدن. پس برای درمان باید بیان را درست کنیم. یعنی رِگوله یعنی باز تنظیم کنیم. پس اساس کار ما و اساس اکثر بیماریها همه تغییر بیان ژنها است و اگر ما آن ژن و بیانش را بتوانیم تنظیم کنیم آن بیماری رفع می شود.
نویسنده: مرزبان همسفر مینا
ویرایش: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب ( لژیون سوم)
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
60