لطفا خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید:
سلام دوستان غلامرضا هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس شیره روش درمان DST داروی درمان شربت OT رشته ورزشی شنا به مدت 10 ماه با راهنمای عزیزم آقای امیرهوشنگ سوقندی سفر کردم رهایی 4 سال و 7 ماه در ادامه سفر سیگار داشتم راهنمای محترم آقای حمید جامی رهایی از سیگار 4 سال و 5 ماه.
1.حس و حالتان را راجب قهرمانی در مسابقات عقاب طلایی بفرمایید.
در کنگره چیزی به نام قهرمانی یا به قول جناب مهندس ورزش گلادیاتوری نداریم، ولی کاری که انسان شروع میکند و با نتیجه خوبی به پایان میرساند حس خوبی میگیرد، رقابت در کنگره متفاوت با بیرون است در کنگره ما با اخلاق بازی میکنیم و خیلی از موارد را رعایت میکنیم تا به آن نتیجه دلخواه برسیم فقط برد و باخت و یا اول و دوم شدن مهم نیست رقابت زمانی شیرین است که اگر ما اول شدیم تیم دوم هم حالش خوب باشد، در کنگره بازنده نداریم و آموزش میگیریم ولی باید آن تیمی که به عنوان برنده به بیرون نمیرود هم حالش خوب باشد اگر نباشد یعنی ما به درستی آموزش نگرفته ایم.
2.نظرتان راجب الزامی شدن نوشتن سی دی ها چیست؟
در مورد این موضوع خیلی صحبت شده است ما سی دی را مینویسیم که تمام تمرکزمان روی یادگیری باشد و بیشترین یادگیری در زمان نوشتن اتفاق میوفتد، از زمانی که سی دی نوشتن شروع شده است مخصوصا 30 سی دی تاثیرات بسیار زیادی گذاشته است به نظر من کنگره قبل از 30 سی دی جور دیگری بود و بعد از نوشتن 30 سی دی آموزش ها فرم خاصی گرفتند و ارتقا پیدا کردند و درباره این الزامی بودن هم اگر الزامی نباشد هیچ نوشتنی انجام نمیگیرد.
3.لطفا حس وحالتان را راجب راهنما شدن رهجویتان بیان کنید.
حس خیلی قشنگی است، زمانی که وارد کنگره میشویم هیچ گونه درکی از این موضوعات نداریم حتی درکی از درمان و رها شدن نداریم زمانی که رها میشویم فکر میکنیم هیچ حسی قشنگ تر از این نداریم ولی زمانی که وارد بازی کنگره میشویم هر چه به جلوتر میایم آنقدر حس های قشنگ تجربه میکنیم و انگار که این حس از حس قبلی قشنگ تر است، رها شدن رهجو از رها شدنِ خود انسان قشنگ تر است و راهنما شدن و آمدن بچه ها در بازی کنگره از آن هم قشنگ تر است خب خداوند را شکر میکنم و اینها همه دستاورد های جناب مهندس است و تمامی ما مدیون جناب مهندس هستیم.
کلام آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید:
تجربه بگویم بهتر است من زیاد اهل توصیه و نصیحت کردن نیستم، من یک مثال دارم که میگوید مصرف کننده ای که وارد کنگره میشود شبیه شخصی است که ته یک چاه افتاده است و آنجا بهش ابزاری میدهند که بتواند زنجیری ببافد و آن را به دست آنهایی که در بالای چاه هستند برساند و از طریق آن زنجیرمیتواند نجات پیدا کند و حلقه های آن زنجیر کار هایی است که ما در سفر اول انجام داده ایم مثل صندلی چیدن اعلام سفر کردن مشارکت کردن سر وقت آمدن تاخیر و غیبت نداشتن سی دی نوشتن و گوش دادن و الی آخر اینها همه حلقه های زنجیری هستند که خود رهجو میبافد و به دست کسانی میدهد که او را نجات دهند حالا اگر این حلقه ها کم باشد صد در صد آن رهجو نجات پیدا نمیکند پس اگر رهجو نجات پیدا نمیکند تمامی اش به دست خودش است و در آخر ما در این دنیا هر کاری کنیم به خودمان برمیگردد ممنون و تشکر.
.jpg)
مصاحبه و تایپ: مسافر یاشار لژیون پنجم
تنظیم و بارگذاری: مسافر هادی از لژیون یکم
ویراستار: مسافر فرهاد لژیون دوم
مرزبان خبری: مسافر حجت
- تعداد بازدید از این مطلب :
155