جلسه هفتم از دوره دوم جلسات لژیون سردار ویژه همسفران کنگره۶۰ نمایندگی یوسُف با استادی مرزبان همسفر پگاه، نگهبانی موقت دنور همسفر هما و دبیری موقت همسفر ناهید با دستور جلسه «وادی سیزدهم (پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۲۳ دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
![](/EditorFiles/Image/photo17008331857.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز ما وادی سیزدهم، پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است، میباشد. از آن جایی که من ذهن تجسمی و تصویرسازی دارم، وقتی به این دستور جلسه و آموختههایم از آقای مهندس در این دو سال و اندی که در کنگره هستم، فکر میکردم، اولین تصویری که در ذهنم نقش بست، شکل دایره بود. محیط دایره بینهایت نقطه دارد که هر نقطه میتواند اولین نقطه و یا آخرین نقطه هم باشد. فکر میکنم دایره هیچ انتهایی ندارد و میتواند بهترین شکل برای توصیف هستی باشد.
من در کنگره یاد گرفتهام که حیات در کنگره پایانی ندارد. من بودم، هستم و خواهم بود و این تصویر، دایره را در ذهن من میآورد. یا به طور مثال لگو کنگره یک دایره است که یک مثلث را در بر دارد. هفت عدد خوشه گندم دایرهوار میچرخند و یک مثلث درونش است، که پایه تمام آموزشهای کنگره مثلث است. لژیونی که ما در آن نشستهایم و یا در جلسات اگر فضای مورد نیاز باشد، ترجیح ما این است که به صورت دایرهوار بنشینیم و حتماً تفکری پشت آن است.
ارتباطی که عنوان این وادی، شکل دایره و لژیون سردار برای من دارد چیست؟ همه ما قبل از آن که وارد کنگره شویم، صفت بخشش را قطعاً داشتهایم و وقتی به آن فکر میکنم بخشش در من یک حرکت خطی ایجاد میکرد؛ به این معنی که من از وقت خود، مال خود، از مهر و محبت خود میبخشیدم ولی آن فقط یک خط بود. زمانی که من وارد کنگره و به خصوص لژیون سردار شدم، انگار با بحث بخشش، یک دایره و یک حرکت دورانی در وجود من شکل گرفت. در اینجا و در لژیون سردار این را فهمیدم که میبخشم که بخشیده شوم. من وقت خود را میبخشم برای خدمت مرزبانی و در قبال آن کنگره به من آگاهی میبخشد. در لژیون سردار مال خود را میبخشم و در قبال آن کنگره به من دانایی میبخشد.
قطعاً پولی که در لژیون سردار میدهم، چند برابر آن به من بر میگردد و کمک مالی در کنگره برکت در زندگی ما دارد، اما آن چیزی که من خودم به شخصه به دست آوردم ارزشش بیشتر است. من فهمیدم در کنگره من هر چقدر بیشتر ببخشم و از آن چیزی که برای من سختتر است بگذرم، به طور مثال خانمی که شاغل است و وقت کمتری دارد گذشتن از وقت خودش شاید برایش سختتر باشد یا شخصی که وضعیت مالی خوبی ندارد ولی از مال خودش میگذرد و میبخشد و آن برایش سختتر است. هر قدر این بخشش سنگینتر و سختتر باشد، در مقابل دریافت فرد بزرگتر است و فکر میکنم آن دریافت، فرصت فهمیدن و فرصت دانستن است.
مطالبی که من در کنگره یاد میگیرم قطعاً قبل از این در جاهای دیگر هم وجود داشته است که من میتوانستم با آن مواجه شوم، ولی شاید چشمانم نمیدیده و یا گوشهایم نمیشنیده و قلبم دریافت نمیکرده است و دقیقاً بهخاطر همین بخشش است که کنگره فرصت فهمیدن را به من بخشیده است و از این بابت خیلی خوشحالم. تقارنی که این دستور جلسه و لژیون سردار برای من دارد این است که من میبخشم که بخشیده شوم. ممنون که به صحبتهای من گوش دادید.
![](/EditorFiles/Image/photo17008335464.jpg)
تایپ: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر ربیعه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
45