یکی از معجزات طبیعت پیوند زدن ۱۰ تا ۱۲ محصول به یک درخت است که هر شاخهای که پیوند خورده باشد یک محصول جدید میدهد. طبق الگو گرفتن از طبیعت، پیوندها به انسان هم زده میشود و صفتها را به وجود میآورد.
پیوند خوب در انسان خیر و برکت دارد و در ما تواناییهای جدیدی به وجود میآورد؛ ولی یکسری پیوندها مثل (کینه،حسادت،نفرت و...) نامیمون و نامبارک هستند که اگر به انسان زده شوند؛ میوه تلخ و بدمزه به عمل میآید و این رشد میکند و یواش یواش تمام شاخهها آن پیوندها را میگیرد.
گیاه وحشی معمولاً محصولات کمی دارد و با دانش و شناخت باغبان آن را اهلی میکنیم و به حالت طبیعی در میآوریم که محصولات آن چند برابر، با طعم بهتر و قابل استفاده میشود. انسان وحشی در نفس اماره است و هر کاری دوست دارد انجام میدهد و محصولات، کم، بدمزه و تلخ است و باغبان همان معلم، راهنما و یا کسی که آن اطلاعات، علم و دانش را دارد.
وقتی پیوندهای نامیمون و منفی در انسان وجود دارد؛ برای خودش و کسانی که اطرافش هستند؛ خلق آن جنبه تخریبی دارد و با لحن صحبت، افکار، اندیشه و ... باعث آزار و اذیت دیگران میشود. برای پیوند زدن باید شکافی ایجاد کنیم و شاخه مورد نظر را به آن پیوند بزنیم و بر اساس نوع پیوند، شکاف یا قلمهای که میزنیم فرق میکند.
در انسان هم وقتی یک پیوند (خیر یا شر) ایجاد میشود با درد و ضربه همراه است؛ یعنی آن ضربه به جان آدمی وارد میشود و پوسته یا لایههای بیرونی را پاره میکند و شرایط مناسب برای ایجاد پیوند در انسان به وجود میآورد و ممکن است سالها بگذرد و تبدیل به یک درخت تنومندی شود؛ حتی آن شخص فکر کند که از اول این ویژگی و صفت در او بوده است.
انسان در آفرینش در حالت تعادل خلق میشود و در اتفاقها و انتخابها چیزهایی به او اضافه میشود. نکتهای که وجود دارد؛ نیروهای منفی و بازدارنده، حتماً به انسان ضربه محکمی وارد میکنند تا بتوانند آن بذر یا تخم را پیوند بزنند.
برای جدا کردن پیوند نامیمون از چه راه و روشی استفاده کنیم؟ کسی که پیوند دارد تا موقعی که اوضاع و احوال بر طبق خواستههای نفس پیش میرود هیچ مشکلی وجود ندارد؛ ولی کافی است شرایط بد باشد آن وقت خلق و خو کاملاً تغییر میکند و برای پی بردن به وجود پیوند کافی است که خواستهاش را اجرا نکنی؛ آن موقع عمق پیوند را مشاهده میکنید.
اصولاً پیوندها نامرئی هستند و یا سعی میکنند خودشان را پنهان کنند. در جزوه 2 جهانبینی گفته شده است که ساختارها و پیوندها برای حفظ بقای خودشان تلاش میکنند و کسی که کار جهانبینی انجام میدهد و درحال تزکیه و پالایش است؛ قطعاً با این پیوندها برخورد میکند.
کسی که میخواهد از یک پیوند نامیمون دست بردارد تمام برنامه زندگی (خواب، خوراک و...) به هم میخورد و از حالت تعادل خارج میشود و یا به عبارتی اگر خوراک و غذای پیوندهای نامیمون قطع شود آنها سریع از شاخههای سالم تغذیه میکنند و انرژی سالم را میگیرند.
پیوندهای نامیمون وسیله جذب ندارند و انرژی لازم را به صورت پنهانی از بقیه ساختارها به دست میآورند و از خودشان تولید ندارند؛ مثل سازمان مافیا که کار نمیکنند؛ شما کار میکنید و آن پول را میدهید و مواد میخرید.
اولین مرحله جدا کردن پیوند، تشخیص است؛ اینکه متوجه شوید این صفت در وجود تو است و بعد از شناخت، تزکیه و پالایش، در زندگی انسان جاری است و به کتاب و کلاس نیست؛ وقتی حوصله نداری و سر دیگران خالی میکنید؛ ناتوانی، ضعف و سقوط در آن نقطه است و در مسیر زندگی در دو راهی انتخاب قرار میگیرید؛ موقعی که میخواهید جدا شوید با یک درد شدید شبیه (درد زایمان) روبهرو میشوید که فشار زیادی را به انسان وارد میکند؛ آن لحظه جدا شدن پیوند از انسان است؛ باید خودت را محکم نگه دارید، تسلیم آن خواسته نشوید، مقاومت کنید، حرکتی انجام ندهید و اگر جوابش را دادید و با حس درونی همراه شدید آن پیوند را محکمتر کردهاید.
در لحظه جدا سازی، نیروهای منفی با تمام قدرت القاء میکنند که فایده ندارد، تقلا و زور نزن و آنجا نباید انسان فریب بخورد و تسلیم شود.
نویسنده و ویرایش: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
ارسال: همسفر فاطمه.ا دبیر سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
88