پنجمین جلسه از دور اول از سری کارگاه های آموزشی خصوصی لژیون فیروزآباد فارس، ویژه مسافران، با استادی اسیستنت محترم ابراهیم، نگهبانی مسافر معین و دبیری مسافر مهرداد با دستور جلسه « وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من » در روز شنبه مورخه ۱۴۰۳٫۱۱٫۲۰ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد :
یه روز آمدم توی پارک دیدیم سه چهار نفر تازه وارد با راهنماها شروع به کار کردن، دوماه بعد آمدم دیدم زیر سقف هستید بنابراین زحمت کشیدید و یک مکان مناسب جهت آموزش دارید.
خداوند گفته در قرآن « سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهم مگر آنکه آن قوم از خواسته های نامعقول خودشان بگذرند و به صرات مستقیم بپیوندند ». آقای مهندس راه و کلید را پیدا کردند و در اختیار ما قرار دادند و امروز من به خودم می بالم که با کنگره ۶۰ آشنا شدم و در کنگره ۶۰ آموزش می گیرم و خدمت می کنم که این جای سپاس گذاری دارد از خداوند و آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان.
دستور جلسه امروز وادی سیزدهم هستش « پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است ». من روز اول که وارد کنگره ۶۰ شدم خیلی برام سخت بود، می گفتم این ها چه ربطی دارد به من مصرف کننده!! ولی فهمیدم که یک طفل یا نوزاد بعد از نه ماه متولد می شود توی این مرحله خیلی تغییرات صورت می گیرد تا تبدیل بشود به یک نوزاد و از شکم مادر ترخیص شود! و زندگی دیگری آغاز می شود.
توی کنگره هم همین هستش، می آییم در کنگره ۶۰، با آموزش هایی که می دهند باید تغییرات را در خودمان به وجود بیاوریم. به تازگی فهمیدم که چرا آموزش های جهانبینی به دل می نشیند!! چون کلام راستین خداوند هستش که به دل ما می نشیند.
اعتیاد به راحتی کنار نمی رود باید حتماً تغییرات صورت بگیرد اگر بخواهیم تبدیل بشویم باید تغییرات را با جان دل بپذیریم. توی همین وادی از نون والقلم صحبت شده است. خوشبختانه همه ما اعضای کنگره داریم می نویسیم و آقای مهندس می فرمایند سی دی نوشتن برای اعضای کنگره الزامی است. من که راه و حل خیلی از مشکلاتم را از همین سی دی نوشتن ها پیدا کرده ام.
سفر اول تمام می شود، پایان هرنقطه سر آغاز یک خط دیگری است، سفر دوم آغاز می شود که مشکلات خاص خودش را دارد، اینجا هم باید یک تغییراتی انجام بگیرد تا به آن مرحله ترخیص برسد.
مبحث بعدی هم دریافت شال مرزبانی هستش. من به این عزیزان خدمتگزار تبریک می گویم. اولین مرزبان های این لژیون هستند انشا الله که پرتوان ظاهر بشوند و توی صرات مستقیم و عمل صالح بتوانند این لژیون را رشد و توسعه بدهند.
البته این را بگم که این عزیزان آموزش دیده هستند کار آزموده هستند سختی ها را تحمل نموده اند ولی به هرحال مسئولیت اجرائی شعبه دست این مرزبان های عزیز هستش!! آقای مهندس می فرمایند مرزبانی پای برهنه روی آهن گداخته راه رفتن است؛ و کار راحتی نیست!! به هرحال وظایفی دارند!! باز خوشحالم که در خدمت شما هستم و افتخار دارم در جایگاه « اسیستنت »؛ خدمتی که به تازگی به من محول نموده اند در خدمت شما عزیزان باشم و در این جایگاه جدید شما را زیارت کنم و از وجود تک تک شماها بهره ببرم. امروز اگر حال خوبی دارم به واسطه شماها هستش به واسطه راهنمایم هستش انشاالله همه ما بتوانیم در مسیر صرات مستقیم باشیم و در این بستری که آقای مهندس فراهم کرده بمانیم و استفاده ببریم.
خلاصه و تایپ: مسافر ایمان ( لژیون اول )
ویرایش: مسافر علی ( راهنما )
ارسال: مسافر آرمین ( خدمتگزار سایت )

- تعداد بازدید از این مطلب :
275