«پایان هر نقطه، سرآغاز خط دیگری است» گفتوگویی با راهنمای تازهواردین همسفر سمانه در رابطه بهپایانرسیدن دوره خدمتی نگهبان سایت، انجام دادهایم که تقدیم نگاه شما عزیزان میکنیم.
با سلام و تشکر از اینکه در مصاحبه شرکت کردید؛ ضمن معرفی خودتان بفرمایید که چگونه و از چه طریق با کنگره آشنا شدید؟
سلام دوستان سمانه هستم همسفر، آخرین آنتیایکس مصرفی تریاک با راهنمایی راهنما مسافر پژمان و راهنما همسفر اکرم با روش DST و داروی OT به مدت ده ماه و ده روز سفر کردیم و به شکر خداوند سه سال و پنج ماه و بیست و دو روز است که از بند اعتیاد آزاد و رها هستیم؛ در ادامه سفر نیکوتین را با راهنمایی راهنما مسافر پژمان به مدت دوازدهماه انجام دادند و به شکر خداوند دو سال و بیست و دو روز است که از بند نیکوتین هم آزاد و رها هستیم. خودم سفر جونز را با راهنمایی راهنما همسفر اکرم به مدت ده ماه و یک روز با کاهش پانزده کیلو وزن انجام دادم و به شکر خداوند دو سال است که از بند اضافهوزن آزاد و رها هستم. رشته ورزشی من و مسافرم در کنگره والیبال است. ما با پیشنهاد و معرفی یکی از اعضای کنگره با این مکان مقدس آشنا شدیم.
با توجه بهعنوان وادی سیزدهم «پایان هر نقطه، سرآغاز خط دیگری است». چگونه میتوان خط دیگر زندگی را خوب نوشت؟
با آموزشهایی که تا اکنون از کنگره گرفتهام متوجه شدم هستی بر مبنای اضداد بنا شده است و اینکه همیشه خوبی و روشنایی مطلق باشد، نیست؛ ولی میتوانیم با آموزشگرفتن و کاربردیکردن آموزشها و استفاده از تجربیات گذشته، زندگی خود را به نحو احسن پیش ببریم و بدانیم پایان هر مرحله، آغاز مرحله دیگری است؛ مثال پایان سفر اول و شروع سفر دوم، پایان زندگی یا مرگ و ادامه زندگی در جهان بعدی و... به فرموده استاد امین: «جهانبینی یعنی علم درست زندگیکردن» و در این مدت که تحت آموزش هستم این جهانبینی در عقل و تفکر من حک شده و باید تلاش کنم تا این علم به قلب من رسوخ کند تا بتوانم خط دیگری از زندگی را خوب بنویسم.
باتوجهبه اینکه شما در جایگاه راهنمای تازهواردین خدمت میکنید؛ نظرتان راجع به این جمله: «گویی جویها به هم میپیوندند تا رودهای خروشان تشکیل شوند و آن محتوا را به همه انسانها برسانند» چیست؟
آقای مهندس در روز چهارشنبه فرمودند: «مطالب نوشته میشوند و دستبهدست به همه افراد میرسند» یعنی هر چیزی که مکتوب شد ماندگار میشود و اینجا منظور به چهارده وادی کتاب عشق است که در پیام اول وادی سیزدهم میگوید: اینها مجموعهای هستند (چهارده وادی) که اهداف و خواستههای بشری را شکل میدهند و از تصّور به تصویر و از تصویر به حقیقت میرسانند. وظیفه یک راهنمای تازهواردین این است هنگام نشستن در اولین جلسه با تازهوارد، روز اول ورود خودش به کنگره را به یاد بیاورد و با حس خوب و بیانی مناسب مطالب و کارکرد کنگره را برای تازهوارد بازگو کند، منظور از جویها بههم میپیوندند؛ یعنی تازهواردین جذب کنگره شوند تا رود یا رودهای خروشان را تشکیل دهند و آن محتوا را به همه انسانها برسانند. من روز اول ورود به کنگره چنین دیدگاهی به اعتیاد و یک مصرفکننده نداشتم و این آموزشها را در کنگره دریافت کردم و حال باید تلاش کنم و این امانت و حال خوش را به دیگران برسانم تا این چرخه و رودهای خروشان بماند و همه دردمندانی که نیاز دارند، بتوانند بهره ببرند.
باتوجهبه جایگاه خدمتی شما بهعنوان نگهبان سایت، تجربه خود را راجع به اینکه انسانهای تکبعدی میتوانند؛ به انسان دو و سهبعدی تبدیل شوند؛ بفرمایید؟
تجربه شخصی خودم، من قبلاً انسانی تکبعدی بودم و آقای مهندس فرمودند: «برای اینکه وارد مرحله انسان دوبعدی شویم به سه خط اصلی عقل، عشق و ایمان نیاز داریم». قبل از ورود به کنگره عشق و ایمانی درون من نمانده بود و به همین دلیل عقل من هم درست فرمان نمیداد و نمیتوانستم رفتاری مناسب و تصمیمات درستی بگیرم، فرمودید باتوجهبه جایگاه خدمتی نگهبان سایت، این خدمت پر از آموزش و تجربیات شیرینی برای بنده بود. مثال انسان تکبعدی، اوایل وقتی کار تایپ انجام میدادم، نمیتوانستم همزمان ویراستاری انجام دهم و یا صدایی را بشنوم و پاسخگو باشم. خداوند را شاکر هستم که با انجام این خدمت دریافتهای زیادی را دررابطهبا انسان تکبعدی به انسان دوبعدی دریافت کردم و امیدوارم با آموزشگرفتن و خدمتکردن عقل، عشق، ایمان و خط خمر من به تعادل برسد.
به نظر شما قانون پذیرش مسائل در زندگی به چه معنا است؟
استاد امین در یکی از سیدیهای خود فرمودند: «پذیرش مسئله یعنی رفتن نیمی از راه» یعنی من با پذیرش هر مسئله، نصف راه را در حلکردن آن مسئله رفتهام، من اول باید بپذیرم صفت ناپسندی دارم تا بعد بتوانم آن صفت را اصلاح کنم و در زندگی هم همینگونه است باید مسائل را بپذیرم و بعد به دنبال راهحل باشم؛ مثلاً باید بپذیرم مسافر من که مصرفکننده است، یک بیمار است؛ اگر این را بپذیرم بعد میتوانم با آموزشگرفتن صحیح به او و خودم کمک کنم و تا زمانی نپذیرم خطوط برای من تکرار میشوند تا به پذیرش برسم.
بهنظر شما چرا وجود خط خمر در زندگی بسیار مهم و تعیینکننده بسیاری از مسائل است؟
آقای مهندس در کنگره با بیان شیوا و بسیار ساده با استفاده از الگو هر موضوعی را برای ما توضیح میدهند که با هر سطح از سواد و دانش متوجه مطلب میشویم و برای خط خمر هم بسیار زیبا برای ما توضیح دادند. در وادی سیزدهم به چهار گروه از نهرهای درون انسان اشاره میکند که یکی از آن گروهها نهر خمر است که اگر این چشمهها یا نهرها درون انسان خوب فعال باشند، انسان دارای جسمی سالم، شاداب و حالت روحی و روانی که سرشار از انرژی است، خواهد بود.
هر قسمت از بدن ما از یک طعم و نمونه این خمر استفاده میکند؛ مثلاً برای خوابرفتن، بدن نیازمند سه نهر سروتونین، استیلکولین و آدرنالین است. با ایجاد مشکل در نهرهای خمر، بلافاصله در قسمت ایمنی جسم مشکلاتی بروز میکند و در نتیجه انواعواقسام بیماریهای جسمی، روحی و روانی به سراغ ما میآید. مسافرها با مصرف مواد به جوشش این نهرها آسیب وارد کردهاند و ما همسفران با افکار منفی، ترس، ناامیدی و... تولید خمر در بدن خود را نامتعادل کردهایم و چون جسم انسان بهگونهای خلق شده که بایستی این نهرها در حالت تعادل باشند تا ما هم در تعادل باشیم؛ به همین علت خط خمر بسیار برای جسم ما مهم و تعیینکننده است.
کلام پایانی
این دعای قشنگ را از دیدهبان آقای منصوری شنیدم و برای من بسیار دلنشین بود از خداوند میخواهم تا زمانی که در این هستی زندگی میکنم عضوی از کنگره باشم و در این مکان به بُعد بعدی بروم. امیدوارم این اجازه برای من صادر شده باشد که پایان هر خدمتی سرآغاز خدمت دیگری در این مکان برای من باشد. از شما و تمام خدمتگزاران سایت برای این مصاحبه و آموزشگرفتن سپاسگزارم.
مصاحبهکننده و طراح سؤال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر سمانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
129