English Version
This Site Is Available In English

تزکیه و پالایش راهی برای قوی شدن حس

تزکیه و پالایش راهی برای قوی شدن حس

«از قلم است که گام‌های بلندش در سراسر گیتی روان و جاری می‌شود؛ گویی جوی‌ها به هم می‌پیوندند تا رود یا رودهای خروشان را تشکیل دهند و آن محتوا را به همه انسان‌ها برسانند.» در هستی آن‌ کلماتی ماندگار می‌شود که ثبت یا ضبط شده باشد و یا به نگارش درآمده باشد. در کنگره۶۰ چهارده وادی به نگارش درآمده و این چهارده وادی یا چهارده قانون اصول و پایه آموزش‌های کنگره است و هرچه بیشتر با این وادی‌ها آشنا می‌شویم، بهتر و زیباتر می‌توانیم زندگی کنیم. هر انسانی که مفهوم این وادی‌ها را درک کند و آن‌ها را خوب بفهمد، در واقع هنر زندگی کردن را می‌آموزد. از وادی اول که وادی تفکر است، حرکت ما شروع می‌شود و ادامه می‌‌یابد تا به وادی چهاردهم ‌که وادی عشق‌ومحبت است می‌رسیم. این چهارده وادی همه‌ساله به صورت دستور جلسه در کنگره تکرار می‌شوند تا مطالب آن کاملاً ملکه ذهن شوند و بتوانیم بهترین برداشت‌ها را از هر وادی داشته باشیم و از چراغ‌ و کلیدهایی که به دستمان می‌دهد بهترین استفاده را ببریم. اکنون به وادی سیزدهم رسیده‌ایم و در خدمت اسیسانت همسفر مرجان هستیم تا پاسخ‌گویی ایشان به سؤالات ما پیرامون این دستور جلسه؛ یعنی «وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من» چراغ و کلیدی دیگر باشد برای روشن نمودن ادامه راه ما همسفران و باز نمودن قفل‌های فرسوده درونمان تا بتوانیم بیش از پیش به حال خوش و آرامش برسیم. شما را به خواندن گفت‌وگوی ارزشمند با اسیستانت همسفر مرجان دعوت می‌کنیم. ان‌شاءالله بهره‌مند شوید.

همسفر مرجان و مسافرشان با تخریب بیست سال آنتی ایکس مصرفی تریاک، شیره و الکل وارد کنگره شدند. هجده ماه و سه روز با متد DST و داروی اوپیوم به راهنمایی مسافر علی خدامی و همسفر سرکار خانم آنی سفر کردند. هم‌اکنون به مدت هفده سال و سه ماه است که از بند اعتیاد با دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند‌. در ادامه سفر نیکوتین داشتند به راهنمایی آقای مهندس دژاکام، آزادی از نیکوتین دوازده سال و یک ماه. ورزش مسافر ایشان در کنگره والیبال و ورزش همسفر مرجان بدمینتون است.

در وادی سیزدهم به کلمات کلیدی و عمیقی برخورد می‌کنیم که می‌توان به‌عنوان شاه‌کلید از آن‌ها نام برد مثل یوم‌الفصل؛ عقل؛ عشق؛ ایمان؛ خمر ما همسفران چگونه می‌توانیم از این کلیدها برای باز شدن گره‌های درونی‌ خود استفاده کنیم؟

یک همسفر در کنگره در کنار مسافر قرار می‌گیرد، برای اینکه همین گره‌های درونی خودش را باز کند. در کل منابع آموزشی کنگره هرکدام مانند وادی سیزدهم پر از معنا و واژه‌های عمیقی است که اگر آدم واقعاً بخواهد روی خودش کار کند، اول باید مفهوم این واژه‌ها را به‌خوبی درک کند و با معنای آن‌ها به‌نظر من زندگی کند؛ یعنی اینکه آن‌قدر این‌ها را برای خودش تکرار کرده باشد که جزئی از وجودش شوند و بعد در هر قدمی که برمی‌دارد، بتواند تشخیص دهد که الآن کدام‌یک از واژه‌ها، عبارات و کلماتی که در کنگره یاد گرفته در بخش جهان‌بینی را استفاده کرده و یا از کدام استفاده کند. همین لحظه اتفاقی که برای من رخ داد و عکس‌العملی که من نشان دادم، آیا نشان از این داشت که من از عقل استفاده کرده‌ام؟ یا عقل من به اندازه کافی در دسترس بوده؟ همین الآن اگر بیماری دچار من شد، آیا سیستم خمر من درست عمل می‌کند؟ یعنی در حالت تعادل قرار دارد و می‌تواند من را از این بیماری عبور دهد یا اینکه ضعف دارد؟ باید بتوانم این‌ها را تشخیص دهم. آیا کاری که انجام دادم عشق بلاعوض در آن نقش داشت‌؟ یا اینکه من هنوز به‌دنبال منفعت خودم هستم و هنوز به این فکر می‌کنم که چه چیزی به من می‌رسد؟ تمام این واژه‌ها به‌نظر من واژه‌هایی است که باید آن‌قدر تکرار کنیم تا به مفهوم واقعی آن‌ها پی ببریم و مهم‌تر اینکه هر لحظه و هر قدم از حرکتمان تشخیص دهیم که کدام یک از این واژه‌ها کمک ما کرده یا اینکه توانسته‌ام از آن استفاده کنم.

آقای مهندس اخیراً روی حس تأکید دارند؛ به‌جهت قوی شدن این گیرنده درونی چگونه باید حرکت کنم تا به نتیجه مطلوب برسم؟

آقای مهندس هر موقع از حس صحبت می‌کنند، درباره پالایش و تزکیه هم صحبت می‌کنند و تکیف را مشخص کرده‌اند که هیچ راهی برای اینکه حس ما قوی شود و بتوانیم اطلاعات بیشتری را دریافت کنیم و در واقع کمک کنیم به عقل برای تصمیم‌گیری درست وجود ندارد به‌غیر از تزکیه و پالایش. از طرفی تزکیه و پالایش هم در کنگره جزء اصولی است که ما باید انجام دهیم و در واقع از واجبات کار هر سفری است و چیزی است که همه به نوعی درگیر آن هستیم و در حال کار کردن روی این قضیه هستیم.

برای اینکه من همسفر بتوانم سه مرحله تغییر، تبدیل و ترخیص را در تمام مراحل زندگی خود اجرایی کنم، نیاز به چه ابزاری دارم؟

من فکر می‌کنم اولین ابزاری که انسان نیاز دارد، این است که آموزش ببیند؛ یعنی اطلاعات، آگاهی و دانایی خود را نسبت به کاری که می‌خواهد انجام دهد بالا ببرد و این سه پارامتر را در آن اجرا کند. مطلب دیگر اینکه ایمان داشته باشد که برای تغییر، تبدیل و ترخیص اگر بخواهیم اجرایی شود نیاز به زمان داریم و این هم یک مسئله غیر قابل تغییر است؛ یعنی هیچ تغییر و تبدیلی صورت نمی‌گیرد و در نتیجه هیچ ترخیصی رخ نمی‌دهد، مگر اینکه ما زمان را در این قضیه لحاظ کنیم. موضوع بعدی، ما در هر قدم نیاز به تفکر داریم؛ من معتقدم که اگر تغییری در من انجام شده یا اینکه به‌خاطر یک صفت خود شروع کردم به اطلاعات به‌دست آوردن و نقطه شروع را پیدا کردم و حرکت کردم، آیا این تغییراتی که در من به‌وجود آمده باعث شده که من آدم دیگری شوم یا نه؟ باز هر لحظه آدم باید تفکر کند، بسنجد و شرایط را و آن وضعیتی که در آن قرار گرفته است را نگاه کند تا اینکه متوجه شود که آیا این مسیری که می‌رود را به‌درستی انتخاب کرده است؟ آیا کلیه اموری که باید در این مسیر بداند و به‌کار بگیرد و یا فکر می‌کند به‌کار گرفته را آیا به‌درستی به‌کار گرفته یا خیر؟ به‌نظر من باید آموزش، تفکر و زمان را در نظر داشته باشد و اینکه مرتب خود را چک کند و توجه کند به تغییراتی که درونش اتفاق افتاده و این‌ها ابزار بسیار مهمی است که برای این امر لازم است.

آقای مهندس در سی‌دی گذرگاه می‌فرمایند: «نقطه‌ها در ماوراء تبدیل به خط می‌شود و هر یک از این خط‌ها نشان و مفهومی دارد.» در این‌باره برایمان توضیح می‌دهید؟

مطلبی که از این قسمت برداشت کردم؛ اینکه پایان هر دوره از حیات و دوباره آغاز یک دوره جدید از حیات.

در وادی سیزدهم از قلم سخن گفته شده و در کتاب آسمانی نیز به قلم قسم می‌خورد. آیا نوشتن سی‌دی‌ها می‌تواند به این موضوع ارتباط داشته باشد؟ اگر اینگونه است تأثیر آن روی صور آشکار و پنهان ما چگونه است؟

صددرصد ارتباط دارد و ما در کنگره یاد گرفته‌ایم که اگر موضوعی مطرح می‌شود و در کنگره بر تک‌تک اعضای کنگره تکلیف می‌شود که این کار را انجام دهند و آقای مهندس تأکید می‌کنند که حتماً باید آن کار انجام شود و کسانی که انجام نمی‌دهند، نمی‌توانند خدمت کنند و ماندگار باشند، این‌ها همه نشان‌دهنده ارتباط بسیار عمیق موضوعات است با مطالبی که جزء آموزش‌های کنگره است. اگر در کنگره گفته می‌شود که افراد سی‌دی بنویسند، این سی‌دی نوشتن یکی از نمادها و نشانه‌های روی آوردن به یادگیری است؛ خیلی از افراد در کنگره ممکن است برای مدت خیلی زیادی سمت آموزش نرفته باشند؛ ولی با شروع این حرکت جدید و عمل کردن به تکلیفی که آقای مهندس تعیین می‌کنند که همان نوشتن است، انگار که افراد خود را در معرض آموزش و آموختن دانش راستین کنگره قرار می‌دهند و همین باعث می‌شود که نیروهای مکمل شروع کنند به رشد کردن و این باعث می‌شود که هم در صور‌ آشکار اتفاقاتی رخ دهد و هم در صور‌ پنهان. طبق صحبت‌های آقای امین که درباره آموزش و در معرض آموزش قرار گرفتن برایمان بیان کرده‌اند؛ در ساختار جسم انسان باعث تقویت شبکه عصبی می‌شود و در صور‌ پنهان هم قدرت فهم و حافظه انسان افزایش پیدا می‌کند. مطلب دیگر اینکه یکی از اتفاقاتی که برای افراد می‌افتد و آقای امین به آن اشاره می‌کنند، افرادی که این کارها را انجام می‌دهند و خودشان را در معرض آموزش قرار می‌دهند، در واقع نیروهای درونی آن‌ها مرتب فعال و بیدار است و همین امر باعث می‌شود که از پیری و از کار افتادگی پیشگیری شود.

در کنگره آموختیم که همه‌چیز در هستی صور آشکار و پنهان دارد. صور آشکار و پنهان خط خمر که در حالت تعادل کار می‌کند، چیست؟

صور آشکار که ترشح مواد شبه‌ افیونی درون بدن می‌باشد و صور پنهان نتیجه ترشح متعادل آن مواد است و می‌تواند مربوط به این باشد که اگر مواد در حد تعادل ترشح شوند انسان هم رفتار متعادلی خواهد داشت؛ هم از نظر جسمی سالم است و در تعادل و هم از نظر روانی انسانی است که سرشار از انرژی است و می‌تواند از پس مشکلات برآید؛ افسرده نیست و به‌راحتی می‌تواند تصمیم‌های درست بگیرد. در مواقع مناسب این‌ها می‌تواند نتیجه و در واقع صور پنهان خط خمری باشد که در حالت متعادل کار می‌کند.

خانم مرجان عزیز شما و مسافرتان از پیشکسوتان گنکره هستید و در امر خدمت ثابت قدم بوده‌اید. در این سال‌های متمادی شما به‌عنوان یک همسفر چگونه این تعادل را در خانه و کنگره ایجاد کرده‌اید؟

من مدتی است که به خدمت به چشم یک بخش اضافه بر نقش‌هایی که به‌عنوان یک همسر و یک مادر یا یک کارمند دارم نگاه نمی‌کنم؛ خدمت را هم بخشی از زندگی خود می‌دانم. اگر نقش مادر و همسر را ایفا می‌کنم و یا کارمند در این جامعه هستم، یکی از نقش‌های دیگر من هم خدمت‌گزار بودن است و بخشی از زندگی من شده است؛ حال خواه ناخواه این تعادل به‌وجود می‌آید؛ از طرفی هم قطعاً همه ما در کنگره یاد گرفته‌ایم که چگونه برنامه‌ریزی کنیم و اولویت‌های زندگی خود را بسنجیم و طبق آن برنامه‌ها درست جلو برویم به‌طوری که به هیچ‌کدام از نقش‌های ما آسیب وارد نشود و خللی ایجاد نشود.

کلام اخر:

باید سپاسگزار خداوند باشیم که ما را هدایت کرده به این سمت تا بتوانیم در مکتب کنگره۶۰ شاگردی کنیم. همان‌طور که در وادی سیزدهم می‌گوید؛ بعد از هزاران سال، کلیدهای بسیار مهمی پیدا شده برای باز کردن قفل‌های فرسوده، قفل‌هایی که تأکید می‌کنم هزاران سال نتوانسته باز شود، به‌نظر من این فرصت بسیار ارزشمندی است که در اختیار ما قرار داده شده تا از این علم راستین استفاده کنیم. امیدوارم قدردان آن باشیم و بدانیم به‌جای اینکه درگیر مسائل پیش پا افتاده و بی‌ارزش شویم، چشم باز کنیم و توجه کنیم به مسیری که پیش روی ما باز شده و با نهایت تلاشی که به‌کار می‌گیریم از این مسیر استفاده کنیم تا بتوانیم با حرکت درست در این مسیر، الگوی مناسبی باشیم برای دیگران که پشت سر ما قرار است حرکت کنند. برای شما و همه عزیزان خدمت‌گزار در سایت کنگره۶۰ خواسته موفق بودن و خدمت‌گزار ماندن در کنگره را دارم.

از اسیستانت همسفر مرجان بی‌نهایت سپاسگزاریم که وقت گران‌بهای خود را در اختیار سایت نمایندگی سهروردی اصفهان قرار دادند و از ایشان آموزش گرفتیم. راه شما همسفر بزرگوار در مسیر خدمت و آموزش همچنان مستدام باشد و قلبتان بیش از پیش، مملو از عشق خالق و مخلوق گردد.

طراح سؤال و مصاحبه‌کننده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون دوازدهم)
عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
ارسال: راهنما همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .