در جهان هستی هیچ چیز در حال سکون نیست .

جلسه دوازدهم از دوره نهم سری جلسات کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی شوشتر به استادی مسافر مسلم  و نگهبانی مسافر بابک  و دبیری مسافر امین  با دستور جلسه "وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من"  در روز یکشنبه مورخ ۲۱/بهمن/۱۴۰۳ ساعت ۱۷:٠٠ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکر و سپاس گزارم که در این جایگاه هستم و میتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم.دستور جلسه این هفته وادی سیزدهم می باشد که این وادی می گوید پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست.در این وادی جناب مهندس در مورد تغییر،تبدیل و ترخیص صحبت می کند.اکنون میخواهم یکی از تجربیات خودم را نسبت به همین موضوع تغییر،تبدیل و ترخیص برای شما بازگو کنم.قبل از ورود به کنگره من چندین بار اقدام به ترک نمودم، ترک کوتاه مدتِ ده روزه و بیست روزه، اما آن خط ترک کردن من پایانی نداشت.فکر می کردم پایانی دارد اما شروعش دنباله‌ی همان خط قبلی بود، یعنی در اصل من یک خط را کامل نکرده بودم، که بیایم خط جدید را آغاز کنم.فرق ترک با درمان همین است، که در درمان با روش DST وقتی که ما به درمان می رسیم، نقطه پایان خط را که می گذاریم خط دیگری را آغاز می کنیم.من خودم زمانی که سفر اولم به پایان رسید و به درمان دست پیدا کردم در سفر دوم وارد سفر جونز شدم، و این همان خط جدید است، و پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست.اگر بخواهیم یک سطل را پر از آب چاه کنیم، زمانی که سطل را به درون چاه می‌اندازیم تغییر و تبدیل صورت میگیرد و سطل خالی پر میشود، و زمانی که آن را به بالا می کشیم و آب سطل را خالی می کنیم ترخیص صورت میگیرد.و این روند مدام درحال تکرار می باشد و به همین دلیل است که وادی سیزدهم می گوید پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگریست.جناب مهندس می فرمایند که اگر مشکلی پیش می آید ما باید آن مشکل را حل کنیم، ولی به گونه‌ای که یک مشکل جدید درست نکنیم.این موضوع قبل از ورود به کنگره برای من خیلی پیش می آمد، جناب مهندس در این باره مثال نان خریدن را میزند که می گویند: چرا نان نخریدید؟ مشکلات را جدی تر می کنید و در خانه دعوا راه می‌اندازید و وسایل را می‌شکنید و یا غذا را می ریزید.نان یک مشکل کوچک بود اما شما با این کار باعث می شوید که یک مشکل دیگر هم به وجود بیاید و مشکلات را بیشتر می کنید.مشکل داشتن شاید زیاد سخت نباشد اما پیدا کردن راه حل برای از بین بردن آن مشکل قطعا کاری دشوار می باشد.

جناب مهندس در این وادی در مورد ایمان داشتن صحبت می کند.در جهان هستی هیچ چیز ساکن و بدون حرکت نیست و ما نیز همیشه باید در حرکت وتکاپو باشیم و اینطور نیست که کاری را به پایان برسانیم و یا بعد از اینکه در دام یک بیماری افتادیم بگوییم که این جا پایان خط است.ما باید تلاش کنیم تا مشکلات خودمان را حل کنیم و هم بیماری خودمان را درمان کنیم و به زندگی ادامه بدهیم و یک زندگی جدید برای خودمان بسازیم.اگر بتوانیم این مشکلات و مسائل را به درستی حل کنیم، این کار مانند یک پله برای پیشرفت ما می شود و ما باید یاد بگیریم که مشکلاتی که برای ما به وجود می آیند لعنت خداوند نیستند بلکه این مشکلات رحمت خداوند هستند.ما باید به یک چیزی ایمان داشته باشیم، یا به خداوند ایمان داشته باشیم یا به خانواده یا به جامعه یا به کشور و یا... ایمان داشته باشیم.خمس و زکات چندین جنبه دارد یکی از آن ها این است که شما در جایی باشید که از همه چیز بی نیاز باشید، اما برعکس جامعه اطراف شما نیازمند باشد؛ اگر شما بخشی از درامد خودتان را برای کمک به این جامعه نیازمند پرداخت کنید، هم باعث کاهش جرم و جنایت میشود و هم اینکه امنیت خودتان بیشتر میشود.و اگر این خمس و زکات را پرداخت نکنیم مانند این است که ما یک عدد نان داشته باشیم و اطرافیانمان همه گرسنه باشند اما ما بخواهیم آن نان را فقط برای خودمان نگه داریم.در این وضعیت نه تنها خودمان نمیتوانیم از آن استفاده کنیم، بلکه امینت خودمان به خطر می افتد.مشکلات همیشه به گونه های مختلف وجود دارند ولی مشکل و مسئله اصلی آن است که ما آن مشکل را چگونه حل و برطرف کنیم.از این که به صحبت های من گوش کردید از همه شما عزیزان تشکر می کنم.

تایپ و ویرایش :مسافر امین لژیون دوم

گروه سایت نمایندگی شوشتر