جلسه دوم از دوره چهل و دوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی مسافر مجید، نگهبانی مسافر امید و دبیری مسافر سعید، با دستورجلسه "وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من " یکشنبه 21 بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر،خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.دستور جلسه"وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من" میباشد؛
روز اولی که من وارد کنگره60 شدم، راهنمای تازهواردین به من گفت که اینجا کنگره60 میباشد و تخصص ما درمان اعتیاد است. یعنی چه؟ یعنی اینکه در پایان سفر اول، وقتی داروی شما را قطع میکنند، دیگر هیچگونه نیازی به مواد مصرفی قبلی احساس نخواهید کرد. چون در آن زمان حسهای من بسته بود، گفتم مگر میشود؟! راهنمای تازهواردین گفت: من خودم چندین سال مصرفکننده بودهام، ولی الآن دیگر هیچ نیازی ندارم، حتی اگر در مزرعه خشخاش هم بروم کار کنم، هیچ میلی به آن ندارم و شب را راحت میخوابم. حالا من چرا باورم نمیشد و این فکرها را میکردم؟ چون همه راهها را رفته بودم و به هیچ نتیجهای هم نرسیده بودم. یعنی زمانیکه موادمصرفی خود را قطع میکردم، بعد از تحمل و گذراندن آن درد فیزیکی، تمایلی به کار و زندگی و ارتباط با دیگران نداشتم، درواقع حال و حوصله هیچچیزی را پیدا نمیکردم. به همین خاطر همیشه برایم سؤال بود که؛ مردم عادی چطوری بدون مواد زندگی میکنند که من نمیتوانم؟! چرا من حوصله هیچ کاری را ندارم؟!
ولی زمانیکه سفرم را شروع کردم، بعد از مدتی متوجه شدم که چقدر اطلاعاتم راجع به بدن انسان، خلقت و هستی پایین بوده است و فهمیدم که درمان اعتیاد بر سه ضلع جسم، روان و جهانبینی استوار است. در کنگره60 این وادیها درواقع راه و مسیر درست زندگی کردن را به من نشان میدهد. از وادی اوّل که تفکر است تا وادی چهاردهم که عشق و محبّت است. وادی دهم میگوید: صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است. یعنی من میتوانم صفتهای ضدارزشی گذشته خودم را با تلاش و کوشش به تدریج تغییر دهم. وادی سیزدهم میگوید: پایان هر نقطه، سرآغاز خط دیگری است. من همیشه فکر میکردم انسان با مرگ تمام میشود، ولی در این وادی فهمیدم که اینطور نیست. حیات انسان هیچوقت تمام نمیشود زیرا انسان بقا دارد و اگر زندگی او در این دنیا به پایان نقطه برسد، همان موقع در بُعدی دیگر دوباره آغاز میشود و به حیات خود ادامه میدهد و همین موضوع خیلی به آدم امیدواری میدهد. من متوجه شدم که آغازهای زیادِ دیگری در انتظار من است.
وادی سیزدهم پیام مهمی در همین مسئله درمان اعتیاد من دارد، که میگوید: پایان سفر اوّل، انتهای راه من نیست، چون وارد سفر دوم میشوم. وقتی وارد سفر دوم شدم، باید برای رسیدن به تعادل بیشتر و محکمتر کردن پایههایمان به راه خودمان در این مسیر ادامه بدهیم. مثلاً در کنگره60 راهنما بشویم و به وسیله به رهایی رساندن رهجوها، اندکی قدردانِ آموزشهای کنگره60 باشیم. مطمئناً این قدردان بودن در تمام مراحل زندگی من تأثیر خواهد داشت. در آخر تشکر میکنم از آقای مهندس که این بستر را فراهم کردند تا افرادی مثل من بتوانند بیایند و به حال خوش برسند. همانطوری که در زمان ورود من، خدمتگزاران کنگره60 با عشق و محبتی که داشتند من را در کنگره60 پایبند کردند، من هم بتوانم برای بهتر شدن حال خودم در این مسیر باقی بمانم و برای هم نوعان خودم خدمتی انجام دهم.ممنون که به صحبتهای من گوش دادید.

تایپ: مسافر حسن لژیون دوم و مسافر کاظم لژیون پنجم
ویراستاری و ارسال خبر: مسافر عادل لژیون یکم
عکس: مسافر محمد حسن لژیون هفتم
مرزبان خبری: مسافر محترم جلال
تهیه و تنظیم گروه وب سایت شعبه امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
250