وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من

جلسه یازدهم  از دوره دهم سری کـارگـاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی کریمـان کرمـان با دستور جلسه "وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من" با استادی ایجنت محترم مسافرعلیرضا ونگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر حمزه روز یکشنبه 21 بهمن 1403 ساعت 17 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد جلسه :
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
دستور جلسه امروز" وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من "می‌باشد آقای مهندس راجع به دستور جلسه وادی سیزدهم خیلی به زیبایی هرچه تمام تردر سی‌دی‌ها صحبت کرده‌اند ولی باز هم روز چهارشنبه خیلی جالب بود که عنوان وادی سیزدهم را از کتاب عشق و چهارده وادی برای رسیدن به خود قرائت کردند و آن برای من خیلی جالب بود از قلم است که گام‌های بلندش در سراسر گیتی روان و جاری می‌شود و چقدر زیبا که آقای مهندس از قلم اسم می‌برد و در قرآن هم می‌بینیم که از قلم اسم برده می‌شود حتی خداوند به قلم قسم می‌خورد و برای قلم خیلی ارزش قائل هستند و اینکه بیایید ببینیم که موضوعی را در وادی سیزدهم که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است را می‌آید توضیح می‌ دهد و به زیبایی هرچه تمام‌تر این موضوع و این مبحث را بهش اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد این است که اگر ما می‌خواهیم تغییری در ما صورت بگیرد تغییر یک روزه و یک شبه انجام نمی‌شود و تغییر نیاز به پشت سر گذاشتن زمان دارد که همان صبراست ولی وقتی که می‌خواهیم صبر کنیم باید همراه با کوشش و تلاش باشد مثالی که در وادی سیزدهم می‌آید مثال چرخ چاه و دول و این‌ها را می‌زند که چه اتفاقی می‌افتد یک چرخ چاه داریم و یک طناب و یک چاه داریم که داخلش آب است حالا شاید ۱۰۰ متر عمق این چاه باشد ممکن است به ۴۰۰ متر هم برسد و یکی از استان‌هایی که بیشترین فرو نشست را دارد استان کرمان است که پسته محصول طلای سبز آن است و صادر می‌شود و این‌ها همه هست و به جای خودش ولی این چاه اگر ۱۰۰ متر باشد و اگر طناب ما ۹۹ متر باشد آیا به سطح آب می‌رسیم و دول را انداختیم پایین و طناب ما ۹۹ متر است یعنی تمام تلاش و سعی خود کرده‌ایم و ۹۹ قدم را برداشته‌ایم رسیدیم به سه دهم سی سی در بحث مصرف کنندگان مواد مخدر آنهایی که مسافر شده‌اند وسفر می‌کنند آیا اگ سه دهم را قطع نکنیم آیا به رهایی رسیدیم اگر ۹۹متر طناب باشد به آب نمی‌رسیم تغییر ایجاد شده است ولی تبدیلی صورت نمی‌گیرد و به همین دلیل ترخیص هم اتفاق نمی‌افتد یعنی ما تغییر کرده‌ایم و آمدیم از یک مصرف کننده وارد لژیون شده‌ایم و رهجور شده‌ایم ودر سفر اول مصرف را به سه دهم رسانده ایم وقطعش نکردیم و اینجا دیگر آن تغییر در ما ایجاد نشده است، تغییر مقداری صورت گرفته است ولی تبدیل و ترخیصی در کار نیست اینقدر این وادی سیزدهم مسیر و راه را به زیبایی هرچه تمام‌تر نشان می‌دهد حالا شاید ما با خودمان اینطوری فکر کنیم که وادی سیزدهم باید ۱۲ وادی را پشت سر گذاشته باشیم تا برسیم به وادی سیزدهم بله باید دوازده وادی را پشت سر گذاشته باشیم ولی اینکه ما ۱۲ وادی را کاملا متوجه شده باشیم و همه زیر و بمش را یاد گرفته باشیم و اجرا کرده باشیم که شاید یک مقدار سخت باشد و کار هر کسی نباشد.

یکی از وادی‌ها وادی هشتم است که وادی پیمان است کسانی که وارد سفر دوم می‌شوند ۶ ماه از سفر دومشون باید گذشته باشد تا بتوانند پیمان ببندندیکی از وادی‌های ما وادی  دوازده است که اجرای وادی دوازده کاشت درخت می‌باشد کاشت درخت برای کسانی که قصد شرکت در اردوی سراسری درختکاری را دارند و مثل سال گذشته می‌باشد کسانی می‌توانند در اردوی سراسری درختکاری شرکت کنند باید روی پله سه دهم اوتی  به پایین باشند و یا سفر دومی هستند می‌توانند در این اردوی درختکاری شرکت کنند و اجرای وادی دوازدهم کاشت درخت می‌باشد.
وادی سیزدهم به ما چه می‌گوید حداقل با متن و عنوان وادی سیزدهم و آنکه می‌گوید از قلم است که گام‌های بلندش در سراسر گیتی روان و جاری می‌شود گویی جوی‌ها به هم می‌پیوندند تا رود و یا رودهای خروشان را تشکیل دهند و آن محتوا را به همه انسان‌ها برسانند این کار انجام شده است رودهای خروشان به هم پیوسته‌اند ومطالبی که درکنگره ۶۰ هست این محتوا را به همه انسان‌ها رسانده‌اند این‌ها مجموعه‌ای هستند که اهداف و خواسته‌های بشری را شکل می‌دهند و از تصور به تصویر و از تصویر به بنای حقیقت می‌رسانند و آن بنا ساختاری است که نادانان در پی ویرانی آن بوده و هستند نادانان در پی ویرانی این بنا هستند و دانایان در پی بنای آن ولی همیشه پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری بوده هست و خواهد بود و اکنون سرآغاز خط دیگری است برای هر کدوم از ما، من که تازه وارد هستم و امروز وارد این جلسه شده‌ام سرآغاز خط دیگری است و من مصرف کننده موادمخدر نیستم و من که وارد سفر اول شده‌ام سرآغاز یک خط دیگری است من دیگر تازه وارد نیستم من مسافر هستم و من که وارد سفر دوم شده‌ام سرآغاز خط دیگری است و من که عضو لژیون سردار شده‌ام سرآغازخط دیگری است و اینکه دونر شده‌ام سرآغاز خط دیگری است و من امروز در واحد اوتی خدمت می‌کنم این هم سرآغاز خط دیگری است همه این‌ها در واقع آن بنای هستند که ما می‌سازیم اول می‌خواهیم شهر وجودی خودمان را آباد کنیم شهر وجودی و این جسم ما نابود شده بود و از بین رفته بود اول جسم را آباد می‌کنیم وقتی آباد کردیم بعد می‌آییم سراغ مسائل دیگر.

در وادی ششم مثلاً عقل و فرمان،عقل  این است که می‌گوید به عنوان مثال نمی‌خواهی کارهای خیلی بزرگ انجام بدهیدهمین که بتوانم جوراب خود را بشویم و استحمام کنم خوب است همین که آشغال‌ها را هر شب در موقع و زمان مناسب بیرون بگذارم خوب است از همین کارهای کوچک شروع می‌شود و سی دی آقای مهندس را بنویسم و یک سی دی را گوش کنم و یا اینکه مشارکت کنم و همین که اعلام سفر کنم و همین که یک گوشه‌ای از کار را بگیرم و خدمتگزار پارک می‌شوم و یا خدمتگزار صوتی می‌شوم نگهبان نظم می‌شوم همه این کارها سرآغاز خط دیگری است تا دیروز به من اجازه نمی‌دادند خدمت کنم چرا چون سیگاری بودم امروز رفته‌ام لژیون سیگار در نتیجه به من اجازه خدمت می‌دهند به من اجازه می‌دهند که من نگهبان نظم باشم به من اجازه می‌دهند که من میکروفون گردان باشم و یا به من اجازه می‌دهند که در اردوی درختکاری شرکت کنم کسانی می‌توانند  در اردوی درختکاری شرکت کنند که حداقل سه ماه در لژیون سیگار باشند و راهنمای سیگار آنها را تایید کند که این‌ها روی برنامه هستند اگر تایید نکند نمی‌توانند شرکت کنند من تا دیروز سیگاری بوده‌ام و امروز رفته‌ام روی آدامس این سرآغاز خط دیگری است دیشب ما ورزش می‌کردیم یکی از دوستان دیدیم وقتی که وسط ورزش می‌خواست ورزش‌های تخته را انجام بدهد نتونست و خواست پا بزند گفت نمی‌تونم برای اینکه هنوز که هنوز است سیگار مصرف می‌کند به همین راحتی ما واقعا ندیده‌ایم که کسانی که مصرف کننده سیگار هستند چه جوری جان می‌دهند بروید در بخش بیماری‌های ریوی به آنجا یک نگاهی بیندازید ببینید که چه حالی دارند یا باید دستگاه اکسیژن با آنها وصل شود که قدم از قدم نمی‌توانند بردارند و در خانه شان تا دستشویی هم نمی‌توانند بروند و ندیده‌اید که با چه مشکلات و مشقاتی در آخر عمر سپری می‌کنند بعد از ۴۰ سال به بالا هم آخر عمرشان می‌باشد خداوند را شکر می‌کنیم که لااقل مسیر و راه درست برای ما پیدا شده است و ما می‌توانیم درمان سیگار را هم انجام بدهیم . 

موضوع مهمی که هست بحث ماه رمضان می‌باشد و از این فرصت استفاده می‌کنم و می‌گویم که ۱۱ روز افطاری داریم و به طور متوسط اگر در هر روز ۲۰۰ نفر افطاری باشد می‌شود ۲۲۰۰ نفر و اگر به طور متوسط مثلاً اگر بخواهیم خوراک لوبیا بدهیم می‌شود ۶۰ هزار تومان ، ۶۰ هزار تومان می‌شود ۱۳۲ میلیون تومان حالا تصور کنید که ما باید چه مقدار پرداخت کنیم در این ماه رمضان که بتوانیم در این ماه رمضان یک افطاری خوبی تدارک ببینیم و یک مبلغی هم که ۲۰ درصد این ۱۳۲ میلیون می‌باشد باید واریز کنیم به حساب زمین یعنی اگر بخواهیم در نظر بگیریم تقریباً می‌شود ۱۵۶ میلیون تومان پول جمع آوری کنیم و و ۱۳۲ میلیون آن را هزینه کنیم و ۲۰ درصدش را هم نگه داریم و این به همت همه ما بستگی دارد و این رقم‌ها رقمی نیست اصلاً فکر نکنید که رقم خیلی بالایی است چون قطره قطره جمع می‌شود من مطمئنم اگر مثلاً فرض مثال شما از الان تا پایان ماه مبارک رمضان در نظر بگیرید که امروز بیست و یکم بهمن ماه می‌باشد می‌شود تا آغاز ماه مبارک رمضان ۲۱ روز و با ۱۵ روز می‌شود ۳۶ روز در ۳۶  روز ما ۱۸ جلسه داریم  اگرهر کدام از ما در این ۱۸ جلسه که می‌آییم یک ۱۰۰ هزار تومان به ماه مبارک رمضان کمک کنیم پول جمع می‌شود یعنی ما در نظر بگیریم ۱۱ وعده غذا می‌شود ۲ میلیون، و یا اگر همان ۶۰ هزار تومان را حساب کنیم می‌شود ۶۶۰ هزار تومان برای هر نفر من باید حداقل یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان کمک کنم تا آن ۲۰ درصد جبران شود و ضمن اینکه اگر کسی نداشت ونتوانست پولی را پرداخت کند من  باید جور آن را هم بکشم و کسانی که توانش را دارند باید از همین الان شروع کنند .

در کنگره یاد گرفته‌ام  که آقای مهندس هم به صراحت می‌گوید مثالش را می‌زند مثال آن گوهر شب چراغ که مصرف کنندگان مواد مخدر و همین جمع خودمان به طور مثال اگر الان به شما بگویند می‌خواهیم آتش روشن کنیم یک دو تراول ۱۰۰ تومنی به جای کبریت استفاده کن استفاده می‌کنی و یا اینکه آن حبی را که استفاده می‌کردی روی وافور ارزشش کمتر از ۲۰۰ تومان بود همه ما این کار را کرده‌ایم در زمان ما تریاک ارزان بود ۵۰ گرم می‌گرفتیم ۵۰ هزار تومان خوب همه ما این کار را کرده‌ایم و الان هم اگر بخواهیم کمکی بکنیم دلمان دریا است اصلاً شک نکنید من همین امروز مطمئنم که برای ماه رمضان توی همین امروز من قول بهتون می‌دهم بعد از جلسه ما رقم را می‌بینیم و روز سه‌شنبه بهتون اعلام می‌کنم ۱۰ میلیون تومان جمع می‌شود اصلاً شک نکنید که ۱۰ میلیون تومان رقمی نیست به فرض مثال من می‌گویم ۲۰ نفر نفری ۵۰۰ تومان کمک کنند در ماه رمضان هست آیا کسی هست و یا چهار تا ۵ میلیون تومان کمک کنند در ماه رمضان کسی هست نفری ۴ میلیون تومان کمک کنند کسی هست نفری ۳ میلیون تومان کمک کنند کسی هست و نفری ۲ میلیون کمک کنند کسی هست همین حالا شمارش کردم دوستان را که ۱۷ تومان شد پس نشدنی نیست و حالا نفری یک میلیون تومان چند نفر هست امروز ۱۰ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان تا اینجا داشته‌ایم و نفری یک میلیون تومان هم ۷ نفر که تا اینجا می‌شود ۱۹ میلیون تومان و نفری ۵۰۰ هزار تومان کمک کند چند نفر هست که ۱۴ نفر هم اینجا شد می‌شود ۷ میلون تومان که ما گفتیم ۱۰ میلیون تومان جمع شود حالا نفری ۴۰۰ تومان یا ۳۰۰ تومان.
هرکس توان دارد کمک کند  هیچ غصه اش را نخوریم  و اصلاً نگران نباشیم که من نگران نیستم چون به شما ایمان دارم چون قلباً به شما ایمان دارم و می‌دانم که شما برای این کارها گوی سبقت از هم می‌ربایید مرسی و ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید.عکس و تایپ: مسافر رضا لژیون سوم

انتشار : مسافر نادر لژیون پنجم