دومین جلسه از دور بیست و پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی، ویژه مسافران کنگره ۶۰ شعبه تخت جمشید شیراز با استادی مسافر محسن، نگهبانی روح الله و دبیری مسافر علی بادستور جلسه(در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی می کنیم) سه شنبه ۱۶بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان محسن هستم یک مسافر:
شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که امروز هم توفیقی حاصل شد تا در این جایگاه خدمت کنم. امیدوارم که حال همه ی عزیزان خوب باشد و بتوانیم جلسه ای پر انرژی و پربار را داشته باشیم.
من در برابر شما در این جایگاه می خواهم بگویم که کنگره چه چیزهایی را به من داده و چه چیزهایی را از من گرفته و یا در این مدتی که در کنگره بودم آیا ساختارهای منفی که داشتم از بین رفته یا نه ؟ چه ساختارهای مثبتی در من احیا شده است؟ وقتی به خودم نگاه می کنم و فکر می کنم باید از خداوند متعال شکرگزاری و قدر دانی کنم که این اجازه و اذن را برای من صادر کردن که من با کنگره آشنا بشم چون من در زمان مصرف آدم ناسپاسی بودم و قدر داشته هایم را نمی دونستم و خیلی به هم ریخته بودم و یاد دارم زمانی که می خواستم به کنگره بیام به مدت دو هفته تا پشت در کنگره میآمدم و داخل نمی آمدم و بر می گشتم تا بالاخره اذن ورود صادر شد و من با کنگره آشنا شدم. زمانی که وارد کنگره شدم تحت تاثیر انرژی مثبت کنگره و آموزش های راستین کنگره قرار گرفتم و خیلی زود متوجه شدم مکانی که وارد شدم مکان مقدسی هست و اگر خواسته ی قوی داشته باشم و دل به کار ببندم ، حرمت ها و قوانین کنگره را رعایت کنم می توانم نتیجه دلخواه خودم را بگیرم. خوشبختانه در مسیر درمان کنگره قرار گرفتم و با رعایت قوانین و فرمانبرداری به رهایی رسیدم و یقین دارم هر شخصی که با خواسته ای قوی و با رعایت قوانین و حرمت ها ، عملکرد خوبی در سفر خود داشته باشد اتفاق های خوبی برایش خواهد افتاد. جا داره از جناب مهندس دانشمند بزرگ و خانواده ی محترمشان که به بشریت خدمت کردن تشکر و قدردانی کنم. من در طول سفرم سه راهنما داشتم و همیشه زمانی که اعلام سفر می کردم و اسم راهنما را می گفتم سعی می کردم به هر شکلی شده طوری بیان کنم که اون حس دوست داشتن و قدردانی را به صورت زبانی به راهنما هایم القا کنم و حس احترام را به ایشان انتقال بدهم چرا که در کنگره به ما یاد دادن که تشکر و قدر دانی کردن باید به صورت لسانی و دلی و عملی انجام بگیرد. یک رهجو زمانی که در پرسه درمان قرار می گیرد به یک باره به این نقطه نمیرسد ، ذره ذره به این نقطه می رسد. برای اینکه من به صورت دلی بخواهم تشکر و قدردانی کنم باید قبل از هر چیز عاشق کنگره باشم باید عاشق راهنما باشم که بتوانم ارتباط برقرار کنم. من همیشه سعی کردم تسلیم راهنما باشم نه فقط راهنما بلکه در برابر همه ی خدمتگزارها باید تسلیم باشم و سعی کردم همه را دوست داشته باشم. من عاشق کنگره هستم و همیشه سعی کردم در حد نسبی قدر دان کنگره باشم همینطور که همه عزیزان میدانند من خانوادم در ایران نیستند و زمانی که تصمیم گرفتم به خانواده ام بپیوندم در ابتدا خواستم اعتیادم را درمان کنم که با حال و روحیه ی خوبی به آنها ملحق بشوم به کنگره آمدم و عاشق کنگره شدم نتوانستم به بچه هایم ملحق بشوم و امیدوارم که خداوند کمک کند تا من بتونم خدمتگزار لایقی برای کنگره باشم. برای اینکه من به صورت عملی بتونم قدردان کنگره باشم بعد از رهایی ام همیشه در حوضه ی خدمت سعی کردم یک خدمت صادقانه ای داشته باشم و جایگاه های متفاوتی را تجربه کردم چون هر کدام از این جایگاهها و خدمت ها یک پیامی دارد و سعی کردم وظیفه ام را به خوبی انجام بدهم تا ساختارهای مثبت درون من به خوبی احیا بشوند. راهنماها تنها کاری که می کنند رهجو را هدایت می کنند و روح رهجو را تقویت میکنند تا به مسیر درست و راستین هدایت شوند. من یک توصیه به خودم و دوستان عزیز دارم که در این مسیری که قرار گرفته ایم و این سفری که داریم کاملا مصمم و جدی باشیم که بتوانیم نتیجه های قابل قبولی را بگیریم. عزیزان رعایت حرمت ها و قوانینی مثل پوشش پیراهن سفید یقه دار، برگ زرد منظم، کارت عضویت، آمدن سر وقت به جلسه جز قدردانی از کنگره هست. اگر کسی آقای مهندس را دوست داره و عاشق کنگره هست و خودش را جزء کنگره ۶۰ میداند باید این نکات را رعایت کند و شما همگی از بهترین ها هستید
تایپ: مسافر بهنام لژیون یازدهم
ویراستار: مسافر محمد جواد لژیون یازدهم
عکس: مرزبان خبری مسافر حسین
تنظیم و ارسال: مسافر ابولفضل لژیون یازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
172