من باید تعهدی بین خود و خداوند ببندم

جلسه چهاردهم از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدی‌پور قم با استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر حمید و دبیری موقت مسافر حامد با دستور جلسه (وادی سیزدهم و تاثیر  آن روی من) روز یک‌شنبه مورخ 21 بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.

سخنان استاد:

خداروشکر می‌کنم که دوباره توفیق پیدا کردم که اینجا حضور داشته باشم. از آقا مهدی، راهنمای لژیون پنجم، مچکرم که این فرصت را به من دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم و آموزش بگیرم. همچنین از ایجنت محترم علی آقا و گروه مرزبانی و تمام خدمت گزاران کنگره 60 تشکر می‌کنم.

رهایی پسرم حسین و آقا روح‌الله را به راهنمای محترمشان، آقا اسماعیل و جناب مهندس، تبریک می‌گویم. این موضوع کاملاً به وادی سیزدهم مربوط می‌شود و مصداق همین وادی است که یک سفر را تمام کرده و قرار است خط بعدی را آغاز کند. شخصی که رها می‌شود، با قوانینی که اینجا اجرا کرده و گوش به فرمان بوده، یک سفر را انجام داده است. نباید من نوعی فکر کنم که کارم اینجا تمام شد و همه مشکلات باید درست شوند و به میل و اراده من پیش روند. در حالی که اینطور نیست و تازه زمانی که کار ما تمام می‌شود، یک سفر دیگر آغاز می‌شود و یک مشکل دیگر آغاز می‌شود.

من باید مشکلاتم را در اولویت بگذارم و بعد کارم را، و همه این‌ها را باید بتوانم الویت‌بندی کنم و با امید و آموزش‌هایی که دریافت کردم، سفر بعدی را آغاز کنم و نترسم. فرقش با گذشته این است که من دانایی کسب کردم، آموزش گرفتم و بلدم که چگونه مشکلاتم را پشت سر بگذارم.

ما این چهارده وادی را که داریم، در هر کاری که بخواهیم انجام دهیم، اول تفکر، تفکر سالم را انجام می‌دهیم، بعد امید. من امید پیدا کردم در اینجا و می‌دانم که هر کاری که می‌خواهم انجام دهم، باید خودم شروع کنم و این کار به عهده من است و نباید مسولیتم را گردن دیگری بی‌اندازم. کارهایی که انجام می‌دهم، نباید فقط در حرف باقی بماند و باید سعی کنم عملی‌شان کنم. این وادی پنجم می‌گوید و عمل کردن به این صورت است که من به فرمان عقل رسیده باشم یا راهی را پیدا کرده باشم.

در وادی هشتم می‌گوید که من باید یک تعهدی بین خود و خداوند ببندم و عهدی باشد که بتوانم در راستای آن قدم بردارم. در این مسیری که دارم، خب یک سری مشکلات وجود دارد و من صبر را تجربه کردم و نقطه تحملی که در وادی در موردش صحبت می‌شود را پیدا می‌کنم. زمانی که نقطه تحمل پیدا کردی و صبر کردی و ادامه دادی، مطمئناً تغییر می‌کنی. انسانی که به سمت صراط مستقیم تغییر می‌کند، مطمئناً چیزی که وادی یازدهم به ما می‌گوید، چشمه جوشان و رودهای خروشان، یعنی اینکه من بتوانم به دیگران خیر برسانم. حالا رسیدم به جایی که دوست داشتم و آن کار را به نحو احسنت انجام دادم و تازه این کار تمام شد و کار دیگری آغاز می‌شود. تمام مراحل زندگی من همین‌هاست.

من چه برداشتی کردم امروز از این وادی؟ به چه درد من خورد؟ اینکه پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. یعنی تو هر مشکلی که داری اگر حل شد، می‌گوید یک قسمت هست به نام عشق، عقل، ایمان و ما باید در هر کاری که می‌خواهیم انجام دهیم، این مثل باید رعایت شود. عقل سالم یعنی تفکر سالم. یک کاری را شروع می‌کنم اما این راه را من باید به آن ایمان داشته باشم و توسط عشقی که در وجودم دارم، انجامش می‌دهم.

یک زمانی است که من کاری را شروع می‌کنم و تمام قوانین را رعایت می‌کنم و مراقبت می‌کنم، اما به آخر کار که می‌رسم، آن کار درست انجام نمی‌شود یا نتیجه‌اش به میل من نیست و این مسئله بارها برای من اتفاق افتاده است.

شما یک گندم می‌کاری، مراقبت می‌کنی و بعد از گذشت یک سال و در آخر کار، رشد می‌کنند و یکدفعه اتفاقی می‌افتد و همه گندم‌ها آتش می‌گیرند. خب، اینجا با خودت می‌گویی که من کارم را درست انجام دادم و تلاشم را کردم و قوانین را اجرا کردم، پس چرا اینگونه شد؟ اینجا یک مسئله وجود دارد و آن فرمان الهی است و قرار است که این سختی سر راه من قرار بگیرد تا من رشد پیدا کنم و در مراحل بعدی زندگی‌ام اذیت نشوم، ناامید نشوم و سرخورده نشوم. شاید این مسئله بارها برای همه ما اتفاق افتاده باشد و در سی‌دی عبور، استاد امین می‌فرمایند که قرار ما از یک قله به قله دیگر برویم، ولی ما باید از این قله به پایین برویم و سپس به قله بعدی برویم. این خب همان آغاز خط دیگری می‌شود.

حالا فرق الان من با گذشته چیست؟ من وقتی که از این قله به پایین می‌روم و قرار است که به قله بعدی بروم، فرقش این است که الان دیگر من آموزش گرفته‌ام و دانایی کسب کردم که بتوانم مشکلات را رد کنم و بدانم که چگونه سختی‌ها را تحمل کنم که اذیت نشوم و خودزنی نکنم. فرق الانم با گذشته‌ام همین‌هاست و ظرفیت پیدا می‌کنم و دیگر از حل مشکلاتم لذت می‌برم.

من برای همین به سمت مواد رفتم و می‌خواستم از بیرون چیزی به من انرژی بدهد، اما الان از این که مشکلاتم حل می‌شود، انرژی می‌گیرم. مشکلات زیاد است و برای هر شخص متفاوت است و خداراشکر می‌کنم که برخلاف گذشته در زندگی‌ام ناامید نیستم و راه حل کردن مشکلات را آموزش دیده‌ام و دیگر مشکلات را با ضرر زدن به خود دوچندان نمی‌کنم. خیلی، خیلی خوشحالم که چنین آموزش‌هایی را در کنگره دریافت کرده‌ام و خداراشکر می‌کنم که کنگره 60 را پیدا کرده‌ام.

اهدا لوح تقدیر به اعضاء لژیون سردار

انتخابات نگهبانی

تهیه و تنظیم: گروه سایت مسافران نمایندگی محمدی‌پور قم