بهنام خداوند جان آفرین
حکیم سخن در زبان آفرین
مهمترین اصل برای اینکه انسان بتواند زندگی سرشار از آرامش و آسایش داشته باشد این است که بتواند مسیر درست زندگی را انتخاب کرده و در آن جهت حرکت کند. کتاب عشق و چهارده وادی، نشاندهنده مسیر درست زندگی سرشار از صلحوآرامش برای ما است که با طی کردن هر پله به هدف خود میرسیم. در ابتدای امر با مبحث تفکر آشنا میشویم، موضوع بسیار مهم؛ چراکه ما در اثر عدم تفکر مشکلات و معضلات بسیاری برای خود و اطرافیان خود ایجاد کردهایم. وادی سیزدهم نکات و کلیدواژههای مهمی را به ما خاطر نشان میکند. از قلم است که گامهای بلندش در سراسر گیتی روان و جاری میشود. «ن وَالْقَلَمْ وَ مٰا یَسْطُرونْ» قسم به قلم و آنچه مینویسد. قلم و نوشتن، موضوع بسیار حائز اهمیتی است که حتی در کلامالله به آن اشاره شده است. هر موضوع یا هدفی که نوشته شود ماندگار میشود؛ مانند کلامالله یا اشعار بزرگانی که قرنها پیش میزیستند.
در این وادی به مرحله تغییر، تبدیل و ترخیص اشاره شده که اصل مهمی برای تبدیل یک انسان آشفته به یک انسان سالم است. هر انسانی که در هر مرحلهای از زندگی خود قرار دارد به او قدرت اختیار داده شده است که بتواند زندگی خود را تغییر دهد؛ البته زمانیکه شروع به حرکت کرد، سه نیرو به او کمک خواهند کرد؛ نیروی القاء، احیاء و تحرک و این کمکها هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی وجود دارد. تیتر این وادی میگوید: «پایان هر نقطه سرآغاز هر خط دیگری است» و حاوی این پیام است که هر مرحله زندگی که تمام میشود، مرحله دیگر شروع میشود و این تا ابدیت ادامهدار است باتمام خوشیها و ناخوشیها؛ مانند نوزادی که مرحله جنینی را پشت سر گذاشته و به این جهان هستی پا گذاشته و مرحله جدیدی را آغاز نموده است. کلیدواژه یومالفصل؛ یوم یعنی روز و فصل؛ یعنی جدائی و این مسئله همه جا صادق است؛ مثل روز رهائی یک مسافر و روز جدائی او از دنیای تاریک و ظلمانی اعتیاد و یا زمانیکه از این دنیا میرویم و وارد جهان و بعد دیگری از زندگی خود میشویم و یا موقعی که از شکم مادر متولد میشویم. تیتر این وادی به ما میگوید باید کارهای بسیاری انجام بدهیم و راکد و ساکن نباشیم و این دنیا محل ناامیدی و سکون نیست.
انسان باید در طلب علم، دانش، آگاهی و مهارت باشد و برای آن ارزش قائل باشد؛ زیرا این اطلاعات در تمام ذرات هستی ذخیره میشود و از بین نخواهد رفت و این اطلاعات به آسمان رفته و دوباره به زمین بر خواهند گشت. در اینجا با یک مثلث آشنا میشویم که دارای سه خط عقل، عشق و ایمان است و یک خطی که در حالت نامرئی قرار دارد بهنام خط خمر. انسان باید تلاش کند تا این اضلاع خوب کار کنند تا در تعادل و آرامش باشد. اگر شخصی فقط ضلع عشق آن خوب کار کند و با مسائل، احساسی برخورد کند و ضلع عقل کار نکند تبدیل به یک انسان خود شیدا میشود. اگر در شخصی ضلع عقل آن پر رنگتر باشد و همه مسائل برحسب عقلانی باشد یک انسان متعصب میشود. این مثلث دارای یک خط نامرئی است بهنام خط خمر که اخلاق و سلامتی و شور و نشاط انسانها به کارکرد درست این خط برمیگردد و اگر خمر خوب کار نکند، منشأ انواعواقسام بیماریهای جسمی و روحی انسان میشود. اگر شخصی تعادل و آرامش ندارد بهعلت آن است که این خطوط در جسمش خوب کار نمیکند؛ مانند شخصی که به سمت مصرف مواد مخدر میرود.
ایمان کلمهای است که حتی بیان آن باعث دلگرمی افراد میشود و داشتن ایمان باعث آرامش و تعادل انسان میشود. ایمان یعنی اعتقاد داشتن و باور داشتن است؛ حال میتواند به هر چیزی باشد؛ خداوند باشد یا به نظام هستی! داشتن ایمان مانند حفاظ برای انسان عمل میکند که به سمت قهقراء نرود و در انجام کارها به او کمک میکند. ایمان باید در قلب و احساس شخص باشد و زمانی که او با ایمان باشد، دارای چهرهای آرام، صبور و آسوده است و برای اطرافیان خود گویا امنیت و آرامش به ارمغان میآورد؛ داشتن ایمان باعث میشود شخص سمت ناامیدیها نرود. انسان باید با انجام اعمال ارزشی و پیروی از قوانین و خرد جهانی، در جهت تقویت سیستم خمر خود کوشش کند و باعث تضعیف آن نشود و بتواند به یک انسان چند بعدی تبدیل شود و بتواند خطوط بسیار زیبایی برای خود ترسیم نماید و با داشتن علم و آگاهی به خود، کل هستی و همه موجودات آن عشق، محبت و دوست داشتن را هدیه بدهد. هرچه انسان عاقلتر باشد عاشقتر است، هرچه عاشقتر با ایمانتر و هرچه با ایمانتر، عاقلتر است.
نویسنده: همسفر حکیمه رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون دوازدهم)
رابط خبری: همسفر فرنگیس رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون دوازدهم)
عکاس: راهنمای تازهواردین همسفر فاطمه
ارسال: راهنما همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
780