English Version
This Site Is Available In English

اعتیاد با مرگ هم از بین نمی‌رود

اعتیاد با مرگ هم از بین نمی‌رود

نهمین جلسه از دوره چهل و چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰،  با استادی راهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر مهرداد با دستور جلسه  " وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من" و در ادامه تولد اولین سال رهایی مسافر محیدرضا، شنبه 20 بهمن‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که دوباره توفیق این جایگاه حاصل شد تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من می‌باشد و در بخش دوم رهایی اولین سال رهایی مسافر حمیدرضا را در کنگره جشن خواهیم گرفت.

وادی‌های کنگره 60 که در قالب جهان‌بینی به اعضاء ارائه می‌شود راهنمای همه انسان‌ها است انسانی که درگیر تاریکی‌ها و گرفتاری‌ها و مشکلات شده است با خواست خودش و بکارگیری وادی‌ها می‌تواند این مشکلات را کنار بزند در این وادی که بسیار وسیع است و مطالب فراوانی دارد در این وادی که تغییر تبدیل و ترخیص انجام می‌گیرد.

یکی از مشکلات و گرفتاری‌هایی که انسان درگیر آن می‌شود مسئله اعتیاد است انسانی که بخواهد از بند اعتیاد رها شود باید در 3 قسمت جسم روان جهان‌بینی تغییرات به وجود بیایید هیچ راه دیگری وجود ندارد مگر اینکه این تغییرات حاصل شود در وادی سیزدهم اشاره می‌کند که انسان پس از ابتلا به اعتیاد تبدیل به یک انسان تک‌بعدی می‌شود.

من در زمان اعتیاد بهترین سرمایه خود که زمان بود را از دست دادم در وادی سیزدهم اشاره می‌کند که انسانی که گرفتار شده است با نگاه کردن به عقب متوجه می‌شود صفحه نقاشی که در اختیارش بوده را نتوانسته به زیبایی ترسیم کند چرا که از جایگاه خود راضی نیست و شروع به غر زدن می‌کند که در اینجا به او گفته می‌شود که می‌توانی به‌واسطه آموزش‌های کنگره شروع به تغییر کنی وزندگی خود را نجات دهی و این نوید را به او می‌دهند که انسان  ماندگار است یک تولد تا مرگ نیست اگر تلاش کنی برای آموختن این تجربه و آموزشی که آموختی به اتو خواهد ماند و خلاف این قضیه هم صادق است.

اگر آموخته‌ها در جهت منفی باشد نیز باتو خواهد ماند مانند اعتیاد که با مرگ هم از بین نخواهد رفت برای همین این نوید را به انسان می‌دهد که تو می‌توانی حرکت کنی و تغییر کنی و تبدیل به انسانی شوی که می‌خواهی ولی در ابتدا باید خواسته داشته باشی وباحرکت در مسیر صراط مستقیم به مقصد برسی موضوع مهم دیگر خمر می‌باشد که در هیچ کجا به‌غیراز کنگره جدی گرفته نشده است

شخصی که وارد کنگره می‌شود در ابتدا به او می‌گویند که باید 10ماه در سفر باشی تا بیوشیمی که قسمتی از سیستم ایکس بدن می‌باشد که با استفاده مواد مخدر از چرخه خارج‌شده است ولی در کنگره با استفاده از سیستم DST به حالت نرمال خود برمی‌گردد و درنهایت می‌توانی خطوط زیباتری را در لوح زندگی خود ترسیم نماید.

یکی از بهترین نیروهایی که درمان اعتیاد به انسان برمی‌گرداند روی آوردن به نوشتن است که در خود من به وجود آمد مانند درس خواندن بود که خودم ادامه تحصیل دادم و متوجه این قضیه شدم که آلان ردپای کنگره در تمام زندگی من وجود دارد.

در بخش دوم تولد یک سال رهایی حمیدرضا را جشن می‌گیریم حمیدرضا هم مانند خیلی از مصرف‌کنندگانی که درگیر اعتیاد بود وارد کنگره 60 شد و حال و روز خوبی نداشت از یک ان جی او دیگری وارد کنگره شده بود و در حال قیاس کردن بود مردد بود ولی هرچه زمان گذشت بیشتر تسلیم شد و پذیرفت که در مسیر درستی نبوده اگر تسلیم شود بازمان طی شود جهان‌بینی افیونی تغییر نمایید سیستم خمر درست شود وحمید رضا از روزی که پذیرفت هرروز تغییر کرد و نقطه عطف حمیدرضا این بود که همسفر داشت و از زمانی که تغییرات شروع شد سرعت گرفت وحالا که قیاس می‌کنم متوجه تغییرات بسیار زیادی در حمیدرضا می‌شوم در آخر به همه عزیزان تبریک می‌گویم و امیدوارم در مسیر خدمتی موفق باشد.

اعلام سفرمسافرحمید رضا:
سلام دوستان حمید رضا  هستم مسافر؛ آنتی ایکس شربت متادون، روش درمان DST، داروی درمان OT، مدت سفر 11 ماه 4 روز، مدت رهایی ۱ سال ۱ماه و 5 روز، رشته ورزشی شنا، راهنما مسافر محمد

آرزوی مسافر حمید رضا:
آرزو می‌کنم در سفر دوم موفق عمل کنم.

سخنان مسافر حمیدرضا:
سلام دوستان حمیدرضا هستم یک همسفر. ممنونم از دوستانی که امروز حضور دارند. امروز برای من روز خیلی غرورانگیزی است، همانطور که آقای ضیایی فرمودند من قبلاً در NGO دیگری حدود یازده سال قطع مصرف بودم؛ ولی خب اصلاً این حس و حال الان را نداشتم.

در هر NGO بهترین تولدها، تولد یک‌سالگی است چون یک پیام خیلی مهم برای دوستان دارد، که من چه‌کاری انجام داده‌ام که یک سال مواد مصرف نکردم و حالم هم خوب است. در کنگره یاد گرفتم که قشنگ یاد بگیرم و نباید در زمان آموزش و یادگیری به این امر فکر کنم که چه کسی کوچک‌تر از من است یا بزرگ‌تر.

نقطه تحمل من بسیار پایین بود؛ ولی به آموزش‌های کنگره 60 توانستم آن را ارتقا دهم. استاد عزیزم همیشه می‌گفت در صحنه کنگره باید بازیگر باشید. خدا رو شکر جناب آقای مهندس توانستند صورت‌مسئله اعتیاد را حل کند. اینجا یاد گرفتم که قطع مصرف شدن خیلی چیز پیش‌پاافتاده‌ای است و اینکه من چکار کنم که به حال خوب برسم برایم مهم است. بازیگری که استاد همیشه می‌گفت این بود که باید در مسیر باشیم، سروقت دارو را مصرف کنم، سی‌دی را مرتب بنویسم. من شش ماه در آبدارخانه خدمت گذار بودم و آموزش گرفتم و اکنون در کلینیک خدمت می‌کنم.

سخنان راهنما همسفر:
من هم به‌نوبه خودم این جشن پر شگون را خدمت این خانواده کنگره‌ای تبریک عرض می‌کنم. قطعاً این جشن، حاصل همه تلاش‌هایی است که این دو عزیز در طول سفر اول کنار هم متحمل شدند. امیدوارم در این مسیر موفق شوند.

سخنان همسفر:
خدا را شاکرم که توانستم این جایگاه را تجربه کنم. من شاهد همه ی سختی های که مسافرم در سفرش متحمل شد بودم و خوشحالم برایش که به این جایگاه رسیدند. متشکرم از راهنمای مسافرم و راهنمای خودم و همه عزیزانی که در این جشن شرکت کردند، امیدوارم همیشه حالتان خوب باشد، همیشه مستدام باشند.

تایپ: مسافر علیرضا
تنظیم و ارسال: مسافر رضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .