English Version
This Site Is Available In English

قلمی که حکم به رهایی می‌دهد

قلمی که حکم به رهایی می‌دهد

هفتمین جلسه از دور سوم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی بروجن با استادی راهنمای محترم مسافر فرزاد و نگهبانی مسافر قهرمان و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی می‌کنیم؟» و«تولد اولین سال رهایی مسافر مجتبی» روز پنجشنبه ۱۸ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان فرزاد هستم یک مسافر؛
خدا را شاکر و سپاسگزارم که توفیق و اجازه داد در خدمت شما باشم برای آموزش دیدن و خوشحال هستم که در نمایندگی بروجن حضور دارم. خدا قوت می‌گویم خدمت ایجنت محترم مسافران و خدمت ایجنت محترم همسفران، خدا قوت می‌گویم به تک تک راهنمایان همسفر و مسافر و همینطور به تمام اعضای نمایندگی بروجن تبریک می‌گویم بابت این نمایندگی خوب و رو به رشدی که با همکاری هم به وجود آورده‌اند.
و اما دستور جلسه این هفته چگونه در کنگره قدردانی کنیم؟ قدردانی در کلام الله به چهار معنی خلاصه شده است به معنی قدرت، ارزش، اندازه و آنچه تعیین شده است. من فکر می‌کنم آدم  حسرت چیزهایی را می‌خورد که قدرش را به خوبی ندانسته است یعنی انسان‌ها دنبال آن گمشده‌هایی می‌گردند که خیلی راحت از دست داده‌اند و حواسشان نبوده است.
در این دستور جلسه به این فکر می‌کردم که آیا صندلی کنگره با صندلی‌هایی که در بیرون از کنگره وجود دارد فرقی می‌کند  و چه ارزش‌هایی  دارند؟ و یا ارزش یک راهنما در کنگره با کسانی که ما را به تاریکی‌ها راهنمایی کردند یکی است؟ یا ارزش قلمی که حکم به رهایی می‌دهد و در دستان مهندس است با قلمی که در بیرون از کنگره حکم کار ناخوشایندی می‌دهد یکی است؟ من فکر می‌کنم یکی نیست، کاملا متفاوت است و نوع نگاه ما به هر چیزی می تواند قدر و اندازه آن را مشخص کند و ما  باید قدر چنین مکانی که راحت در اختیار ما گذاشته شده است را بدانیم و قدرشناس آن باشیم اول با درست سفر کردن، حرف راهنما را گوش دادن و بعد از رهایی خدمت مخلصانه کردن و آنچه کنگره در توان ما گذاشته است را به کنگره برگردانیم تا بتوانند بعد از ما هم عزیزانی که در تاریکی هستند خارج شوند.
و اما دستور جلسه دوم تولد مجتبی عزیز است. مجتبی وقتی وارد کنگره شدن مثل بقیه بچه‌ها که وارد می‌شوند با دنیایی پر از آشفتگی و ناامیدی و مسائل بیرون وارد شدند و شروع کرد به حرکت کردن، با نظم آمد و شروع کرد به سی‌دی نوشتن، حرف راهنما را گوش دادن و با تلاش خود سفرش را درست کرد و رهایی گرفت و شروع کرد به خدمت کردن و حرکتش کاملاً خوب بود و بعد از آن وارد نمایندگی بروجن شد و خدمت کرد و الان هم خدا را شکر در آزمون قبول شد و شال راهنمایان تازه واردین را دریافت کرد و از خداوند آرزومندم که هرجا خدمت می‌کنند موفق باشند. خدمت جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده عزیزش رهایی یک سالگی  مجتبی را  تبریک می‌گویم به خودش و خانواده محترمش و همسفر گرامی و راهنمای همسفرش  تبریک می‌گویم و ما هر آنچه داریم از برکت این همسفران است. از همه عزیزان که به صحبت‌هایم گوش دادند صمیمانه تشکر می‌کنم.

خلاصه سخنان مسافر مجتبی:
سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر؛
من هم از همه عزیزان که برای این جشن تشریف آوردند ممنون و سپاسگزارم. به نظر من هر اتفاقی حامل یک پیامی است و این تولدها هم حامل یک پیامی است که امید دادن را برای سفر اولی‌ها که ناامید از زندگی به  این مکان می‌آیند را می‌دهد و وقتی تولد را می‌بینند که می‌شود مواد را کنار گذاشت و به درمان رسید امیدوارانه به کنگره می آیند.
در مورد شکر گذاری و قدردانی این را باید بگویم که شکر گذاری دروازه‌ای است برای ورود نعمت‌ها به زندگی هر شخص است. من اگر سپاسگزار خوبی باشم تمام آن چیزهای خوب بر روی زندگیم باز می‌شود و اگر ناسپاس باشم آن گره های کور در زندگیم روز به روز بیشتر می‌شود. من در دوران تاریکی همیشه شکرگزار خوبی نبودم و همیشه دنبال نداشته‌هایم بودم و حسرت گذشته‌ام رامی‌خوردم ولی با ورود به کنگره و آموزش دیدن یاد گرفتم چگونه باید سپاسگزار باشم و جواب این سپاسگزاری‌ها را گرفتم، اول با رهایی از مواد و بعد با آن آموزش‌ها که چراغ راهی شد در زندگی‌ام تا به آرامش برسم.
من هم سپاسگزار آقای مهندس دژاکام و خانواده ایشان هستم بابت این رهایی و همینطور تشکر می‌کنم از آقا کامران شریفیان و خانم مرجان که باعث شدند کنگره ۶۰ به استان ما بیاید و از راهنمای عزیزم آقا فرزاد تشکر می‌کنم و همینطور  از آقا وحید راهنمای محترم تشکر می‌کنم. از همسفرم خواهر عزیزم، از راهنمای محترمش خانم شکیبا تشکر می‌کنم و همینطور از همسر گرامیم و مادر عزیزم سپاسگزارم. با این که اذیتشان کردم از وجودشان تشکر و سپاسگزاری می‌کنم. از آقا محمد ایجنت محترم و مرزبانان محترم و از تک تک شما عزیزانی که در این جشن شرکت کردید ممنون و متشکرم.

خلاصه سخنان راهنما همسفر شکیبا:
سلام دوستان شکیبا هستم یک همسفر؛
خدا را شاکر و سپاسگزارم در جمع شما عزیزان هستم این رهایی را در راس به آقای مهندس تبریک می‌گویم و به آقا فرزاد راهنمای محترم آقای مجتبی تبریک می‌گویم و به خود آقای مجتبی و  به مرضیه عزیز تبریک می‌گویم. این رهایی را به همسر ایشان به مادر گرامی ایشان تبریک می‌گویم و بهترین‌ها را برای این خانواده آرزومندم و امیدوارم قدر این لحظه‌ها را بدانیم و سپاسگزار آقای مهندس و خانواده ایشان باشیم که چنین مکانی را برای ما فراهم کرده‌اند. امیدوارم خانم مرضیه و برادرشان آقا مجتبی سالیان سال در کنگره باشند و خدمت کنند. ممنونم از این که به صحبت‌هایم  گوش دادید.

خلاصه سخنان همسفر مرضیه:
سلام دوستان مرضیه هستم یک همسفر؛
شکر به خاطر حضورمان در کنگره، شکر از خداوند بابت این جشن و رهایی یک سالگی مسافرم. من هم تبریک می‌گویم یک سالگی رهایی مسافرم مجتبی را در راس به جناب آقای مهندس و خانواده ایشان و کلیه اعضای کنگره ۶۰، به راهنمای مسافرم آقا فرزاد که برای مسافرم زحمات زیادی کشیده‌اند.  به خانم شکیبای عزیز راهنمای محترم خودم در شعبه جهان‌بین که مرا آموزش دادند تا به این جایگاه برسم تبریک می‌گویم. ازهمه عزیزانی که در این جشن تشریف آوردند ممنون و سپاسگزارم و تبریک می‌گویم به خانواده برادرم این رهایی را که مدیون کنگره ۶۰ هستم و امیدوارم بتوانم در آینده خدمتگزار خوبی در کنگره باشم. از اینکه به صحبت‌هایم گوش دادید از تک تک شما سپاسگزار هستم.

نگارنده: مسافر رجبعلی لژیون اول
ویرایش و تنظیم: مسافر امین
ارسال: مرزبان خبری مسافر محمد
مسافران و همسفران نمایندگی بروجن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .