جلسه چهاردهم از دوره چهارم کارگاههای آموزش مجازی همسفران نمایندگی یوسُف با استادی راهنما همسفر الهام با دستور جلسه «وادی سیزدهم (پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگری است) و تأثیر آن روی من» روز شنبه ۲۰ بهمنماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
سخنان استاد:
وادی سیزدهم همان وادی عبور از هر منزل و رسیدن به منزلگه دیگر است. وادی سیزدهم مفهوم ابدیت دارد، تا هستی هست، زندگی هست و پس از هر پایانی، آغازی دیگر رقم میخورد .در این وادی با دو مثلث که کاملاً بههم مرتبط میباشد، معنای وادی را با جان و دل درک کردم. مثلث تغییر، تبدیل و ترخیص و دیگری مثلث عقل، عشق و ایمان. من در کنگره آموختم که در پس هر وادی و صور ظاهرش، هزاران نهفته وجود دارد که آرامآرام آن نهفتهها برایم باز میشود و هرچه میزان ظرفیت و دانایی افزایش یابد، نادانستههای بیشماری به دانسته تبدیل میشوند و اما خودِ این وادی نیاز به دانایی بسیار دارد تا عمق مطلب درک شود.
در مثلث تغییر، تبدیل و ترخیص، تلاش بی وقفه، بالا بردن اطلاعات و آگاهی، در مسیر حق و سالم قدم برداشتن، عبور از رنجها و سختیها، تجربهاندوزی و بالاخره درس گرفتن از هر قصه ای که در مسیرم هویدا میشود را آموختم و اگر درس خود را نگیرم قطعاً عبور نخواهم کرد و پایان نقطه را نمیتوانم به تصویر بکشم. اما مثلث دوم، یعنی عقل و عشق و ایمان به من درس درست اندیشیدن و احترام به عقاید خود و دیگران را می دهد. به نوعی از تعصب دور میشوم و میآموزم که همان قدر که میتواند عقاید و تفکر من صحیح یا غلط باشد، به همان اندازه این مساله در مورد دیگران هم صدق میکند. پس بنای جنگ با افکار دیگران را از سر بیرون کنم و راه تعادل و تکامل را پیش گیرم .و نکته مهم این است که اگر در مورد این مثلث به نتیجه درست نرسم، قطعاً در مثلث تغییر، تبدیل و ترخیص هم دچار رکود خواهم شد و توان حرکت از من گرفته خواهد شد.
برای رسیدن دو نقطه به یکدیگر و تشکیل یک خط از هزاران خطوط زندگی، اولین گام حرکت است و اگر من با اطلاعات و آگاهی لازم قدم برندارم، آنچه در مسیر انتظارم را میکشد، یک مسیر بسیار طولانی، تلخ و سخت خواهد بود و من با دستان ناتوان و افکار نادرستم، پروسه زمان را بسیار طولانیتر از آنچه که باید، خواهم کرد و به مرور زمان آنچه بر من مستولی میشود، اندوه و ناامیدی است. وقتی دچار سکون میشوم از زندگی باز میمانم و دیگر توان بههم پیوستن نقاط را نخواهم داشت و زمانی که یک خط از خطوط زندگیم کامل نشود، راه برای ادامه مسیر زندگی و آغازهای دیگر هم بسته میشود. من زنده ام، اما دچار حلقه تکرار و تکرار خواهم شد.
من در کنگره آموختم که برای شروع فقط حرکت کافی نیست، اندیشه، تفکر، شناخت مسیر، مبدأ، مقصد و هدف همگی مهم و حیاتی هستند. اما مهمتر از همه چگونه اندیشیدن را آموختم. آموختم که عقل، عشق و ایمان که به نهر تشبیه شدهاند، باید به موازات یکدیگر رشد کنند و هیچکدام بر دیگری ارجحیت ندارد و همه لازم و ملزوم یکدیگرند و آنچه برای حرکت نیاز دارم، تعادلی حقیقی است که برگرفته ازعقل، ایمان و عشق در راستای یکدیگر است.
آموختن و درک مطلب بالا، همان راهی است که به من آموخت تا بتوانم با درس گرفتن از مسائل و رنجهایم، از آنها عبور کنم و نقاط جدید و سپس خط دیگری ایجاد کنم و روزبهروز درونم را ارتقاء بخشم تا به ظرفیت موردنیاز برای ایجاد همان خطی که برایش پا به جهان خاکی گذاشتهام، برسم. امید است که بتوانم با آموختههایم، خطوط زیبایی رقم بزنم و در پایان هر خط از زندگی، درسی ارزشمند را به تصویر بکشم.
نویسنده: راهنما همسفرالهام (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
122