پنجمین جلسه از دوره ششم جلسات لژیون سردار نمایندگی خمین با استادی راهنمای محترم مسافر مرتضی و نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه وادی "در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم" در روز پنجشنبه ۱۸ بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۲۰ برگزار شد.

سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر.
خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که اذن و اجازه داد من امروز در این جایگاه خدمت کنم، خدا قوت عرض میکنم خدمت نگهبان دبیر و خزانهدار لژیون سردار، الحق و الانصاف این دوره، انرژی بسیار زیادی به لژیون سردار تزریق میکنند در راستای آموزشها. من توفیق این را داشتم دوره قبل، دبیر لژیون سردار باشم و استادی لژیون سردار را تا الان تجربه نکرده بودم، حس و حال قشنگی دارد. جنس مشارکت در لژیون سردار با مشارکت در کارگاه بسیار فرق دارد.
دستور جلسه امروز در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم.
در هستی ما یک رزق، یک روزی و یک نعمت داریم. رزق و روزی را خداوند و هستی به نظر من به همه انسانها میدهد. امروز رزق و روزی من بوده است که اینجا هستم، رزق و روزی همه دوستان که در لژیون سردار حضور دارند بوده است.

ما یک نعمت داریم و این رزق و روزی با نعمت خیلی فرق دارد، گفتم به نظر من رزق و روزی را به همه کس میدهند اما نعمت را نه.
نعمت را شخص باید طلب کند و باید بخواهد. خیلی از دوستان عضو لژیون سردار هستند اما الان حضور ندارند و از این رزق و روزی استفاده نکردهاند. من هم در دورههای قبل از این رزق و روزی درست استفاده نمیکردم.
کنگره ۶۰ یک نعمت است لژیون سردار هم یک نعمت است و ما باید بتوانیم از این نعمت استفاده کنیم. نعمتی که لژیون سردار و کنگره به من داده است نعمتی است که بتوانم از این آموزشها استفاده کنم و یک کلام بگویم و یک کلام آموزش بگیرم ک این خیلی مهم است و انشاالله از این رزق و روزی و نعمتی که آقای مهندس در اختیار ما گذاشته است درست استفاده کنیم. این هفته هفته تشکر و قدردانی است و قدردانی میکنم از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان که اگر این خانواده نبودند الان مشخص نبود من کجا باشم.

قدردانی به معنای پذیرش است یعنی دیده شدن یک موضوع، ما یک مثلث داریم با اضلاع معرفت، عمل سالم و عدالت. معرفت یعنی چه؟ چرا بیرون به یک شخص میگوییم که با معرفت است؟ چون زمانی که ما کاری را برای کسی انجام میدهیم آن شخص میبیند و بازخوردی دارد که به آن میگوییم با معرفت. معرفت یعنی شناخت و آگاهی و این شناخت و آگاهی را من کجا به دست آوردم؟ در کنگره ۶۰ و با آموزشهایی که آقای مهندس در اختیار من قرار داد.
در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی کنیم؟ با توجه به همین صحبتی که کردم من باید بپذیرم که کنگره ۶۰ برای من کاری انجام داده است و هستی برای من کاری کرده است یا رفیق یا خانواده یا هر شخص در هر جایگاهی، پس من باید این پذیرش را داشته باشم که کنگره ۶۰ کاری برای من انجام داده است تا من بخواهم قدردانی کنم. وقتی که به خودم نگاه میکنم اولین چیزی که کنگره ۶۰ به من داد سلامتی بود وقتی از این در وارد شدم صفت مصرفکننده همراه من بود و بلافاصله تازهوارد شدم و بعد از سه جلسه، کلمه مسافر به من داده شد و جلوتر که آمدم همین ظاهری که الان اینجا نشستم و نگاه میکنم به خودم در زمان مصرف میگویم ظاهرم خیلی بد و خراب بود اما خودم با خودم قهر بودم و پوششم از نظر خودم خوب بود اما پوشش درستی نداشتم و اهمیت نمیدادم. کنگره خیلی چیزها به من داد، کنگره سیگار من را درمان کرد و به قول آقای تقی من حتی فکر نمیکردم یک روز سیگار نکشم، من آمدم که موادم را درمان کنم و دو سال طول کشید تا درمان سیگار را شروع کنم.

ریشه اعتیاد در ناسپاسی و در ندیدن و در نشنیدن است. هر دستور جلسهای که در کنگره است من باید به خودم نگاه کنم که روی من چه تاثیری دارد. دستور جلسه قبل در مورد ازدواج بود شاید بسیاری از افراد بگویند که ازدواج چه ربطی به اعتیاد دارد. دستور جلسهای که گذشت برای من خیلی نکات مهمی داشت که باید آن اصول را رعایت کنم، دستور جلسه امروز قدردانی، من باید برگشت کنم روی خودم، من در دوران مصرف طلبکار بودم، هر کس هر کاری برای من انجام میداد یا من برای کسی کاری انجام میدادم توقع برگشت داشتم. همیشه دنبال این بودم که خودم را نشان بدهم و بگویم من این کار را برای تو انجام دادم و توقع هم داشتم آن شخص آن کار را برای من انجام بدهد. وقتی وارد کنگره ۶۰ شدم و با لژیون سردار آشنا شدم همه چیز تغییر کرد. اگر بخواهم زندگی خودم را به سه بخش تقسیم کنم؛ قبل از کنگره که کجا بودم و بعد که وارد کنگره شدم و قسمت سوم هم لژیون سردار است. چند سال در لژیون سردار شرکت میکردم اما آن را درک نکرده بودم. اگر بخواهم تاثیر لژیون سردار را روی خودم بگویم و تجربه خودم را بگویم من دو یا سه سال شرکت میکردم، سالی که همسفرم را دنور کردم، خودم هم با مبلغ ۸ میلیون عضو لژیون سردار شدم و یکی از بچههایهایم را هم عضو لژیون سردار کردم و بسیار راحت مبلغ را پرداخت کردم. دنوری همسفرم را نقد پرداخت کردم و عضویت خودم و فرزندم را تعهدی پرداخت کردم و اصلاً متوجه آن نشدم. جلوتر که آمدیم امسال که میخواستم در لژیون شرکت کنم بسیار دوست داشتم که دنور بشوم اما به خاطر یکسری مسائل این اتفاق مهیا نبود و پیش خودم گفتم عضویت سردار واریز میکنم به صورت تعهدی اما از درون، خیلی ناراحت بودم مخصوصاً همسفرم، وقتی نزدیک گلریزان شد من بعد از ۱۹ سال سابقه کار از محل کارم تعدیل نیرو شدم. واقعاً در شرایطی قرار گرفتم که اصلاً امکان این نبود که حتی سرداری هم شرکت کنم.

یک روز در مشارکتها میخواستم به رهجوهایم بگویم که غصه نخورید کار شما درست میشود، در لژیون سردار شرکت کنید و دیدم من کلامی ندارم که بگویم. در روز گلریزان به همسفرم گفتم که دنوری خودت را اعلام کن، ایشان دنوری را اعلام کرد و خودم هم در جشن گلریزان با مبلغ ۱۱ میلیون تومان عضو لژیون سردار شدم یکی از بچههایم هم با مبلغ ۳ میلیون تومان در گلریزان شرکت کرد. این دیدگاه را اگر در بیرون به کسی میگفتم، به من میگفتند مگر تو دیوانه هستی؟ کار نداری و حالا آمدی ۵۰ میلیون تومن برای چی دادی؟
حالا شاید سوال پیش بیاید که این پول چه جوری جور شد؟ مگر میشود که نیت کنی و یکدفعه جور بشود؟ وقتی در لژیون سردار شرکت میکنیم قوی میشویم، به بخشش میرسیم، ما به دنبال تفکر میرویم که من این پول را چه کار کنم؟ کار خودم را چه کار کنم؟ اگر لژیون سردار نبود میگفتم کارم درست میشود حالا کم و زیاد میرسد ولی وقتی لژیون سردار آمد، حرکت کردم. لژیون سردار کمک کرد که من حرکت کنم، کمک کرد که من تفکر کنم چون من در صراط مستقیم بودم دیگران به من کمک کردند و مبلغ لژیون سردار را با کمک خداوند پرداخت کردم و خدا را شکر تا امروز تعهدی هم ندارم.
اینها را گفتم که لژیون سردار به این معنی است که به ما کمک میکند ما را قوی میکند، بخشش و گذشت را میآورد. وقتی ما را قوی میکند یعنی به فکر پسانداز هستی. آقای مهندس همیشه از پسانداز میگویند اما من اصلاً به این موضوع فکر نمیکردم. زمانی که خودم پسانداز را تجربه کردم میتوانم به رهجو بگویم پسانداز کن، میتوانم بگویم قناعت کن، زیرا خودم به مشکلی برخوردم که حتی فکرش را هم نمیکردم.
دوستانی که تعهد دارند در ذهن خودمان بکاریم که انشاالله تعهد خود را انجام بدهیم. نیروهای منفی میآیند؛ امروز، فردا، پس فردا اما اگر ما در ذهن خودمان بکاریم، خیلی از شرایطی که حتی خودمان فکر نمیکنیم درست میشود.

نویسنده: مسافر مجید از لژیون دهم
عکاس: مرزبان خبری مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
203