English Version
This Site Is Available In English

پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگریست

پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگریست

آنگاهی که به بن بست میرسی ناامید نشو، راه آسمان همیشه به روی تو باز است. خداوند مهربان تمام درها را به روی بنده گانش نمی بندد، کسی که بهشت را بر زمین نیافته است آن را در آسمان نیز نخواهد یافت. خانه خدا نزدیک ما است و تنها اثاث آن عشق است.

راهنما همسفر سمیه و مسافرشان منصور با ۲۵ سال تخریب آنتی‌ایکس مصرفی شیره تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ۱۱ماه و ۲۰روز با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر وحید و همسفر طاهره سفر کردند. در حال حاضر به مدت هشت سال و چهار ماه است که از بند اعتیاد آزاد و رها هستند. همسفر سمیه در جایگاه‌های خدمتی دبیری، نگهبانی، مرزبانی، دنوری و راهنمایی خدمت کردند. چهار سال خدمت صادقانه همسفر سمیه را ارج می‌نهیم و بپاس این زحمت گفت‌وگویی با او داشتیم که توجه شما را برای  خواندن این مصاحبه جلب می‌کنیم.

چه عاملی سبب شد که در کنگره‌۶۰ بمانید و در جایگاه راهنمایی خدمت کنید؟

من ابتدا مانند افراد دیگر با قلبی پر از غم و اندوه و حال خراب وارد کنگره شدم، من چیزی از سفر اول به خاطر ندارم زیرا؛ شدت تخریب من بالا بود، با راهنمایی‌ها و کمک‌های دلسوزانه راهنما خودم که سبب شد کینه و نفرت و انتقام و نبخشیدن‌ها را از خود دور کنم تا بتوانم ذره ذره به نور نزدیک شوم و با گذشت زمان که حال من خوب شد، توانستم نور و آرامش را حس کنم، خدمت گرفتم و در کنگره ماندگار شدم.

یک راهنما چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

یک راهنما به نظر من الگوی تمام عیار یک رهجو و تازه وارد در کنگره می‌باشید که باید طبق قوانین و حرمت‌های کنگره۶۰ بتواند راه گشا برای رهایی و کمک به انسان‌ها باشد و نه آقا و سرور کسی باشد، بتواند گره‌های درونی خود را باز کند و به دور از حاشیه باشد و تمرکز او برای خدمت و حال خوش رهجو باشد.

باتوجه به پایان خدمت چهار ساله شما به‌نظر شما چرا جناب مهندس مراسم تجلیل بعد چهار سال قرار دادند؟

پایان یک نقطه، سر آغاز خطی دیگری است، خدمت کردن در کنگره کاملا دلی می‌باشد و به گفته جناب آقای مهندس خداوند اجازه خدمت کردن به هر کسی را نمی‌دهد بنابراین هرکسی که در جایگاه خدمتی قرار میگیرد باید با تمام دل و جان طبق قوانین کنگره که مشخص می‌باشد خدمت کند. جایگاه راهنمایی مانند سایر جایگاه‌ها در کنگره زمان و مدت مشخصی دارد که هر شخصی باید در زمان مقرر خود آن را تحویل دهد تا خدمت به دیگری بچرخد و خدمت دیگر بگیرد، این تغییر جایگاه‌ها در این مدت سبب تزکیه و پالایش می‌شود، خوشا به حال آن کس که در این مدت خدمت خود را درست انجام بدهد.

برای یک رهجو بسیار سخت است که از راهنمای خود جدا بشود، چرا باید رهجو این سختی را در کنگره تحمل نماید؟

به نظر من پیوند محبت بین راهنما و رهجو باعث می‌شود این حس غم به وجود آید اما؛ یک رهجو باید به میزانی آموزش دیده باشد که بداند راهنما انگشت اشاره است و هدف آموزش‌های کنگره و آقای مهندس می‌باشد و حال خوش خود را وابسته راهنما نکند زیرا؛ یک رهجو زمانی دین خود را به کنگره و راهنما ادا می‌کند که در کنگره بماند و با حال خوش خدمت کند زیرا؛ آرزو هر راهنما این است که مشاهده کند بعد از او رهجو در کنگره خدمت می‌کند.

شما به‌ عنوان دنور در لژیون‌سردار هستید لطفاً کمی از این حس و حال این جایگاه برای ما تعریف کنید.

دنور به معنای بخشندگی است، چیزی که من در ابتدای سفر چیزی از آن نمی‌دانستم و شعارم این بود که مسافر خود را نمی‌بخشم، کنگره بخشیدن را آموزش داد سپس با تکمیل ظرفیت و لطف خداوند توانستم خدمت مالی کنم.

آیا برای انجام خدمت مالی نیاز به مبلغ زیادی داریم که از قبل پس‌انداز کرده باشیم، برای انجام این عمل چگونه باید برنامه ریزی کنیم؟

شاید باورتان نشود روزی که من عضو لژیون سردار شدم با دست خالی کارت کشیدم اما؛ نترسیدم زیرا؛ من زندگی خود را مدیون کنگره بودم و هستم و به قدری حال خوب به من تزریق شد که گویی در بهشت بودم، من این حس را برای اولین بار زمانی که وارد لژیون‌سردار شدم تجربه کردم. کمک کردن دل می‌خواهد، نه پول! زمانی که بتوانیم از چیزی که داریم و به آن نیازمند هستیم ببخشیم و رها کنیم آن زمان است که معنی بخشش را فهمیدیم اما؛ اگر منتظر بمانیم که پول‌دار شویم و ببخشیم این اتفاق هرگز نخواهد افتاد. خداوند را شاکرم که توانستم به راحتی این مبلغ را ببخشم.

آیا تصمیم به پهلوان شدن دارید؟

بزرگترین آرزوی من این است که بتوانم زمینی را بخرم و بنایی در آن بسازم تا انسان‌های دردمند بسیاری در آن مکان به رهایی و حال خوش برسند. از خداوند می‌خواهم به لطف خودش و قرآنی که نشان پهلوان شدن است کمک کند که به آخرین آرزوی خود برسم.

حس خود را نسبت به کلمات زیر بیان کنید.

کنگره۶۰: بهشت روی زمین
همسفر: کوک ساز مسافر
قانون یازدهم: اولین پله خدمت مالی

آخرین کلام...

دست‌های پرمهر جناب مهندس و راهنمای پر مهر خود و همه کسانی که کمک کردند من و مسافرم بتوانیم سفر کنیم و به حال خوب برسیم را می‌بوسم و از خداوند برای آن‌ها طلب خیر چ، نور و سلامتی می‌کنم.

مجددا چهار سال خدمت صادقانه شما را در جایگاه راهنمایی تبریک عرض می‌کنیم و از خداوند منان خیر و برکت خدمت را برای شما خواستاریم.

 

مصاحبه‌گر: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون‌هفتم)
عکس و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون‌چهارم) نگهبان سایت

همسفران نمایندگی حافظ

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .