پیدا کردن خود

جلسه سیزدهم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی مجازی همسفران نمایندگی ارتش با استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر زهرا با دستور جلسه «وادی سیزدهم (پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست) و تأثیر آن روی من » روز شنبه ۲۰ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ آغاز بکار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر، خداوند را هزاران بار شاکرم که به من اجازه خدمت در این جایگاه را داده است. دستور جلسه این هفته وادی سیزدهم است. پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگریست. وادی‌ها به‌طور کلی به ما راه‌ کار درست زندگی کردن و چگونه زیستن و قوانین را می‌آموزند و کلید‌هایی در اختیار ما قرار می‌دهند که با کاربردی کردن در زندگی به آن، آرامش و تعادل لازم برسیم. وادی‌ها به من زهرا می‌گوید که هر مرحله تمام بشود مرحله‌ای دیگر آغاز می‌گردد. ما از وادی یک شروع می‌کنیم که وادی تفکر است، همه چیز با تفکر آغاز می‌شود و بدون تفکر آن‌چه هست رو به زوال می‌رود. من برای طی کردن هر وادی، بایستی وادی قبل را درک کرده باشم و آن را در زندگی خود کاربردی کنم تا به مفهوم و درک وادی بعدی برسم. جناب مهندس در سی‌دی قلب به اهمیت وادی سیزدهم و چهاردهم هم اشاره می‌کنند که محبت در قلب‌ها مانند یک رود جاری می‌شود که سرچشمه آن در زمین و سما است و این ارتباط همیشه از زمین به آسمان و از آسمان به زمین است. جویبارهای عشق و محبت روان می‌شوند و همه در یک نقطه به هم خواهند رسید و بستری پر بار را تشکیل خواهند داد که به اقیانوس بزرگ منتهی خواهد شد و این فرمان قدرت مطلق است، فرمان جنگ نیست بلکه فرمان محبت است به هر کسی که در وجودش نور موج داشته باشد و این دیگر ابتدا و انتهایی ندارد، از آسمان بر خاک و از خاک به بی‌کران خواهد بود و این موضوع تا ابدیت ادامه دارد.

 در مراحل مختلف زندگی، ما یوم‌الفصل داریم مثلاً ورود ما به کنگره ۶۰ برای مسافرم که در قعر ظلمت و تاریکی اعتیاد بود، شروع سفر و درمان و رسیدن به درمان و رهایی یک یوم‌الفصل بود از تاریکی اعتیاد و رسیدن به رهایی نور و روشنایی آغاز تازه‌ای بود برای زندگی و حیات. برای من همسفر، قرار گرفتن در مسیر آموزش، آگاهی و دانایی شروع و آغازی جدیدی بود که ذره ذره با آموزش‌ه‍ای جهان‌بینی، وادی ها و کاربردی کردن آن‌ها در زندگی خود و به مرور زمان با تزکیه و پالایش یوم‌الفصل بند‌های درون من مثل کینه، حسادت، دروغ، قضاوت، تجسس و افکار منفی که دست و پای من را بسته بود جدا بشوم. انسان برای تغییرات نیاز به آموزش، آگاهی، زمان و الگوی صحیح دارد که کنگره ۶۰ این‌ها را در اختیار من همسفر قرار داده است و این من هستم که با تلاش و کوشش خودم در مسیر آموزش قرار بگیرم. ابتدا خودم، هستی و قدرت مطلق را بشناسم، ناشناخته‌ها را بشناسم اگر من خودم را بشناسم، بزرگترین گام را برداشته‌ام و وادی‌ها آدرس را به من می‌دهد تا خودم را پیدا کنم و با تغییر دیدگاه و درک مثلث عقل، عشق و ایمان بتوانم در مسیر آن رودی که به اقیانوس منتهی می‌شود قرار بگیرم. در نهایت انسان هر چه بیشتر بداند می‌داند که هیچ نمی‌داند و انسان سه بعدی می‌داند و درک می‌‌کند که آن‌چه باور است محبت است و آن‌چه نمی‌داند ظروف تهی‌ایست و این‌که اگر مثلث عشق، عقل و ایمان را درک کند دیگر تنها نخواهد بود. در پایان بی‌نهایت سپاس‌گزارم از جناب مهندس و خانواده محترم ایشان که چنین بستری را برای مسافران و همسفران کنگره ۶۰ فراهم کردند و با آموزش‌ جهان‌بینی و وادی‌ها، ذرات عشق، محبت و ایمان را در دل و جان من همسفر جاری کردند.

نویسنده: راهنمای تازه‌واردین همسفر زهرا

ویراستاری و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) دبیر سایت

همسفران نمایندگی ارتش