هیچ نعمتی بالاتر از شکر گذاری نیست

جلسه‌ی چهاردهم از دور هفتم کارگاههای آموزشی عمومی نمایندگی قشم با استادی ایجنت محترم مسافر رضا و نگهبانی مسافر افراسیاب و دبیری مسافر علی با دستور جلسه‌ی ( در کنگره 60 چگونه قدردانی می کنیم ) در تاریخ هجدهم بهمن ماه 1403 ساعت 16 در محل دانشگاه کنگره 60 آغاز به کار نمود .

خلاصه سخنان استاد : 

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر ؛
دستور جلسه ی امروز چگونه ما در کنگره 60 قدردانی می کنیم ؟ و امروز جلسه ی ما یک قسمت دیگر هم دارد که تولد اولین سال رهایی محمد آقا هست ،در مورد دستور جلسه نمی گوید چگونه باید قدردانی کرد بلکه می گوید من چگونه باید قدردانی کنم .
من آن اوایل که آمده بودم کنگره اصلأ نمی دانستم قدردانی یعنی چه و خیلی وقت ها حتی ناشکری هم می کردم و خیلی وقت ها با کوچکترین مسئله ای عصبانی می شدم ، کسانی که به من خوبی زیادی کرده بودند کافی بود که یک بار کارشان پسند من نباشد ، می گفتم این آدم خوبی نیست و این قدردان نبودن باعث شده بود که هم خودم از زندگی لذت نبرم و هم نگذارم که دیگران از زندگی لذت ببرند، وقتی که وارد کنگره شدم به من قدردانی را یاد دادند ، چون اگر یاد نمی گرفتم خوب نمی شدم.
در کنگره آدم ها اول تغییر می کنند و بعداً رها می شوند. من در کنگره یاد گرفتم که قدردانی یعنی اگر یک کسی برای من کاری انجام داده است باید زحمت او را جبران کنم.هیچ نعمتی بالاتر از شکر گذاری نیست و شکر گذاری لذت غیر قابل وصفی دارد و این نعمت را خداوند به هر کسی نمی دهد، در کنگره خیلی ها در لباس ها و جایگاه های مختلف به من خدمت کردند و حال من را خوب کردند، من هم سعی کردم با خدمت کردن جبران کنم و بعد که خدمت می کردم حالم بهتر می شد اما زمانی که خدمت نمی کردم حالم خوب نبود، و اما قسمت دوم دستور جلسه که رهایی محمد آقا است ، پیامی که برای محمد آقا انتخاب شده است را می خوانم، تولدی دوباره در همین حیات شده اید ، قدر و عظمت آن را بدانید ؛ نگهبان جسم و جان خود باشید.
من همیشه فکر می کردم چرا راهنما وقتی یک رهجو را برای رهایی می برد خیلی بیشتر از رهجو لذت می برد و خوشحال می شود ؟ بخاطر این است که راهنما می داند که چه اتفاقی دارد می‌افتد ولی خود رهجو متوجه این مسئله نیست  ، محمد آقا همیشه خدمت گذار بوده و خدمت کرده است، انشاءالله که قدر رهایی خودمان را بدانیم. 

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر ؛ خداوند بزرگ را شکر می کنم که با کنگره آشنا شدم امروز یک سال تمام است که با دستان پر مهر جناب مهندس آزاد و رها شدم ، از جناب مهندس و خانواده ی محترم ایشان تشکر می کنم که این بستر را فراهم کردند تا من بتوانم بیایم و آموزش بگیرم خداوند بزرگ را سپاسگزارم که بعد از چندین مرتبه ترک نا موفق این بار در کنگره توانستم به رهایی برسم ، از راهنمای خوب و گرامی خودم آقا رضا ربیعی ایجنت محترم شعبه ی قشم که حکم پدری به گردن من دارند تشکر می کنم .

ویرایش و تایپ : مسافر علی