ششمین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی خواف، با استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر اکبر، دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "چگونه در کنگره قدر دانی کنیم" روز پنجشنبه 18 بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد :
«بسم الله الرحمن الرحیم»
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر ...
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در این روز فرصتی نایل کرد در خدمت شما دوستان بزرگوار و عزیز باشم خیلی برای من محترم است که در کنار شما باشم و آموزش بگیرم. تک تک کلام شما، مشارکتهای شما و حضور شما برای من آموزش است و این در مسیر زندگیم و در مسیری که قرار است طی کنم برای من ارزشمند و محترم است. در درجه اول از مهدی آقا تشکر میکنم که این موقعیت و این بستر را آماده کردن و قبول زحمت کردن که در خدمت شما بزرگواران باشم. اما دستور جلسه امروز که چگونه در کنگره قدردانی کنید ببینید بزرگواران واژه قدردانی به معنای تشکر و شکرگزاری است و واژه شکر بسیار حیطه وسیعی دارد یعنی اگر قرار باشد که این واژه را باز کنیم ساعتها میشود در مورد شکر، تشکر و قدردانی صحبت کرد اما میخواهم خلاصه در چند دقیقه که زیاد وقت شما هم گرفته نشود این نکته را بگم ،ببینید قدردانی و شکر در واقع به ۳قسمت تقسیم میشود؛ یک مدل،قلباً است و یک مدل زباناً است و یک مدل در عمل است ،که سختترین آن در مرحله عمل قرار دادن است ببینید در مرحله قلبی مثل این است که یک نفر به شما یک خوبی کرده است یا یک کار خوبی انجام داده و برای شما مهم بوده است و اما شما آن فرد را در قلبتان دوست دارید ببینید شما نه به زبان میآورید و نه در عمل نشان میدهید فقط در درون قلبتان آن فرد را دوست دارید و خوب آن طرف مقابل بقول معروف باید علم غیب داشته باشد که بفهمد شما از آن تشکر میکنید در حالی که همه به این شکل نیست و نمیدانند و این به نظر شما آیا نتیجهای در بر دارد؟
آیا اثری دارد ؟قطعاً خیر.

در درجه دوم شکر شکره زبانی است قدردانی در مرحله زبانی است. یک نفر کار خوبی انجام میدهد برای شما زحمت میکشد و از آن تشکر میکنید این هم خوب است و نتیجه خوبی هم دارد اما اثر آن چقدر پایدار است ؟ نکته اصلی این است و شاید در آن لحظه و بزنگاه خوشحال هم شود از شما هم تشکر بکند که شما هم تشکر کردهاید اما ماندگار نیست و شاید بعد از چند ساعت خاموش شود یا فراموش کند که من کاری برای فلانی کردم و زباناً تشکر کرد و تمام اما در مرحله عمل و شکر گذاری در مرحله عمل خیلی مهم است چرا؟ چون شما هم باید قلبی دوست داشته باشید و هم در مرحله قلب نشان بدهید و هم در مرحله زبان و در مرحله عمل آن را به سرانجام برسانید چرا؟ چون در مرحله عمل است که شکر و قدردانی شما دیده میشود و این بسیار بسیار نقطه مهمی است ببینید اگر قرار باشد که ما از کسی تشکر بکنیم همه ما مسافر هستیم و همسفر داریم چرا در آن هفته مسافر از همسفر خودش تشکر میکند و حالا انشالله هم که به آن درجه برسید و با زحمات دوستان همسفران هم راه بیفتد و وقتی که آنجا تشکیل میشود بهتر این مطلب من و سخن من را متوجه میشوید و درک میکنید وقتی شما از همسفر خودتان در هفته همسفر تشکر میکنید این به چه معنا است؟ به این معناست که به همسفرتان بفهمانید که من تمام سختی هایی را که برای من کشیدی متوجه شدم و تمام زحماتی که کشیدی را متوجه شدم و میخواهد که این را به همسفرتان بفهمانید. شما در هفته راهنما چرا از راهنمایتان تشکر میکنید آیا راهنما نیازمند تشکر کردن ماست ؟خیر ما میخواهیم که در عمل نشان دهیم و به راهنمایمان این را با کمال احترام نشان دهیم که در کنار این زحماتی که شما برای من کشیدهاید من این راه متوجه شدم و این را در عمل میخواهم به شما نشان بدهم وقتی راهنما برای ما زحمت میکشد و طول این مسیر را طی میکند تا به ما آموزش بدهد اول ادای دِین میکند یکی از قدردانیهای کنگره همین است که من بفهمم جایگاه خودم و کسانی که در کنگره زحمت میکشند و من بفهمم که کسی برای من نعمت شادی به همراه میآورد و در قبال آن من هم قدردان آن باشم بله بنده عرض کردم قدردانی قلبی به زبانی خوب است اما وقتی که به مرحله عمل رسید آنجا خودش را نشان میدهد و آن در قلب فرد مقابلتان ثبت میشود و در ذهن آن فرد ثبت میشود و علی الخصوص برای ما که مسافر هستیم و در فضای کنگره بتوانیم این را انجام بدهیم چرا؟ چون ما آمدهایم اینجا که اینها را یاد بگیریم ما قبلاً وقتی که در مرحلهای بودیم و حالا خودم را میگویم در مرحلهای بودم که مواد مصرف میکردم همه ما با خود میگفتیم که فقط فکر و اندیشه من درست است وعمل ما درست است و آنچه که ما برداشت میکنیم درست است و خیلی چیزها به واسطه مصرف مواد از بین رفت خیلی نکات مثبتی که اگر داشتیم به واسطه مواد غرق شد و در تاریکیها فرو رفت و مغز ما یخ زده شد اما زمانی که آمدیم وارد کنگره شدیم به واسطه آموزشها خیلی چیزها را یاد گرفتیم و یاد میگیریم چون هنوز در حال یاد گرفتن هستیم و حالا این چه زمانی خود را نشان میدهد زمانی که تو هم به عنوان مسافر در این فضای مقدس و در مکانی که امن و مقدس است و در حرمتها هم نوشته شده است من هم بتوانم از این فضا که از آن استفاده میکنم به معنای واقعی کلمه بتوانم قدردانییام را انجام بدهم. قدردانی در کنگره به چه معناست؟ این است که من بتوانم حرمتها را رعایت کنم کسی که مسافر است اگر بتواند قوانین و حرمتهای کنگره را رعایت کند اولین قدم قدردانی را در قبال کنگره برداشته است بتواند در قبال راهنمای خود که برای من زحمت میکشد تا حالا باز دوباره من خودم را مثال میزنم من خودم قبل از کنگره شاید بارها مسیر ترک کردن نه راه رهایی از مواد را تجربه کردم به عناوین مختلف به شکلهای مختلف و نتوانستم سرمنزل مقصود برسم من خدمت مهدی آقا وقتی که داشتم میآمدم عرض کردم من ۲۱ روز ترک کردم و بسیار اذیت شدم ۲۱ روز به شکل سقوط آزاد مواد را کنار گذاشتم و با خودم گفتم که از فردا دیگه مصرف نمیکنم ۲۱ روز درون خانه مانند جنازهای افتاده بودم و سختیهای شدید را تحمل کردم اما بعد از ۲۱ روز دوباره شروع کردم به مصرف مواد و این بارها و بارها تکرار شد چرا چون چیزی بلد نبودم و مسیر را نمیدانستم در مسیر درست، کسی نبود که به من یاد بدهد، اما وقتی که در فضای کنگره وارد شدم الحمدلله عنقریب ۵ سال است که از بند مواد رها هستم و هرجا هم که مواد باشد به قول آقای مهندس هر وقت که شما رهایی میگیری و از بند مواد خارج میشوی اگر مواد هم زیر سرت بگذارند تو را هیچ ککی نمیگزد و هیچ آزاری نمیبینی وسوسه بشوی و به سمت مواد گرایش پیدا کنی و ۵ سال است که آزاد و رها از بند مواد دارم همه جا را سیرو سفر میکنم و عاشقی میکنم و واقعیت دنیای خودم را میبینم اینکه میگویم واقعیت به این معنی است که من الان در حال مشاهده کردن یک رنگ هستم رنگ واقعی آن تصویر را میبینم اگر کلامی میشنوم کلام واقعی میشنوم و با آموزشهای کنگره سعی کردم که تفکرم را درست کنم و اینها چقدر قدردانی میخواهد؟
اگر من حرمتها را درک کنم اگر من جایگاه راهنما را فهمیدم اگر من سَرم را با سَر راهنما عوض کردم طبق صحبتهای آقای مهندس اگر تمام اعتقاد و تمام افکار و تمام حرفهایم را گذاشتم پشت در و وارد فضای کنگره شدم و هرچه را که راهنمایم به من گفت اطاعت کردم و گوش کردم این میشود قدردانی از کنگره تا وقتی که من بتوانم در هر جایگاهی بصورت خالصانه و صادقانه خدمت کنم و طلبی از کسی نداشته باشم و بگویم که این خدمت برای حال خوش خودم است و این میشود خدمت کردن به کنگره چون هر کدام از ما یک دِینی نسبت به کنگره داریم و وقتی که انشاالله به رهایی برسید از آنهایی که در سفر اول هستند وقتی که به رهایی برسند در سفر دوم اینها را درک میکنند و لذت را آنجا میفهمند و آنجا یک دِینی به گردنشان است که بیآیند و قدردانی کنند از کنگره به شکلهای مختلف اما در این مسیر درمانگر ما چه کسی است؟ راهنمای ما چون ما قرار است یک جلوداری داشته باشیم که مسیری را رفته است که ما قرار است برویم و تمام آن سختیها و مشکلات را تجربه کرده است و قرار است که من آن مسیر را با راهنماییهای ایشان بروم شما اگر قرار است که سفری را طی کنید اگر یک راهنما یا یک نقشه نداشته باشید، مثال: وقتی که شما قرار است که به تهران بروید بدون راهنما و نقشه سر از مرز ایران و افغانستان سر درآوردهاید چرا چون مسیر را بلد نیستید با خود میگوییم که میخواهیم برویم به تهران تا وقتی که مسیر را بلد نباشیم سر از ناکجا آباد در میآوریم من و شما هم تا قبل از کنگره به این شکل بودیم و هر کدام از ما به شکلهای مختلف چون مسیر را بلد نبودیم هدف را بلد نبودیم و مسیر را اشتباه رفتیم و بازگشتیم سر همان خانه اول اما اینجا با کمک دوستان و علی الخصوص راهنمایی که داره برای شما وقت میگذارد و وقتی که با هدف آن، با کمک آن و با نقشه راهی که برای شما میگوید که حرکت کنید قطعاً به مقصد و هدف خواهید رسید خالصانه در کنگره باشید قدردانی کنید و انشالله که همه ما به این شکل باشیم ممنونم که با سکوتتان به حرفهای بنده گوش دادید از همه شما متشکرم.
مرزبان کشیک : مسافر محمد

تایپ و ویرایش : مسافر رضا ل یکم
عکس و تایپ : مسافر امیرحسین ل دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
89