English Version
This Site Is Available In English

قدر زر، زرگر می‌داند

قدر زر، زرگر می‌داند

پانزدهمین جلسه از دوره ششم لژیون سردار به استادی مسافر پهلوان آرش، نگهبانی مسافر جلیل، دبیری مسافر رضا و خزانه‌داری مسافر شعبان با دستور جلسه « در کنگره چگونه قدردانی می‌کنیم» در روز شنبه 11 بهمن‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۴۵ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان آرش هستم یک مسافر عضو لژیون سردار. از خداوند سپاس گذارم که نصیب من شد در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.

پسری که دوران نوجوانی را گذرانده بود و وارد دوران جوانی می‌شد، پدر خانواده به او می‌گوید باید از فردا بروی و مشغول کار شوی و نمی‌توانم پولی را برای تو دیگر در نظر بگیرم. جوان از فردا می‌رود تا برای خودکار پیدا کند، مادرش او را خیلی دوست داشته و همیشه او را حمایت می‌کرده، هرروز که از خانه بیرون می‌آمده مادر به او چند سکه می‌داده و به او می‌گفته برو بیرون یک‌زمانی رو بگذر ون و برگرد خانه و به پدرت بگو سرکار بودم.

بعد از چند وقت پدر سکه‌ها را از او می‌گیرد و می‌اندازد داخل تنور تا بسوزد. تا به‌روزی می‌رسد که سکه‌های مادر تمام می‌شود، پسر مجبور می‌شود که سرکار برود و سخنی می‌کشد و تازه متوجه می‌شود که کار کردن چگونه است. وقتی پدر دوباره سکه‌های او را می‌خواهد به داخل تنور بیندازد به پدرش می‌گوید مکن است سکه‌ها را داخل تنور نیاندازی ولی پدر کار خودش را کرد و پسر مجبور شد دستش را داخل آتش کند. از این موضوع می‌توان نتیجه گرفت که برای انجام هر کاری باید درد و رنج آن را کشید تا بتوانیم قدر آن را بدانیم.

اگر بخواهیم قدر چیزی را بدانیم باید در مسیر آن کار قرار بگیریم و با مشکلات آن دست‌وپنجه نرم کنیم. بدانیم کجا گریه کنیم، کجا محبت کنیم. اگر بخواهیم در کنگره بدانیم که چگونه خدمت کنیم راهش این است که سفرمان را درست انجام دهیم. وقتی وارد سفر اول می‌شویم می‌گویند قبل از ساعت ۵ باید در جلسه حضورداشته باشیم و ما آن را درست انجام نمی‌دهیم.

کمی جلوتر می‌آییم می‌گویند سی‌دی بنویسید یا می‌گویند صبح جمعه به پارک بیایید. اگر ما تحمل کردیم و درد و رنجش را کشیدیم و سروقت آمدیم و رفتیم گوش‌به‌فرمان بودیم. آن موقع متوجه می‌شویم که باید قدردان باشیم و تا نتیجه اعمال خود را نبینیم نمی‌توانیم به‌درستیه؟ باید قدر آن کار و زحمتی که می‌کشیم را بدانیم. انشا الله که فهم این موضوع برای همه ما به وجود آید.

کسانی که وارد لژیون سردار می‌شوند باید قدردانی کنیم. باید فهم این موضوع به وجود آید. درست مثل کسی که تابه‌حال کارنکرده و مزدی دریافت نکرده، فهمی برایش وجود ندارد. فهمیدن اینکه ما چرا باید شکرگزار باشیم برمی‌گردد به خودمان تا ببینیم قدردانی یعنی چر مبلغی قدردانی می‌کنند. نه برای اینکه کاری را خوب یا بد انجام داده باشند. به نظر من واقعاً به آن فهم رسیده‌اند.

مگر شخص معتاد یا مریض سرطانی یا اختلافات خانوادگی که براثر اعتیاد به وجود می‌آید را می‌بینم که زمزمه در من به وجود می‌آید که فهمیدی که برای چه باید به کنگره کمک کنی. در روز شاید برای خیلی از ما این موضوعات اتفاق بیافتد و این باعث می‌شود که ما به فهم بیشتری در این مورد برسیم. حتماً نباید مبلغ خیلی زیادی را کمک کنیم مهم این است که در لژیون سردار حضورداشته باشیم و با هر مبلغی که در توانمان است این کار را انجام دهیم. ازنظر جایگاهی تفاوتی با یکدیگر نمی‌کنیم. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما ممنونم.

مشارکت مسافر مصطفی:
سلام دوستان مصطفی هستم یک مسافر عضو لژیون سردار. قدر زر، زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری من زمانی که وارد کنگره شدم فهم و درک و آگاهی من در همان حد بود. زمانی که جلوتر آمدم حس‌های من باز شد فهمیدم که من می‌توانم به کنگره کمک کنم. هرچه زمان می‌گذرد متوجه می‌شوم که باید بیشتر قدردان کنگره باشم؛ و بتوانند بیرون از کنگره سفیر خوبی برای کنگره باشم.

مشارکت مسافر محمدعلی:
سلام دوستان محمدعلی هستم یک مسافر. به نظر من شکرگزاری در کنگره مانند یک بسته می‌ماند. یک مجموعه‌ای که از سفر اول شکل می‌گیرد. زمانی که من از سفر اول آموزش‌ها رو درست فرابگیرم در ذهن من نهادینه می‌شود تا بتوانم آن‌ها را عملی کنم. به نظر من اینکه سفر درستی را انجام دهم خود نیز یک تشکر و قدردانی است.

مشارکت راهنمای محترم مسافر حسن:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر عضو لژیون سردار
به نظر من هم باید اول فهمش در ما به وجود بیاید تا بتوانیم آن قدردانی را به‌درستی انجام دهیم. اول باید در قلب ما شکل بگیرد و دوم به زبان بیاوریم و سوم اینکه آن را عملی کنیم.

مشارکت ایجنت محترم مسافر علی رضوانی:
سلام دوستان علی هستم عضو لژیون سردار. من باید بدانم که قبل از اینکه به کنگره بیایم کجا بودم والان در چه جایگاهی قرار گرفتم. در زمان اعتیاد همه به دنبال یک‌راهی می‌گشتیم که بتوانیم به یک حال خوب برسیم. روش‌های مختلف را با هزینه‌های زیادی انجام می‌دادیم ولی درمان انجام نمی‌گرفت. دوستان می‌دانند وضعیت ظاهری شعبه به چه صورت بود. قدردانی من اول باید از آقای مهندس باشد.

چون ایشان این امکانات را برای ما مهیا کردند تا بتوانیم وارد کنگره شویم و به درمان برسیم؛ و قدردانی دیگر ما از راهنمایمان است کسی که ما را به درمان رسانده است. ارزش رهایی‌مان را با هیچ مبلغی نمی‌توانیم اندازه‌گیری کنیم و هرکسی در کنگره بعد از رهایی می‌تواند در هر جایگاه خدمتی و یا در لژیون سردار کمک خود را انجام دهد تا یک سفر اولی بتواند سفر خوبی را به پایان برساند.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .