دومین جلسه از دور چهل و پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰،نمایندگی وحید، ویژه مسافران با استادی مسافر رضا، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر یونس با دستور جلسه " در کنگره چگونه قدردانی میکنیم " چهارشنبه 17بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت۱۷ برگزار شد.
سخنان استاد
خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه این هفته در مورد قدردانی کردن در کنگره است. در ابتدا از تمامی دوستان درخواست دارم تا مروری به گذشته داشته باشیم. قبل از اینکه وارد کنگره شویم؛ درکجا بودیم و چه وضعیتی داشتیم؟ برخورد ما با خانواده و جامعه چطور بود؟ رفتار ما در طبیعت چگونه بود؟ سالها قبل از ورود به کنگره ملکی را در شهرستان خریداری کرده بودم فقط برای مصرف مواد، سالی سه بار به آنجا میرفتم، حدود یک ماهی در آنجا میماندم و در هنگام برگشت مواد مصرفی خودم را برای مدت حداقل 3ماه همراه خود به تهران میآوردم.
سالها تمام دلخوشی من همین بود و هیچگاه به خطرات موجود و دلهرهای که همسفرم همیشه با آن درگیر بود فکرنمی کردم ، تصورم این بود که چون هیچگاه در مقابل خانواده مواد مصرف نمیکنم و برای کسی مزاحمت ندارم و در شغلم موفق هستم پس انسان خوبی هستم. در آخرین باری که به شهرستان میرفتم همسفرم گفت: که آیا خسته نشدی؟ قول دادم وقتی به تهران برگشتم حتماً فکری برای نجات خودخواهم کرد، روزی که برگشتم همسفرم گفت: آیا زمانش فرانرسیده به قولی که دادهای عمل کنی؟ شب تا صبح با خودم درگیربودم و فردای آن روزبه کنگره آمدم، 3جلسه تازه واردین تمام شد و من به دنبال بهانهجویی بودم تا از کنگره بروم، همان لحظه یکی از مرزبانان جلو آمد و بامن صحبت کرد و بعد از آرام شدن و انرژی گرفتن از ایشان باعث شد تا در شعبه بمانم وسفراول خود را به پایان برسانم، امروز که در این جایگاه نشستهام خداوند را شاکرم برای حال خوبی که دارم و این دستور جلسه به من میآموزد تا در کنگره و شعبه قدردان باشم و همیشه به یاد داشته باشم که این رهایی و حال خوشی که امروز تجربه میکنم بابت زحماتی است که تمام خدمت گذاران در حال انجام آن هستند.
- تعداد بازدید از این مطلب :
193