English Version
This Site Is Available In English

خدمت کردن درکنگره یک نوع قدردانی محسوب میشود.

خدمت کردن درکنگره یک نوع قدردانی محسوب میشود.

چهارمین جلسه از دوره دهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگی کریمان کرمان بادستورجلسه"چگونه درکنگره60قدردانی میکنیم"بااستادی راهنمای محترم مسافرمسلم وبه نگهبانی مسافرمهدی ودبیری مسافراصغر روزسه شنبه16بهمن ماه1403ساعت17آغاز بکارنمود.
سخنان استادجلسه:
سلام دوستان مسلم هستم یک مسافر.
یک قدردانی ویژه همیشه هست باید درکنگره انجام بشود که اگر ما امروز زیر این سقف نشسته‌ایم و داریم قوانین زندگی که درجهان بینی هم هست داریم یادشان می‌گیریم به خاطر وجود نازنین این ابرمرد بزرگ است که این حال خوب و این آرامشی که هست اگر نبود واقعاً من نمی‌دونم الان کجا بودم و در چه وضعیتی بودم.به قول یکی از رهجوهام می‌گفت شاید من الان تا کمر توی سطل آشغال بودم اگر هم نبودم توی خونه خودم کارتون خواب بودم از جناب مهندس تشکر می‌کنیم و همچنین از آقا علیرضای عزیز که تمام شعب کرمان مدیون این مرد بزرگ هستند من از راهنمای عزیزم آقا محسن نقدی پدر معنویم تشکر می‌کنم که یک روز آمدم و دستم را دراز کردم و این مرد دستم را گرفت و گفت که اگر واقعاً می‌خواهی رها شوی که دروادی هشتم هم آمده اگر مرد رهیم میان خون باید رفت گفت اگر واقعاً مردش هستی بسم الله و این اتفاق افتاد و من شروع کردم و راهنمایم حواسش بود که من از مسیر اصلی خارج نشوم و خیلی جاها به من کمک کرد.


دستور جلسه امروز چگونه از کنگره قدردانی کنیم امروز داشتم بهش فکر می‌کردم که آیا من درکنگره توانسته‌ام قدردانی کنم در قبال چیزی که کنگره به من داد آیا من توانسته‌ام بهای آن را پرداخت کنم شاید ۱۰ تا علامت سوال بالای سر من اومد که این زندگی که داشت کلاً نابود می‌شد و به فنا می‌رفت، طرد شدن از خانواده از دوستان، کل زندگیم شده بود یک دایره مثل یک اسبی را که می‌بندند به سنگ آسیاب فقط دور خودش می‌چرخد کل زندگی من حول این دایره داشت می‌چرخید خواب ،مصرف کنندگی و کار و دوباره روز از نو روزی از نو کل زندگیم داشت حول این دایره می‌چرخید و داشت رو به سمت نابودی می‌رفت یعنی همه چی داشت از هم می‌پاشید.
تا اینکه سال ۹۷ اومدم کنگره در شعبه گنجعلی خان ازدر که وارد شدم و کلاً هم چهار تا راهنما بیشتر نبود که بزرگان ما هستند و پیشکسوتان ما هستند اقای منصوری گفتند که می‌خوای بدونید پیشکسوت کیه کسی که حال من را خوب کند به من خیر برساند و دقیقاً این اتفاق هم افتاد اومدم شروع کردم و سفر کردم و من می‌خواهم بدونم که این سیستم کاری که درمن و زندگی من کرده چه تاثیری روی من گذاشته چه در داخل کنگره وچه در بیرون از کنگره اومدم شروع کردم و آروم آروم اومدم هرچه بیشتر یاد می‌گرفتم تشنه‌تر می‌شدم برای اینکه بدونم که قوانین هستی چی هست و قوانین هستی چه کاری بایستی برای من مسلم انجام بدهد چه چیزی قرار است به من یاد بدهد من دست معلم‌هایم را می‌بوسم اون‌ها سیستم آموزشی را دارند آموزش می‌دهند همونی که بهشون یاد داده شده و دارن همون را فقط می‌روند جلو اگر شخصی مثل آقای مهندس توی سیستم آموزشی بود این سیستم آموزشی خیلی بهتر پیش می‌رفت چون اولین کاری که می‌کرد دقیقاً توی کتاب‌هایی که ما داریم می‌خونیمشون و خیلی راحت آنها را از نشریات می‌خریم باید تدریس می‌شد به عنوان یک دروس پایه در دانشگاه در حد فوق لیسانس و دکترا که جهان بینی چی هست چهارده وادی چی هست با قوانین زندگی که خود آقای مهندس هم گفت که ۱۴ تا وادی قوانین هستی است و قوانین الهی هستند که روی زمین دارند به ما درس می‌دهند که چگونه می‌توانم زندگی کنیم.
حالا من رهجو من شاگرد امدم و سفرم تمام شده و امدم سفر دوم یکی از رهجوهادر لژیون پرسید که استاد چرا وقتی رهجویان به سفر دوم می‌رسند توی کنگره نمی‌مانند و کنگره را ول می‌کنند و می‌روند گفتم چون به این سیستم وصل نمی‌مانند چون به صورت بیسیم و با سیم ما باید به این سیستم وصل باشیم به صورت بیسیم که مشخص است لایو آقای مهندس و و سی‌دی‌های هفته که من نگاه کردم بیش از ۱۹۰۰ سی دی بود آخریش هم سی دی کلمه است که ۱۹۶۵ تا وقت گذاشته شده است که در هفته یک جلسه آقای مهندس آمده یک ساعت نشسته به من مسلم گفته است که آقا این قوانین است اگر می‌خواهی آرامش نسبی داشته باشی و می‌خواهی توی زندگیت لنگ نمانی این ۱۹۶۵ سی دی هر کدام یک جمله ازش بردار.
وادی اول فقط تفکر خالی نیست بدانید که باید عمل داشته باشید اگر بهش عمل کردم و این را می‌دانیم که ما همه ما الان مشکلات اقتصادی داریم و منکر این قضیه نیستیم و هرچی هم دارد می‌گذرد دارد شدیدتر می‌شود ولی این فشار اقتصادی را چطور من می‌توانم تحمل کنم بایستی یاد بگیرم که چگونه فشار اقتصادی را تحمل کنم این یادگیری را اینجا بهت یاد می‌دهند گفتم که به صورت بیسیم یا با سیم و مسئله دوم این است که اونی که از کنگره میره و یا حتی توی سفر اولش هست و کار درست را انجام نمی‌دهد و دارویش را سر وقت نمی‌خورد و روی پله و برنامه نیست و یا سفر دومی شده و کنار من صحبت می‌کند و دهنش بوی الکل می‌دهد این یعنی چیزی برای از دست دادن ندارد چیزی را دریافت نکرده که بخواهد چیزی را پس بدهد یاد نگرفته و قدردانی هم بلد نیست حال خوبی را که بهش داده‌اند این را دارد توی ضد ارزش و به گونه دیگرپس می‌دهد نتیجه‌اش چی هست کنگره یک گردباد سبز است.
من این را همیشه می‌گویم آن‌هایی که در مرکز این گردباد و سنگین هستند می‌مانند به آن‌هایی که نیستند مثل آشغال به بیرون پرت می‌شوند آن کس که می‌ماند خدمتگزار می‌شود حداقل تا آخر عمرش در مصرف کنندگی گارانتی می‌باشد شما وقتی که نگاه کنید یه ماشین وقتی از یک کارخانه بیرون می‌آید مثل تویوتا بنز و غیره یک دفترچه راهنما دارد توی دفترچه راهنما می‌گوید شما هر ۱۰ هزار کیلومتر روغنش را عوض کن و یا واسگازینش را عوض کن و یا آبش را چک کن یک دفترچه دارد و خداوند هم وقتی انسان را آفرید یک دفترچه همراهش به پایین داد و آن قوانین خداوند است تو وادی پنجم گزینه بازگشت از ضد ارزش‌ها می‌گوید آقا دروغ نگویید ،رشوه نگیرید ،مواد مخدر مصرف نکنید این‌ها همه را دارد داد می‌زند حالا که انجام داده‌ای اصلاً اشتباه بوده دنبال مقصر نگرد چون پیدا نمی‌کنی و مقصر اول و آخر خودت هستی رفیق خوب و بد و زغال خوب و این‌ها همه مال بارهای اول است با خودت آمدی مصرف کردی و شدی مصرف کننده و حالا که آمدی کنگره بایستی بفهمی که بزرگترین مجازات یک معلم و راهنما این است که شاگردش شاگرد بماند یعنی می‌گوید که به درجه‌ای از استادی نرسد که بخواهد جا پای استادش بگذارد ما می‌گوییم حالا قدردان باش درست است که آقای مهندس گفت قدردانی با پندار و کردار و من می‌گویم به درم و کرم و قلم و حتی به دم یعنی من می‌توانم هرروز که می‌آید اگر روز بدی هم برایم بود بگویم که خدایا شکرت حتماً یک خیری درش بود و یک مصلحتی توش بود و حتی این پولی که در جیب من است یک قسمتیش بیشتر مال من نیست یک قسمت از آن روزانه خرج زندگیت است و یک قسمتش هم مال مردم است حالا لوله خانه ات خراب می‌شود مال تعمیرکار است و یا ماشینت خراب می‌شود حق آن مکانیک است این‌ها همه را من باید یاد بگیرم اگر این‌ها را یاد گرفتم می‌توانم قدرشناس باشم توی خونه اگر خانومت غذا درست می‌کند اگر بهت محبتی می‌کند همیشه ازش تشکر کن.
من درلژیون همیشه می‌گویم که کدومتون رفتید در واحد اوتی و تشکر کردید آقای عباس که در پرتال برگه‌های من را ثبت می‌کنی و وقت می‌گذاری ازت تشکر می‌کنم من ‌دونم که این بنده خدا وقت می‌شود تا ساعت ۲ شب پشت سیستم مشغول کار است حالا در پرتال و قبلاً هم مسئول سایت بود وآقای رضا فرحبخش عزیزکه مسئول واحداوتی لودند همچنین آقا رضا مسئول نشریات هیچ کدومتون رفتید بگویید که آقا رضا دستت درد نکند دیس اپ و نشریات را گرفتی و آوردی پس ما هنوز درست یاد نگرفته‌ایم بیرون از اینجا اگر کوچک‌ترین کاری حتی اگر راننده اسنپ هستیم مسافر توی ماشینت سوار می‌شود از او تشکر کن که ماشین من را انتخاب کردی یعنی قدردانی خداوند در قرآن می‌فرماید تشکر از مخلوق تشکر از خالق است و این نمازی را که ما می‌خوانیم شاید این کمترین کار است .


حالا من می‌توانم از پدرم از مادرم از همسایه‌ام و از کسی که کوچک‌ترین کاری را دارد برای من انجام می‌دهد مثلاً آن کارگری که دارد جلوی خونه من را جارو می‌کند یک خدا قوت نمی‌گویم که دست توی جیبت بکن و صد هزار تومان بهش بدهد ازش می‌تونی که تشکر کنی اگر من این تشکر کردن را در زندگی یاد گرفتم که در کنگره به من یاد می‌دهند که آقا قدردانی کن از داشته‌هایت و از چیزهایی که خداوند بهت بدون منت داده است جسم سالم و عقل سالم گرچه اعتیاد یک کمی من را درگیر کرد ولی ما این‌ها را درست می‌کنیم .
همانطوری که به ما یاد دادند که دیگران کاشتند ما خوردیم ما هم می‌کاریم تا دیگران بخورند آن رهجویی که می‌آید و سفرش تمام می‌شود و در کنگره خدمتگزار نمی‌شود اون می‌رود و بعد از مدتی دوباره برمی‌گردد چون چیزی را که گرفته بهایش را نپرداخته و قدردانی نکرده از آن دریافتی که داشته است شما بهتون علم داده شده است چرا رفتی بعد از چند ماه دوباره برگشتی به این توجه کرده‌اید اولین جایی که برای یک مصرف کننده دست می‌زنند در کنگره است وقتی به عنوان تازه وارد خودت را معرفی می‌کنی تشویقت می‌کنند میاییم روی صندلی با احترام می‌نشینیم آب برق و گاز و همچنین راهنما و این سیستمی که همه دارند بعضی از مرزبان‌ها از ساعت ۲ می‌آیند و تا ساعت ۹ شب و همچنین بچه‌هایی که نگهبان و دبیر می‌نشینند نزدیک عید هستیم و همه مشکل مالی دارند ولی چرا بلند می‌شویم و می‌آییم کنگره چون همه چی که پول نیست یک چیزی هم باید پس بدهیم.
سال ۹۷ یکی برای من تلاش کرد و گفت آیا می‌خواهی راهنما بشوی گفتم بله استاد و گفت این راهش هست به جرات می‌توانم بگویم اولین کسی که از جلسه امتحان بیرون آمد و گفتم ۱۰۰ درصد راهنما می‌شوم من بودم حالا همانی که در توانم بوده و آنچه را که دوست داشتم الان هستم از کارم زده‌ام و منتی هم از سر کسی ندارم چون من طرف حسابم کس دیگری است امیدوارم که واقعاً انسان‌های قدردان خوبی در کنگره باشیم و یک میز هم گذاشتن جلوی در برای جمع آوری هزینه افطاری است که مال خود ما هست قرار نیست که کسی بیرون غذا بیاورد خود ما هزینه می‌کنیم و خود ما غذا را آماده می‌کنیم و افطاری می‌دهیم یعنی هزینه‌ای که قرار است جمع آوری کنیم حیف و میل نمی‌شود چون این سیستم سیستمی نیست که در آن پولی حیف و میل شود و هر جایی خرج شود اگر خرج هم شود درست خرج می‌شود و همش در همین جا هزینه می‌شود که انشالله از دوازدهم اسفند که ماه رمضان شروع می‌شود اونطوری که آقا علیرضا فرمودند تقریبا 9وعده افطاریداریم و انشاالله بتوانیم ماه رمضان خیلی خوبی هم برگزار کنیم به مثل هر سال که این هم یک نوع شکرگزاری از خداوند است و قدردانی کردن از خداوند است که بعد از۱۱ ماه این بدن نیازمند یک ریکاوری است که در این ماه رمضان بدن باید ریکاوریش را انجام بدهد که این هم یک نوع قدردانی کردن از خداوند است که ما همه ممنون و سپاسگزارش هستیم .
از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
تایپ:مرزبان خبری مسافررضا
عکس وانتشار:مسافرعباس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .