هشتمین جلسه از دوره پنجم جلسات لژیون سردار ویژه مسافران،نمایندگی ساوه به استادی راهنمای محترم مسافر هاشم و نگهبانی راهنمای محترم مسافر حسن و دبیری مسافر قاسم با دستور جلسه (درکنگره ۶۰چگونه قدردانی کنیم؟) روز سهشنبه ۱۶بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۹/۳۰دقیقه برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان هاشم هستم یک مسافر
از دبیر ونگهبان جلسه و از ایجنت محترم سپاس گذارم که اجازه دادند دراین جایگاه قرار بگیرم خدمت کنم و آموزش بگیرم در مورد این دستور جلسه من خیلی فکر کردم این هفته آقای مهندس صحبت کردند که فرمودند در کنگره ۶۰ چگونه قدردانی میکنیم من یادم هست یک سری آقای زرکش میگفتند که در کنگره تمرین میکنیم که برویم بیرون اجرایی کنیم آقای مهندس هم گفتند که قدردانی یعنی همان اندازه اندازهها را پیدا کردن چه جوری اندازهها را پیدا کنیم.
من چقدر حالم خوب شده در کنگره، چقدر اعتبارم برگشته، چقدر میتوانم کمک کنم به دیگران، واقعاً این اندازهها را پیدا کنم آن شبهایی که راه میافتادم در خیابانها دنبال مواد دنبال هر چیزی آنها را یادم میآورم قدرش را پیدا میکنم این سلامتی این حال خوبیکه امروز دارم من نمیدانم چقدر مواد بزنم که حالم خوب باشد مثل امروز قدر پیدا کردن از دیگران در کنگره تمرین میکنیم که بیرون ببخشیم لژیون سردار هست در کنگره میبخشیم که بیرون بخشیدن را یاد بگیریم.
بتوانیم مثلاً یکی را دوست داریم کادو برایش بگیریم مثلاً اونی رو که دوستش را نداریم آن را ببخشیم کسی که کار اشتباه میکند بتوانیم آن را ببخشیم یک مناسبتی است بتوانیم همسفرهایمان و بچههایمان که تولدشان است یا روز مادر روز پدر و با حال خوب این کارها را انجام بدهیم و دوست دارم یک روز مثل آقای اکبر پهلوان باشم تا بتوانم باز هم نمیتوانم ادا کنم چون مدیون کنگره هستم و هر چقدر هم جلوتر میرویم باز هم بدهکارتر میشویم فکر میکنیم داریم خدمت میکنیم و باز هم رفته رفته چیزهای بهتری را یاد میگیریم و باز هم بدهکارتر و بدهکارتر میشویم واقعا اینها را باید چطوری اندازهها را پر کنیم با راهنما شدن میشود یا با پهلوان شدن میشود.
تازه همه اینها را میرویم بالا بعد باز میبینی کنگره بیشتر از تو به تو داده است به من که اینجوری بوده از از اون چیزی که فکرش را نمیکردم به من داده کنگره همین قدر که شبها میتوانم با خیال بخوابم خواب به شبم برگشته سر جایش خدا را هزار مرتبه شکر میکنم اندازه اینها را باید چه جوری دانست قدر این را باید چه جوری دانست آیا مثلاً بیایم در کنگره پولی بدهم فکر کردم جبران میشود چقدر میخواستیم پول دکتر را دوا بدهیم من گاهی موقعها میگفتم مثلاً من کنگره نروم میرم بیرون ۵ میلیون کار میکنم ولی از این سر خیابان تصادف میکنم و این ۵ میلیون را میدهم پای تصادفم و دست خالی برمیگردم به خانه.
این پولها را دادن واقعاً از جیب نمیرود خدا برمیگردونه به قول اکبر آقا روزی گفت تازه این یک خوشهای که میکاره تازه مال امروز است ببین بعد یک سال چقدر میخواد برات بیاره خوشه را امروز کاشتهای و ما لازم داریم آقای مهندس اینجور طراحی کرده قرار نیست نفر پول بدهد و بقیه تماشا کنند یکی صدش یک میلیون تومان است صدش را میدهد یکی صدش ۵۰۰میلیون تومان است ۵۰۰تومانش را میدهد امیدوارم من هاشم یک روز بتوانم از صدم استفاده بکنم نیام از دهم از بیستم استفاده کنم مهم است چون احتیاج امروز کنگره خیلی بزرگ شده هر روز دارد شناختهتر میشود.
رهجوها میآیند همه احتیاج به درمان دارند قراره من کمک کنم کمک کردن را یاد بگیرم وگرنه خیلیها هستند میلیاردی میخواهند کمک کنند خیلی از ارگانها هستند در خارج از کشور دوست دارند به کنگره پول بدهند اما آقای مهندس قبول نمیکنند فقط آقای مهندس میخواهد که به من هاشم یاد بده که هاشم کمک کردن را تو یاد بگیر خدمت کردن را خدمت کن خدمت کردن را یاد بگیر حالت خراب بود حالت را خوب کردن حال خوب کردن را یاد بگیر اقعاً همه اینها یاد گرفتن و من هم باید یاد بگیرم من کمک کردن را کنگره تمرین میکنم از همین لژیون سردار از همین سبد و هر چیزی را دارم تمرین میکنم که یاد بگیرم بتوانم برم بیرون کاربردیش کنم و اگر یک روز هم نتوانستم بیایم کنگره بعد از ۱۰ سال بعد از ۲۰ سال بتوانم آن آموزشهایی را که گرفتم بیرون از اینجا هم کاربردیش کنم انشالله ما قدردان این کنگره باشیم قدردان آقای مهندس راهنماهای عزیز باشیم.
.jpg)
نگارش متن وعکاس:مرزبان خبری همسفر ناصر
تنظیم وارسال:مسافر رمضان
- تعداد بازدید از این مطلب :
244