باید هزینه حال خوب را پرداخت کرد

چهاردهمین جلسه از دوره چهارم جلسات آموزشی لژیون سردار کنگره ۶۰ نمایندگی تخت جمشید با استادی مسافر کوروش و نگهبانی مسافر روح الله و دبیری مسافر احسان با دستور جلسه (در کنگره ۶۰چگونه قدر دانی می کنیم)یکشنبه ۱۴بهمن ماه۱۴۰۳ ساعت ۳:۴۵ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان کوروش هستم یک مسافر شاکرو سپاس گذار خداوند هستم که در این جایگاه قرار گرفتم از نگهبان و دبیر ارجمند سپاس گذارم که خدمت این جایگاه را به من دادند و از ایجننت محترم  جناب آقای ابراهیم لیروای ممنون و سپاس گذارم که اجازه خدمت کردن در این جایگاه رو داد برای دستور جلسه چگونه در کنگره قدر دانی کنیم من روزی که اومد در کنگره با مصرف یک هشتم قرص ب دو با یک حال خیلی خراب و دگرگون تصمیم داشتم اگر نتوانم این قرص را کنار بگذارم برم سراغ مشروب و معلوم نبود چه به سره من می آمد و آن هم خدا داند ولی خداوند کمک کرد مصرف مشروب من یک روز بیشتر طول نکشید که خداوند راه کنگره را به من نشان داد و من آمدم در کنگره این یک روز بعدش اتفاق افتاد ولحظه ای که ورود کردم درب کنگره را بوسیدم گفتم خدایا من اینجا درمان بشوم هر کمکی از دستم اومد انجام میدهم نه می دانستم لژیون سردار چی هست نه قانون کنگره را می دانستم نه می دانستم خدمت مالی چی هست از همون روز گفتم من اینجا درمان بشم یک میلیارد تومان هزینه میکنم برای حال خودم برای اینکه یک هشتم قرص ب دو من را از پا در آورده بود طوری که بچه من جرات خردن یک پفک کناره من را نداشت صدایش اذیتم می کرد خیلی عذابم می داد من مدیون کنگره هستم دست آقای مهندس را می بوسم دست استادم را می بوسم تک تک اعضای کنگره 60 مرزبان های عزیز کل کسانی که اینجا هستن و وقتی من را می دیدند به من احترام می گذاشتن این برای من بزرگ ترین افتخار است که من یک کنگره ای هستم چندروز پیش یه جایی نشسته بودم به یکی از رفیق هام گفتم بیا تو که مصرف کننده هستی بیا کنگره درمان شو گفت من نمیام در جمع که من را بشناسن منم به او گفتم من با افتخار رفتم و درمان شدم حالا هم تا آخره عمرم در کنگره خدمت می کنم و نیت کرده ام از این لحظه به بعد از درآمدم در حد توانم کمک مالی به کنگره کنم چون که وظیفه ام این هست که باید هزینه کنم برای حال خودم برای اینکه تک پسر من ده سال دیگه نره مصرف کننده بشه با این جامعه امروز من باید خدمت کنم زندگی بچه ام را تضمین کنم استرس نداشته باشم فردا رفت سربازی رفت دانشگاه حتی یه نخ سیگار هم نکشه نیت کردم به خاطره این موضوع خدمت کنم بزرگترین نعمتی که کنگره به من داد سلامتی بود این سلامتی تا ابد همراه من است و من باید قدر دان این صندلی باشم قدر دان تک تک شماها کسانی که رها میشدن کسانی که به من خدمت میکردن من روزی که رفتم برای رهایی استاد من ساعت چهار صبح از خواب بلند شد با مرزبان عزیز آقای اصغری من اینو تا آخره عمرم نمی تونم فراموش کنم چون که این دونفر به خاطره من آمدن تهران قدر دانی زبانی به درد نمی خوره برای حال خوب باید هزینه کرد  من این حال خوب رو تجربه کردم من از روزی که نیت کردم کمک کنم از اون روز تا حالا خیلی حالم خوبه برنامه ریزی زندگیم خیلی قشنگ شده دیگه دعوایی تو خونه ندارم با خانواده اعصاب خردی ندارم واین باعث شد من تو کنگره یک خدمت گذاره خوبی باشم ان شاالله تمام سفر اولی ها سفر دومی ها این حالو تجربه کنن وحس کنن وقتی که من حس رو تجربه کردم از ته دلمم هزینه میکنم چونکه حس کنگره 60 را درک کردم فهمیدم که حس تو کنگره 60 چیه وقتی که حست خوب باشه هزینه هم میکنی وقتی هزینه کردی حالت خوب میشه و آخره این راهی می رسیم دیگه بالاتراز این نیست چهارتا رفیق چهارتا هم نوع خوب بشن مطمعنم حال منم هم خوب می شود.

ویراستار : مسافر محمد جواد لژیون یازدهم 

عکس : مرزبان خبری مسافر حسین

تنظیم و ارسال : مسافر ابولفضل لژیون یازدهم