English Version
This Site Is Available In English

شکر نعمت، نعمتت افزون کند

شکر نعمت، نعمتت افزون کند

جلسه سوم از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی بندرعباس با استادی راهنما مسافر امید و نگهبانی مسافر مسعود و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «‌در کنگره چگونه قدردانی ‌می‌کنیم» روز یکشنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحالم که امروز توفیق حضور در این جلسه و توفیق خدمت در این جایگاه را دارم. دستور جلسه امروزمان هست که: (در کنگره ۶۰ چگونه شکرگزاری کنیم). این یکی از دستور جلساتی که به نظر من متمایز می‌کنه یک سفر اولی خوب را با یک سفر اولی بد، دانستن این معنای شکرگزاری و قدردان بودن را نه تنها سفر اولی، بلکه خوب و بد انسان‌ها را به نظر من فهم این مسئله مشخص می‌کند. وقتی صحبت از شکرگزاری میشود، من همیشه یاد این بیت شعر می‌افتم که میگوید: «شکر نعمت نعمتت افزونکند،کفر نعمت از کفت بیرون کند» یک کسی در حق من یک خوبی انجام میدهد، من در ادامه هیچ واکنشی نشان نمیدهم یکی می‌آید میگوید: فلانی، فلان کس در حق شما همچین کاری انجام داد و تو میگویی من که خبر نداشتم بعد که متوجه میشوم، میروم میگویم دستت درد نکند من تا حالا خبر نداشتم و متوجه نبودم که آن موقع همچین کاری کردی. برای من تفاوت این دو در این است که اولی نمی‌دانست که همچین خوبی در حقش انجام شده و دومی فهمید که خوبی در حقش انجام شده. همه این مسئله شکرگزاری در این بخش خلاصه می‌شود و آن این است که شکرگزار بودن، در وهله اول باید بتواند ببیند آن چیزی که در حقش انجام شده یعنی آن نعمتی که در اختیارش قرار دارد. من زمانی که نبینم، ندیدن من باعث میشود که من ناسپاس هم بشوم، قدردان هم نباشم. کلمه‌ای که همیشه راهنمای من در لژیون به ما می‌گفت: لکنود بودن بود. یعنی من لکنود باشم، یعنی من به نسبت به آن نعمت، نسبت به آن لطف،نسبت به اون خوبی. و این به نظر من خیلی اهمیت دارد. خدای ناکرده اگر من حضور پدر مادرم را در زندگی نبینم، نمی‌توانم در ادامه قدردان هم باشم. من فکر کنم زندگی همینجور است که من بروم خانه، به عنوان کسی که مجرد هستم، هزینه های زندگی‌ من فراهم باشد، غذای من آماده باشد و روتین من هم به همین شکل آماده باشد و من زندگی خودم را بکنم و هیچ وقت از خودم این سوال را نکردم که تک تک این اقداماتی که درحق من انجام شده، لطف بوده، نعمت بوده حضور اینها در زندگی من، و همین‌هاهم در زندگی من وجود دارد. به عنوان همسر، به عنوان برادر، به عنوان دوست، همکار اینکه حضور این افراد کارهایی که برای من انجام میدهند و نعمت‌هاییکه در اختیار من قرار دارد، برای اینکه من بتوانم شکرگزار باشم، در وهله اول بایدببینم آن نعمت‌ها را. من همیشه درباره این دستور جلسه سعی کرده‌ام که توجه خودم را ببرم سمت اینکه در زندگی من چه نعمت‌هایی وجود دارد؟ ما در کنگره۶۰ داریم درباره همه چیز صحبت می‌کنیم ولی در خود کنگره ۶۰ من باید ببینم که چه چیزهایی برای رهایی منه مسافر مهیا شده؟ صندلی که روی آن می‌شینم، همه خدمتگزارهایی که در قسمت‌های مختلف دارند خدمت می‌کنند… آن‌ها را باید ببینم. باید ببینم مرزبانی دارد خدمت می‌کند. همه و همه دارند زحمت می‌کشند تا من بتوانم یک سفر سالمی داشته باشم. همه آن‌ها را باید ببینم، ایجنت که تمام وقت خودش را می‌گذارد برای نمایندگی تا تمام امورات و هماهنگی‌های مختلف را انجام میدههد، این را من باید ببینم و شکرگزار باشم. من باید ببینم که راهنما برای من چه کارهایی انجام میدهد، من باید ببینم و بدانم که راهنمای تازه واردین دارد چه کارهایی می‌کند و بخش‌های مختلف مثل نشریات و اوتی و همه قسمت‌های مختلف که دارند به نحوی خدمت می‌کنند. پس این به نظر من خیلی اهمیت دارد و مسئله بعدی این که صحبت‌های آقای مهندس رو هر چهارشنبه برای هر دستور جلسه‌ای گوش بدید. آقای مهندس روز چهارشنبه گفتند: قدردانی باید در گفتار و پندار و رفتار ما باشد.

قدردانی و سپاسگزاری، فقط این نیست که من یک تشکرخشک و خالی بکنم. این باید در افکار من باشد که من قدردان و شکرگزار آن نعمت‌هایی باشم که در اختیار من هستش و همه اینها را به زبان بیارم و در رفتار من هم مشخص میشود. آقای مهندس همیشه میگویند: که قدردانی ما درکنگره به صورت پاکت هستش و اینو به ما یاد دادن و جناب مهندس مثال‌هایی می‌زنند که اگر ما قرار است جایی بریم، اگر می‌خوایم به یه جشنی برویم و یک کادویی بدهیم، این کار را ما در قالب یک پاکت انجام بدهیم. این چیزی است که ما کنگره‌ای‌ها یاد گرفته‌ایم اگر قرار باشد ما کمکی بکنیم یا اینکه حمایتی بکنیم آن هم به شکل پاکت باید باشد که این هم آقای مهندس به ما یاد داده‌اند که چگونه قدردانی بکنیم و این هم به نظر من نکته طلاییش اینجاست که من هر چقدر بتوانم نعمت‌ها را ببینم، آن نعمت‌ها بیشتر و بیشتر در اختیار من قرار می‌گیرد.


وقتی که من میرم خانه‌ای از پدرم، از مادرم، خواهرم، از برادرم کاری که برای من انجام دادند و من آن کار را می‌بینم من باید از آن‌ها قدردانی کنم و آن‌ها هم ترغیب میشن که آن کار را برای من بیشتر و بهتر انجام بدهند و این باعث میشود که آن نعمت بیشتر دراختیار من قرار بگیرد و این دقیقاً همان نکته‌ای است که در این دستور جلسه نهفته است که،شکر نعمت، نعمتت افزون کند.  امیدوارم که به اندازه کافی و تا آنجائی که می‌توانم و در توانم هست از این دستور جلسه بهره ببرم. به نظر من یکی از مسائلی که بشر قدم گذاشته در زمین و دارد زندگی می‌کند و آموزش می‌بیند و تکامل پیدا می‌کند و آن این است که؛ این قدردان بودن را یاد بگیرد و آن صفت ناسپاسی و لکنود بودن را از خودش پاک کند. امیدوارم که من هم به این مسئله تسلط داشته باشم و انسان قدردانی باشم.

تایپ و ویراستاری: مسافر جواد رهجوی راهنما علیرضا (لژیون دوم)
ارسال مطلب: راهنما مسافر علیرضا
مسافران و همسفران نمایندگی بندرعباس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .