English Version
This Site Is Available In English

انسان از طریق دانایی و آگاهی به قدردانی می‌رسد

انسان از طریق دانایی و آگاهی به قدردانی می‌رسد

سلام دوستان زری هستم یک همسفر

در کنگره۶۰ چگونه قدردانی کنیم؟ سپاسگزاری و قدردانی مسئله خیلی مهمی است، که انسان از طریق دانایی و آگاهی به آن می‌رسد. هرچه انسان آگاه‌تر و داناتر باشد قدردان‌تر می‌باشد؛ حال انسانی که دارای آگاهی باشد متوجه می‌شود کسی که برای او زحمت کشیده و خوبی‌های زیادی کرده است؛ باید در مقابل آن قدردان باشد. اول از همه باید قدردان و سپاسگزار خداوند متعال باشیم که این همه نعمت بیکران را به ما عطا کرده است؛ همانطور که می‌دانیم شکرنعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند.
اگر ما از نعمت‌های خداوند به خوبی استفاده کنیم و بتوانیم؛ همان‌گونه که خداوند این همه نعمت را به ما بخشیده ما نیز به دیگران ببخشیم و شکر و سپاس خداوند را به جا آوریم که خالق هستی است می‌توانیم سپاسگزار و قدردان هم‌نوعان خود باشیم.  انسان از سه طریق می‌تواند سپاسگزاری را انجام بدهد. از طریق زبان، قلبی یا احساسی و عملی، مثلا صبح  که از خواب بیدار می‌شویم خداوند را در ذهنمان شکر می‌گوییم یا زبانی بیان می‌کنیم خدایا شکرت و یا عملی انجام می‌دهیم که خداوند از ما راضی باشد.
من به خاطر قرار گرفتن در مسیر کنگره۶۰،  همیشه خداوند را سپاس می‌گویم. بعد از خداوند، از زحمت‌های  بیکران راهنماها به‌خصوص راهنمایم همسفر مریم قدردانی می‌کنم. وقتی می‌بینم قبل از ورود به کنگره چقدر حالم بد بود؛ ولی الان که کنگره راه مستقیم را به ما نشان داده است؛ باید همیشه سپاسگزار مهندس و تمامی اعضای کنگره و راهنماها باشیم. از همه کسانی که به ما خدمت می‌کنند و راه و رسم خدمت کردن را به ما آموزش می‌دهند کمال تشکر را دارم.

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر

من شکرگزار خداوند و راهنمایم هستم. باید سر موقع به کنگره بیایم و جاهایی که وظیفه دارم وظیفه‌ام را به خوبی انجام دهم. نباید به مسافرم گیر بدهم چون او راهنما دارد و من هم راهنما دارم. باز هم خدا را شکر می‌کنم بابت فرزندان خوب و سالمی که خداوند به من عطا کرده است.
من قدردان تمامی همسفران و مسافران کنگره۶۰ هستم، که با هر مشارکت خود یک پیام و یک راهکار به من نشان می‌دهند؛ تا در زندگی خود به کار ببرم. سپاسگزار خداوند هستم که این راه و مسیر را برایم نمایان ساخت، تا بتوانم در این‌جا چیزهای خوبی یاد بگیرم. من از همه بچه‌های کنگره قدردانی می‌کنم؛  به‌خصوص  راهنمایم  همسفر مریم که از جان و چشم دل بیشتر دوستش دارم و  من را همیشه به سمت روشنایی و صراط مستقیم هدایت می‌کند. از مهماندار، نگهبان، مرزبان‌ها، ایجنت شعبه و تمامی خدمتگزاران سپاسگزارم؛  بابت کارهایی که برای ما انجام می‌دهند. قدردانی یعنی رعایت حد و مرزها و این وظیفه ما است که سپاسگزار کسانی باشیم که به ما چیزی را یاد می‌دهند. در این‌جا وظیفه خود دانستم از آقای مهندس و خانواده محترمشان، به‌ خاطر این همه از خودگذشتگی تشکر فراوان نمایم و قدردان ایشان وآموزش‌های ناب کنگره۶۰ باشم.

سلام دوستان مریم هستم یک همسفر

چگونه در کنگره۶۰، قدردانی می‌کنیم؟ اوایل که پا به کنگره گذاشتم با آن حال خراب، دوستان با آغوش باز من را پذیرفتن و آهسته آهسته آموزش‌ها را فرا گرفتم و خدمت بلاعوض دوستان را تجربه نمودم. من نظم و منظم بودن را آموختم و در جوار دوستان از هر قشر و خانواده‌ایی محبت را آموختم. وقتی که صبح زمستانی از خواب بیدار می‌شویم و اشعه و گرمای خورشید بر زمین می‌تابد؛ حال لذت بخشی را به ما می‌بخشد. شکر خدا و سپاس می‌گوییم بابت این نعمت الهی؛ حال اگر جناب مهندس را  خورشید فرض کنیم و اشعه آن را آرامش و آسایش خود و مسافرمان در نظر بگیریم این شکر و قدردانی ندارد؟!
آری سر بر سجده می‌گذارم و خدای خود را شکر می‌کنم بابت این نعمت الهی و این بستری که برای ما فراهم شد. من با آمدن به کنگره حالم و افکارم دگرگون شد و آرامش و آسایش را به منزل هدیه می‌برم. در این‌جا یاد گرفتم؛ پس این همه خدمت کردن بلاعوض و بدون هزینه شکر و قدردانی دارد؛ باید موظف باشم تا جواب این زحمات را با خدمت کردن بدهم و از هیچ کاری دریغ نکنم و در هر جایگاهی بتوانم به دوستانم خدمت کنم. در آخر شاعر پارسی فردوسی می‌فرمایند: آنان کاشتند و ما خوردیم ما می‌کاریم تا دیگران بخورند.

سلام دوستان مریم هستم یک همسفر

بسیار سپاسگزارم که این فرصت رو به من دادید تا بتوانم احساس خودم را نسبت به مسیری که در آن قدم گذاشتم ابراز کنم. من واقعاً افسوس می‌خورم و می‌گویم؛ ای‌‌کاش زودتر وارد کنگره می‌شدم. امروز بعد از شش ماه که وارد کنگره شدم احساس می‌کنم خالی هستم، خالی از نفرت، کینه، انرژی‌های منفی و حس سرزندگی دارم. امید داشتن رو دوباره به دست آوردم و دیگر آدم‌ها با انرژی منفی و قضاوت‌های اشتباه‌شان نمی‌توانند حال خوب مرا خراب کنند. من دیگر به مسافرم به چشم یک مصرف کننده بی‌خیال و بی‌اراده نگاه نمی‌کنم؛ همانطور که جناب مهندس در وادی دهم فرمودند: انسان جاری است؛  پس  هرکسی می‌تواند تغییر کند و من با  این دید نگاه کرده و صبر را پیشه کردم تا به حال خوب دست یابم.
من همیشه دنبال یک حال خوب بودم، که اکنون به آن رسیده‌ام؛ پس باید خداوند را شاکر باشم که کنگره را سر راه من قرار داد. الحق جناب مهندس رسالت خودشان را به بهترین شکل ممکن به انجام رساندند و خداوند را قسم می‌دهم که جان ایشان را حفظ کند و به ما این توفیق را بدهد که شاگردان خوب این مکتب باشیم و توفیق خدمت‌گزاری در کنگره را داشته باشیم.
برای قدردانی از این همه رشادت‌ها و خدماتی که به ما شده است. کنگره ۶۰، نهادی خودکفا و مصداق یک خانواده بزرگ است. وظیفه ما فرزندان این خانواده است که کارهای ریز و درشت آن را انجام بدهیم، هرکاری مثل مهمانداری، نظافت، کارهای سایت،  راهنمایی و تمامی خدمات مادی و معنوی. به امید ثابت قدم ماندن در مسیر صراط مستقیم.

نویسندگان: همسفر زری،همسفر مریم، همسفر فاطمه و همسفر مریم رهجویان راهنما همسفر مریم (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر بهشته رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا نگهبان سایت

همسفران نمایندگی دانیال اهواز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .